در این مجموعه از مطالب، مردمک سعی دارد به آن چه - ظاهرا - در حاشیه انقلاب سال ۵۷ رخ داد بپردازد؛ حاشیهای که رفتهرفته خاطره تاریخی مردم از آن را شکل داد و گاه از حاشیه به خود متن آمد.
26 دی 1357
ستون حرفهای مردم
روزنامه آیندگان درباره این ستون که با تماسهای تلفنی خوانندگان نوشته میشد، نوشت: حرفهای شما در این ستون سانسور نمیشود. همانطور که مطالب دیگر در صفحات دیگر. برای همین این حق را برای خود محفوظ میداریم که اعلام کنیم مطالب این ستون صرفا نظر خوانندگانی است که با ما تماس میگیرند. تاکید میکنیم که کمال دقت را به کار خواهیم برد که این ستون محل برخورد عقاید مغرضانه و احتمالا توهینآمیز به هیچ شخص و گروه اجتماعی نشود.
از هیچ تهدیدی نترسید
من مهندس ق هستم. ضمن تبریک باید اظهار کنم که روزنامه شما آینهای از تمام مطالب است و خوشحالم که خط مشی متعادلی را دنبال میکنید. بدین ترتیب که خود را به جبهه و حزبی وابسته نکردهاید و حرفهای همه گروههای سیاسی را مینویسید که البته ممکن است با اعتراض خیلیها روبهرو شوید. ولی فضای دموکراسی یعنی همین. ضمنا از هیچ تهدیدی نگران نباشید چون قشرهای زیادی پشتیبان شما هستند.
موفقیتی در راه نیست
من یکی از اعضای جبهه ملی هستم. مطلبی را که شما به قلم مصطفی رحیمی چاپ کردید سدی است در مقابل انقلاب بزرگ ایران که خون بیشماری را تا اینجا گرفته است. درجواب آقای مصطفی رحیمی باید بگویم که پس از برنامههای بیشماری که ایشان رد مسائل اجتماعی و دینی آقای دکتر شریعتی انجام داده و به هیچوجه موفق نشدند، حالا سنگ بزرگتری برداشتهاند که هیچ موفقیتی را کسب نخواهد کرد.
سینما رکس را فراموش کردید
آقا موضوع سینما رکس آبادان چه شد؟ چرا مطبوعات خاطره دردآور کشتار صدها نفر را فراموش کردهاند؟
این همه پول برای هیچ خانه
اشرف گلگونی هستم. در ظرف 9 سال شرکت تعاونی فرهنگیان پولهای هنگفتی را از معلمین بابت تحویل خانه دریافت کرده است. چرا این شرکت محض نمونه یک واحد مسکونی تحویل نداده است و میخواهم بدانم با این پولها چه کردهاید؟
از مرگ ابائی نیست
ایرج انصاری هستم. مطلبی از قول خانم اشکوری چاپ کرده بودید که گفته بود «شما روزنامهنگاران در ردیف اول کسانی هستید که در صورت بروز کودتا، تیرباران خواهید شد». از قول من هم بنویسید شاید حرفهای ایشان صحیح باشد ولی این خانم باید بداند که برای دفاع از حق و آزادی و شرف از مرگ ابائی نیست.
مردم اطلاع درستی از قانون ندارند
بیوک نایب هستم. پایان اعتصاب دوماهه پیروزمندانهتان را تبریک میگویم . هر دولتی که روی کار می آید میگوید که مطابق قانون اساسی عمل خواهد کرد. در صورتیکه بیشتر مردم ایران اطلاع درستی از قانون اساسی ندارند. لطفا روزی 5 ماده از 51 ماده قانون اساسی در روزنامهتان چاپ کنید تا مردم متوجه شوند که قانون اساسی چیست.
چیزی که عیان است
اسم من حسین احمدی است. تو را به خدا به این سازمان اطلاعات و امنیت بگوئید «چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است». منظورم تکذیب وجود ان خانه ساواکی است که در خیابان بهار مورد شناسائی مردم قرار گرفت و حالا این سازمان وجود چنین خانهای را که متعلق به حقوقبگیراناش است، تکذیب میکند.
حکومت مردم بر مردم
ثریا مهرابی هستم. من پشتیبانی خود و عده کثیری را از مطلبی که دیروز توسط دکتر مصطفی رحیمی در روزنامهتان چاپ شده بود، اعلام میکنم. خوشحالم میبینم به حدی از آزادی و دموکراسی رسیدهایم که نویسندگانمان از حکومت مردم برمردم و جدایی دین از سیاست صحبت میکنند و امیدوارم خوانندگان به عمق این مطلب پی ببرند.
روزنامهها جبهه گرفتهاند
اسم من مینا امامی است. روزنامهها در این روزهای بحرانی جبهه گرفتهاند و بیطرفی را رعایت نمیکنند.
چرا از ولخرجی زاهدی نمینویسید؟
شجاع هستم. حالا که شما آزادی دارید چرا از ولخرجیهای اردشیر زاهدی به نفع دستگاه چیزی نمینویسید و نمیگوئید که وی به چند روزنامه غیراعتصابی میلیونها ریال پول داد تا مطیع دستورات وی باشند.
به بختیار باید فرصت داد
من جابر هستم. اگر در روش دکتر بختیار با دیده تامل بنگریم خواهیم دید که او هم خواستهای جز به هدفرسیدن انقلاب مردم ندارد و چون برای رسیدن به هدف انقلاب وقت لازم است، باید به بختیار فرصت داد.
نمونهای از دموکراسی
از قول اینجانب به آن خانم خانهداری که گفته به همه خواهم گفت که دیگر روزنامه آیندگان نخرید، بگوئید که هدف انقلاب ما رسیدن به آزادی بیان و دموکراسی واقعی است و ستون حرفهای مردم روزنامه آیندگان نیز نمونه این دموکراسی است که فعلا بدست آوردهایم و به خاطر آن شهید دادهایم.
سنجابی به اصول خود پشت پا زد
از جمله خوانندگان روزنامهتان هستم. آقای دکتر کاظم سنجابی قبل از رفتن به پاریس یک خطمشی بهخصوصی داشت که عبارت بود از به رسمیت شناختن قانون اساسی و این اصولی بود که جبهه ملی قبول داشت و اعضای آن میگفتند که راه دکتر مصدق را دنبال خواهند کرد. اما پس از بازگشت دکتر سنجابی از پاریس به اصول خود پشتپا زد و دقیقا همان انتقادی به دکتر بختیار وارد میکند، به خودش مربوط است.
ملکه مملکت هنوز شهبانو است
از قول من طبیب ایرانی که 30 سال سابقه کار دارم بنویسید، این اعتراض را با صراحت به روزنامه آیندگان بیان میکنم که صرفنظر از عقاید سیاسی، ملکه مملکت ما هنوز باید به عنوان علیاحضرت شهبانو نام برده شود و نه فرح. در این مملکت نه رژیمی عوض شده و نه شاه استعفاء کرده است.
«پول وجود خارجی ندارد»
اسم من فریده نظری است. در سال 1353 خواستار خرید یکی از آپارتمانهای شهرک اکباتان شدم و تاکنون مبلغ 336 هزار تومان پرداختهام و با اینکه وعده داده بودند آپارتمان را ظرف دو سال تحویل خواهند داد، به وعده خود عمل نکردند. خواستار پولم شدم که مسئولان شهرک میگویند «پول وجود خارجی ندارد».
طرح کورش شیشهگران درباره سرکوب اعتراضها در روز جمعه 17 شهریور 57
نمایندگان را محاکمه میکردم
آقا، من دکتر امانی هستم. از اینکه نمایندگان مجلس تازه حرفزدن را بلد شدهاند، خوشحالم. اما همین نمایندگان در سالهای گذشته با تصویب لوایحی زورگویانه حقوق شرعی و عرفی ملت را نادیده گرفته بودند. حالا چطور شده است که همپا و غمخوار مردم شدهاند؟ اگر جای دکتر بختیار بودم، همه را پای میز محاکمه میکشاندم.
نفت نیست، برق چرا؟
اسم من ملیحه وزیری است. آیا این درست است که در حال کنونی که نه از نفت خیری است و نه از گازوئیل و مردم به وسائل برقی روز آوردهاند، کارکنان وزارت نیرو یا نیروگاهها اعتصاب کنند؟
انقلاب ریشه مذهبی دارد
اسم من جواد محسنی است. چند روز قبل اعلامیهای از سوی چپیها به چسبانده شده بود. خواستم ان را بردارم، یکی دو نفر مرا ساواکی خطاب کردند. بنویسید که انقلاب مردم ریشه مذهبی دارد و نه کمونیستی.
علت جنبش مردم چیست
خود را علی معرفی میکنم. سال گذشته مجله تایم گزارشی پیرامون وضع ایران چاپ کرد و در این گزارش آمده است که «معلوم نیست در کجای دنیا شکنجه بیشتر انجام میشود، اما ایران و شیلی از این حیث در ردیف اول هستند». همچنین جامعه عفو بینالملل در سال گذشته ادعا کرد«در هیچ نقطه دنیا بیشتر از ایران به حقوق بشر تجاوز نشده است». این جنبش مردم نتیجه ان اعمال زورها و تجاوزات و اختناق است.
چرا سنجابی رنگ عوض میکند؟
یک از کارمندان وزارت امور خارجه هستم. دکتر کاظم سنجابی، در مصاحبه خود با مجله «پاری ماچ» شماره 29، صفحه 81 مخالفت خود را علنا با روحانیون بیان کرده است. و درپاسخ این سوال که چنانچه شهبانو نائبالسلطنه شود، چه نظظری دارید؟ گفته هیچ اشکالی را در صورت وقوع این اتفاق نمیبینم. بنابراین من میخواهم بدانم که چرا رهبر جبهه ملی هر لحظه رنگ عوض میکند؟
مرجع تقلید با وصیت تعیین نمیشود
محمد بزرگیان هستم. لطفا در پاسخ خا نم فریبا مستشاری که از آیتالله شریعتمداری تقاضا کرده وصیتنامه آیتالله بروجردی را در روزنامهها کلیشه کنند تا معلوم شود چه مقامی پس از ایشان مرجع تقلید خواهد بود، بنویسید که مرجع تقلید از طریق وصیتنامه برگزیده نمیشود.
جوانان آگاه باشند
75 سال دارم و اسمم مریم است. روزهای بسیار دشواری را در این مملکت به چشم دیدهام. و امیدوارم که جوانان و نوجوانان این مملکت آگاه باشند که دارند دست به چه اعمال حساسی میزنند و آرزو میکنم که از کرده خود پشیمان نشوند.
در شرایطی که هنوز شاه، ایران را ترک نکرده است، روزنامه آیندگان در یک ستون با عنوان «روزشمار انقلاب ایران»، به تحولات روزهای گذشته ایران که در اعتصاب مطبوعات پوشش داده نشد، پرداخته است.
هتلهای بزرگ، رو به ورشکستگی میروند: میهمانهای ناخوانده میگریزند
سرعت تحولات اخیر ایران با به پا خاستن تودههای عظیم مردم بسیار چشمگیر و در معیارهای جهانی، حیرتآور است و آنچه که بیش از همه مردم به آن توجه دارند، کوتاهکردن دست بیگانگان از امور کشور است.
گروههای مختلف مردم در اعلامیهها و بیانیههای متعدد خواستار اخراج بهویژه مستشاران آمریکایی و دیگر کارکنان خارجی مقیم ایران شدهاند که در سالهای خفقان ثروتهای ملی ایران را به یغما بردهاند. بهجز خارجیهای مقیم ایران، بسیاری از تاجران سرشناس دیگر نیز در سالهای اخیر همواره به ایران به عنوان یک منبع سرشار درآمد چشم دوخته بودند.
در دوران رونق سفره سودجویان خارجی، توریسم و جهانگردان در ایران بحث جراید داخلی و بخشی از وظایف وزارت اطلاعات و جهانگردی بود. در این میان عده زیادی سیاح فقط به قصد بازدید از آثار باستانی در ایران توقف کرده و سپس راهی دیاری دیگر میشدند که بحث آنها از گروه نامبرده جداست.
پاتوق تاجرهای سرشناس و آن دسته از خارجیهایی که برای چندماه به ایران میآمدند و نمیتوانستند خانهای اجاره کنند، هتلهای لوکس و درجه یک تهران و شهرهای بزرگ بود. منافع دلالهای خارجی در ایران آنقدر زیاد بود که سرمایهداران بینالمللی هر روز تعداد هتلهای لوکس را برای رفاه حال آنها افزایش میدادند.
اولین هتل معروف ایران، هتل هیلتون با کادری وسیع و خدماتی چشمگیر شروع به کار کرد. پس از آن هتلهای آریاشرایتون، اینترکنتیننتال، هایت و ... اتاقهای مجللشان را به روز مهمانان خارجی که بعد از مدتی صاحبخانه شدند، گشودند.
هتل هیلتون به علت کثرت مسافر در چند سال گذشته، از مدتی قبل ساختمان عظیم دیگری در کنار بنای سابق آن برپا کرد و پیش از حوادث اخیر به ساختن بنای سوم نیز پرداخت. اما اکنون تنها ساختمان اول این هتل 10 تا 15 درصد ظرفیتاش مشغول کار است و بر اثر این رکود همه کارکنان و گرداندگان خارجی هتل ایران را ترک کردهاند. همچنین هتل کنتینتال در چند ماه اخیر تنها محل تجمع حدود 110 خبرنگار خارجی بوده است.
طرح از کامبیز درمبخش