در این مجموعه از مطالب، مردمک سعی دارد به آن چه - ظاهرا - در حاشیه انقلاب سال ۵۷ رخ داد بپردازد؛ حاشیهای که رفتهرفته خاطره تاریخی مردم از آن را شکل داد و گاه از حاشیه به خود متن آمد.
24 دی 1357
ستون حرفهای مردم
شماعیزاده؛ ساواکی نیستم
من حسن شماعیزاده هستم. اخیرا طی یک اعلامیه دستنویس و بدون امضا نام من را در ردیف افراد ساواک ذکر کردهاند. اعلام میکنم من با ارائه ترانههایی همچون «ما با هم برادریم» و «اجاق» حرف سیاسی خودم را زده و بازجوئیاش را هم پس دادهام.
نگران بازگشت هستم
من سوسن صدری دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه هستم. به خاطر اینکه شرکتهای هواپیمایی پروازی به ایران ندارند خیلی سخت نگران بازگشت به موقع به دانشکدهام هستم و پیشنهاد میکنم حداقل پروازی را برای دانشجویان برقرار کنند.
نفت را گران میفروشند
نسیم فتوت، کارمند بخش خصوصی هستم. با این اوضاع کمبود نفت، بنزین و گازوئیل من کسی را در نامک سراغ دارم که نفت را لیتری ده ریال به فروش میرساند.
میهن کجا رفته است؟
احمد م هستم. در یکی از شعارها میگفتیم: خدا، شاه، میهن. حالا میگویند: خدا، قرآن، خمینی. سوال من این است که در این شعار دوم میهن کجا رفته است.
«حزب فقط حزبالله»
من خوشرو هستم. در پاسخ به آن افسر نیروی هوایی که گفته بود شعار «حزب فقط حزبالله» ... مخالف دموکراسی است میگویم این شعار به معنای تکحزبی نیست بلکه منظور فقط حزبهایی است که راه خدا را دنبال میکنند، حالا هرچند تا حزب میخواهد باشد که باشد.
کارگران را بیبهره گذاشتهاند
آقا اسم من مرتضی روحالله است. یک ادارهای به اسم گسترش مالکیت درست کردهاند که سهام کارخانجات را به نفع طبقه کارگر گرفته در حالی که کوچکترین بهرهای از این سهام عاید طبقه کارگر نشده است.
همه باید حرفشان را بزنند
من فرشته ع، دانشجو هستم. در هیمن ستون اعتراضهایی را خواندم که در روزنامه شما درباره چاپ اعلامیه چریکهای فدایی خلق شده بود. من فکر میکنم اگر حرف از دموکراسی میزنیم، همه باید حرفشان را بزنند و چاپ این اعلامیهها یقینا هیچ مشکلی را به وجود نخواهد آورد.
خواست من از جبهه ملی و مردم
دکتر محمد آرش هستم. معتقدم که جبهه ملی و مردم باید به دولت بختیار فرصت دهند تا برنامههایی را که وعده داده، پیاده کند. ضمنا میخواستم خواهش کنم آیتاللهالعظمی خمینی توضیحات بیشتری در اطراف برنامههایشان بدهند.
از چریکها بت نسازید
سوسن محمدی هستم. میخواستم به شما تذکر بدهم که از یک عده چریک زندانی و سیاسی، بت نسازید.
من نمیتوانم بیان کنم
من یکی از کارمندان برنامه حمایت از خانوادههای بیسرپرست هستم. به خاطر سختگیری که از سوی یکی از مدیران در ادارهمان حکمفرماست، قادر به ابراز عقیده خود نیستم.
بانکها، دیگر بس است!
اسمم قادر ابوالحسنی است. من به بانکها از هر حیت اعتماد و اطمینان داشتم و به همین لحاظ پسانداز اندک خود را نزد یکی از بانکهای خصوصی به امانت سپردم اما با اعتصاب بانکها در این احوال که از حقوق خبری نیست قادر نیستم از پساندازم استفاده کنم. بنویسید دیگر بس است.
از خودگذشتگی کردهاند
قاسم اخوان هستم. سازمان چریکهای فدایی خلق یکی از آگاهترین سازمانهای ایران است که به خاطر آزادی خلق ستمدیده و محروم این مملکت ازخودگذشتگی نشان داده است. از اینکه اعلامیه این سازمان را در روزنامه خود چاپ میکنید به سهم خودم تشکر میکنم.
«حتی ماموران نظامی» را اضافه کنید
من کارمند دانشگاه تهران هستم. مسئولین جایگاه پمپ بنزین واقع در تهرانپارس از فروش بنزین در گالن خودداری میکنند و در پاسخ اعتراضات مردمی میگویند «دستور فرماندار نظامی است». اما در این بین چند مامور انتظامی که هر کدام گالنی را حمل میکردند در میان موج اعتراضات به کنار پمپها رفتند و گالنهای خود را مملو از بنزین کردند. به فرماندار نظامی تهران توصیه میکنم در هر اعلامیهای که صادر می کنند حتما جمله «حتی ماموران نظامی» را هم اضافه کنند.
بلیتهای بختآزمایی را برچینید
من از جمله خوانندگانی هستم که به تازگی روزنامه شما را به خاطر محتوای آن خریداری میکنم. غرض از تلفنم این است که بنویسید بلیتهای بختآزمایی هر چه زودتر برچیده شوند.
همه با یانکیها مبارزه میکنیم
آقا اسم من واحدی است. با هر گونه تفرقهاندازی در صفوف انقلاب مردم مخالفم و آنچه که فعلا مهم است، هدف انقلاب است. همه مردم ایران چه مذهبی و چه غیره و یا چپی و راستی برای استقلال و بیرونراندن یانکیهای آمریکایی مبارزه میکنند.
اینطور که شد، نفت نمیدهم
اسمم پری است. آقا شاید باور نکنید که به خاطر زورگویی و بیاعتنایی نفتفروش محلهمان به قرص اعتصاب پناه بردهام. این نفتفروشی که در میدان سنائی معروف است رفتاری تند و لحنی بسیار اهانتآمیز با مردم دارد. همین فروشنده برای مامورین انتظامی این امتیاز را قائل شده که آنها خارج از صف هر مقدار نفت میخواهند بگیرند و وقتی مردم اعتراض میکنند، مغازه خود را میبندد و فریاد میگوید حالا که اینطور شد نفت نمیدهم.
منتظر بیانیه برای شروع درس هستیم
اسم من بیژن است. به نمایندگی از طرف دانشآموزان مدرسه حجازی میگویم تا زمانیکه بیانیهای از سوی آیتالله خمینی صادر نشود ما سر کلاس درس حاضر نخواهیم شد.
آقای فرخزادی عاشورا کجا بود؟
من مهدی هستم. آقای قربانعلی فرخزادی در این ستون گفته است که «شاه» در قلب مردم جای دارد. تصور میکنم ایشان در روزهای تاسوعا و عاشورا حتی به عنوان یک ناظر شرکت نکرده است تا احساسات مردم را در آن روزهای قبل و بعد درک کند.
توزیع نفت با راهنمایی روحانیان
«در بسیار از محلهها دیگر از صفهای نفت خبری نیست. جوانان محل با راهنمایی روحانیان و معتمدان و همکاری مردم، کار توزیع نفت را به عهده گرفتهاند.»
مردم تهران دیشب دیده به ماه دوختند
دیروز شایع شد که آیتالله روحانی پس از ماهها بازداشت و تحتکنترلبودن در کی خانه آزاد شده است، لیکن در تماسی با آیتالله اظهار داشت که هنوز در همان خانه زیر نظر ماموران مسلح زندگی میکند و تنها به وسیله تلفن با خارج در تماس است.
مردم بارها برای تماس با این روحانی مجاهد و آزاد کردن او به بازداشتگاهش رفتهاند لیکن ماموران با آنها مقابله کردند و به رغم تلاشهای مکرر شخصیتهای مذهبی و ملی آیتالله روحانی از ابتدای برقراری حکومت نظامی در بازداشت به سر میبرد.
آیتالله روحانی دیشب در تماسی با آیندگان گفت که مردم با رفتن جعفر شریفامامی و غلامرضا ازهاری و آمدن بختیار آرام نمیشوند. هدف مبارزه آنها فراتر از این است و مردم همچنان به راهشان ادامه میدهند و شک نیست که پیروز خواهند شد.
دیشب در تهران شایع شده بود که مردم بر روی سطح ماه چهره آیتالله خمینی را دیدهاند. لیکن آیتالله روحانی در این باره گفت: «این از موهومات است. باور نکنید.»
خانوادههای چریکهای کشتهشده در تحریریه آیندگان
اعضای خانوادههای کشتهشدگان چریکهای فدائی خلق ایران و زندانیان سیاسی برای «زندهکردن یاد آنها» به تحریریه روزنامه آیندگان رفتند.
در این دیدار چند تن از مادران، که از یک تا سه فرزندشان کشته شده بود، صحبت کردند. همسر بیژن جزنی، فعالی سیاسی چپ و از اعضای اصلی سازمان چریکهای فدایی خلق گفت که «پس از کشتهشدن بیژن، ارتشبد نصیری مرا احضار کرد و از من خواست لباس سیاه نپوشم و برای شوهرم ختم نگیرم. پس از کشتهشدن شوهرم، فرزندمان را به لندن فرستادم ولی هیچوقت به لندن نرسید و این کودک خردسال را از فرودگاه مهرآباد به اوین بردند و 48 ساعت آزار دادند و ترساندند».
همچنین به گفته یکی دیگر از مادران که پسرش همراه تنی چند از چریکها به زندان اوین منتقل شده بود، به چریکها گفته بودند «یا کفن بپوشید یا ندامتنامه امضا کنید» و سپس از طریق روزنامهها فهمیدند که آنها را کشتهاند.
تبلیغ شرکت مسکن کورش بزرگ درباره «موفقیت دور از انتظار و استثنائی» در روزنامه آیندگان، 24 دی 57
lotfan-be-rou-ye-modje-koutah-baarname-ye-radio-i-paakhsh-bekonid-pashangsade-post-box-290140-leipzig-04307-f.r.germany-00493416865547-00491746294941