محمد درویش، کارشناس محیط زیست، در خصوص خطراتی که در کمین تالاب میانکاله نشستهاند، توضیح میدهد.
منطقه حفاظت شده میانکاله با ۶۹ هزار کیلومتر وسعت در منتهاالیه جنوب خاوری دریای مازندان، یکی از معدود زیستگاههای آبی/خاکی ایران است که هنوز توان زیست پالاییاش در بخش قابل توجهی از آن محفوظ مانده و با برخورداری از ۶۵ کیلومتر نوار ساحلی، یگانه بخش از دریای مازنداران در طول ۱۶۰۰ کیلومتر ساحل طولانی آن است که از حضور مزاحمان دیداری در امان مانده و درحقیقت بیواسطه میشود در کنار آن به تماشای پرواز پرندگانش نشست یا از آمدن و رفتن خورشید طلایی رنگش لذت برد.
با این وجود، خبرهای رسیده از این نخستین تالاب ثبت شده ایران در کنوانسیون بین المللی رامسر - آن هم در سالروز تأسیس و روز جهانی تالابها – حکایت از آن دارد که شاید آن ۶۵ کیلومتر نوار ساحلی بدون متعارض هم به زودی دارای متعارضانی از جنس همان ۱۶۰۰ کیلومتر شود. زیرا قرار است پلی چوبی به طول بیش از ۱۰ کیلومتر از قلب آن عبور کند؛ پلی که به نظر میرسد، هیچ ارزیابی محیط زیستیبرای ساخت آن صورت نگرفته است و میتواند در صورت احداث، امنیت زیستمندان تالاب را به صورتی جدی به مخاطره اندازد.
این در حالی است که از میانکاله به عنوان نخستین معبر و منزلگاه ورود پرندگان مهاجر در شمال ایران یاد میشود؛ منزلگاهی که به دلیل شرایط ناهمتای طبیعیاش میتواند به صورتی همزمان هم قرقاول را در خود جای دهد (که زیستگاهی عموماً جنگلی دارد) و هم دراج را که اغلب در مناطق شنی و ماسهای خوزستان زندگی میکند.
حضور همزمان قرقاول و دراج در میانکاله شبیه به وجود آب شور و شیرین در دریاچه بختگان مرحوم است که سبب شده بود آن محیط آبی بینظیر هم در تمام دنیا یگانه و بیهمتا باقی ماند. افسوس که دیروز قدر بختگان را ندانستیم؛ همان گونه که امروز قدر میانکاله را نمیدانیم! میدانیم؟
اگر امروز – آن گونه که اسماعیل کهرم میگوید - از مجموع ۱۲۰ هزار بال پرندهای که تا سه دههی پیش در میانکاله حضور داشتند، فقط ۱۱ هزار بال باقیمانده است؛ و اگر بر بنیاد مطالعات کامبیز بهرام سلطانی، پارههایی از میانکاله اینک در اثر تحمل فشار بیش از حد گاومیشها (حدود سه برابر بیش از ظرفیت در سطحی معادل ۲۶ هزار هکتار)، نهتنها رویش طبیعیشان از میان رفته، بلکه سطح زندهی خاک نیز به شدت آسیب دیده و تخریب شده است، باید بپذیریم که ناپایداری شرایط بومشناختی میانکاله شتابان در حال اوج گرفتن است و باید هرچه سریعتر برنامهی جامعی برای بهسازی، باززندهسازی یا Rehabilitation and Habitat Restorationدر این زیستگاه منحصر به فرد ایران به مرحله اجرا درآید؛ برنامهای که بدون نیاز به بهانهٔ نگون بختی به نام ببر سیبریایی هم بتوان آن را با اراده و توان و جسارت لازم اجرایی کرد. اما متأسفانه نه تنها آن ببر نگون بخت روسی نتوانست میانکاله را نجات دهد، بلکه خودش را هم قربانی کرد.
از این رو باید بپذیریم که ظاهراً نه فقط هیچ ارادهای برای اجرایی شدن چنین برنامهای در سطح منطقه و سازمان دیده نمیشود، بلکه برعکس شاهد خراش بیشتر میانکاله به بهانه اشتغالزایی و رفاه مردم بهشهر هم هستیم! غافل از اینکه بهشهر تا زمانی بهشهر است که بتواند همجواری مسالمتآمیز خود را با یک تالاب بانشاط و دربردارندهی توان زیستپالایی درخور حفظ کند. وگرنه توسعه بدون توازن با توانمندیهای بومشناختی میانکاله میتواند همان کارکردی را برای این زیستگاه ارزشمند وطن داشته باشد که زدن آخرین میخ بر تابوت مردگان دارد.
به دیگر سخن، تنها ویژگی ممتاز و کمتر آسیب دیده میانکاله همانا وجود یک خلیج آرام و پاک از هر نوع آلودگی دیداری است؛ خصلت ارزشمندی که سبب شده تا خلیج میانکاله را زایشگاه امن ماهیان خاویاری بنامند؛ اما متأسفانه میخواهند آن آرامش و امنیت را هم به بهانهی دسترسی به دریا با احداث پلی چوبی تخریب کرده و اصلیترین محل تخم ریزی ۹۰ درصد ماهیان جنوب دریای مازندران را نابود سازند. چرا؟
باید بدانیم که میانکاله از منظر سه معیار بینالمللی واجد ارزش است: نخست آنکه در برنامه انسان و کره مسکون یونسکو به عنوان اندوختهگاه زیست سپهر شناسایی شده است؛ دوم اینکه پناهگاه حیات وحش برخی از گونههای نادر و ارزشمند کره زمین است و سوم آنکه نخستین تالابی است که در سیاههٔ جهانی کنوانسیون رامسر از سوی ایران به ثبت رسیده است. درحقیقت بسیاری از کارشناسان بر این باورند که میانکاله یکی از ۵۹ منطقه اکوتون ویژه شناخته شده در جهان با کارکردهایی چندجانبه است؛ منطقهای که مادر طبیعت برای آفرینش معماری هوش ربایش میلیونها سال زمان مصروف کرده و اینک ما حق نداریم با ساخت سازههایی طبیعت ستیزانه، همهٔ آن زیباییها و طنازیهای اهورایی را یک شبه نابود ساخته و ویران کنیم.
میانکاله به میلیونها پرندهٔ مهاجری تعلق دارد که همه ساله با پیمودن هزاران کیلومتر خود را به این نخستین ایستگاه سوختگیری و تجدید قوای بینظیر در خاک وطن میرسانند تا ایرانیان دیروز، امروز و فردا از تماشای این پرواز شکوهمند از فرش به عرش برسند. چه کسی میتواند بهای تماشای این منظره استثنایی را محاسبه کند؟