در این مجموعه از مطالب، مردمک سعی دارد به آن چه - ظاهرا - در حاشیه انقلاب سال ۵۷ رخ داد بپردازد؛ حاشیهای که رفتهرفته خاطره تاریخی مردم از آن را شکل داد و گاه از حاشیه به خود متن آمد.
روزنامه «آیندگان» ۲۶ بهمنماه به چاپ نرسید.
۲۸ بهمن ۱۳۵۷
ستون «حرفهای مردم» روزنامه آیندگان
سال ۱۳۳۲ تکرار نشود
دکتر لطفالله، ر – من از سران انقلاب میخواهم که اجازه ندهند خاطره تلخ ۱۳۳۲ تکرار شود و به عقیده من، مزدوران رژیم باید بدون محاکمه، مجازات شوند.
کشیده شدن انقلاب به بیراهه
ک، د – با انتصابات تازهای که از سوی نخستوزیر در ستاد ارتش، ژاندارمری، شهربانی و رادیو وتلویزیون انجام شده، فکر میکنم انقلاب به بیراهه کشیده شود.
هر «ولوو»داری ساواکی نیست
یکی از خوانندگان – من اتوموبیل ولوو دارم. حدود یک ماه است به من حمله میشود،زیرا میگویند فقط ساواکیها ولوو دارند. لطفا از قول من به آنها بگویید که هر ولووداری، ساواکی نیست.
پیشنهادی برای آقای قطبزاده
گیتی - آقای صادق قطبزاده، سرپرست رادیو و تلویزیون در طی سخنرانی خود در تلویزیون گفت که من اصلا راضی نبودم این مسئولیت را بر عهده بگیرم. به اعتقاد من راه حل سادهای برای مشکل ایشان وجود دارد. ایشان میتوانند کنار بروند و کارکنان رادیو و تلویزیون بر اساس دموکراسی برای خود سرپرست انتخاب کنند.
حقایق را میخواهم
س، ش – اشخاصی که در رژیم سابق بودهاند، اکنون بر مصدر کار هستند. شما روزنامهنگاران در روشن کردن حقایق و جلوگیری از شکست انقلاب در برابر مردم بیش از همه مسئول هستید. من مطرح کردن حقایق را در روزنامهها میخواهم.
روزنامه آیندگان، ۲۸ بهمن: دادگاه انقلاب اسلامی از روز ۲۶ بهمن کار رسیدگی به جرایم و اعمال خلاف انسانی و ضد ملی گروهی از یاران شاه را آغاز کرد. در نخستین مرحله ۴ تن از عوامل ضد ملی اصلی به جوخه اعدام سپرده شدند
خرید و فروش اسلحه
پریچهر – با چشمان خودم دیدم که در خیابان گیشا، اسلحه را خرید و فروش میکردند. به اعتقاد من، باید با اشخاصی که پیامهای خیرخواهانه آیتالله خمینی مورد عمل قرار نمیدهند با شدیدترین وجه رفتار و دست این سودجویان مخرب را کوتاه کرد.
رفراندوم که هنوز برپا نشده!
مینو هستم. هنوز نه رفراندومی برپا شده و نه روش حکومتی معلوم شده است. پس دلیل این که میشنویم سفارتخانهها تابلو «جمهوری اسلامی» را نصب کردهاند، چیست؟
من که نمیتوانم
افسر ارتش هستم. از مدتی قبل پیوستگی خود را با انقلاب اعلام کردهام و اکنون میگویند که به یگانهای خود بازگردیم. برای من بههیچوجه امکان ندارد که زیرنظر همان فرماندهانی قرار گیرم که دستور تیراندازی به سوی مردم را میدادند.
دنبالهرو رژیم سابق
مریم هستم. ملت برای آزادی جنگید، اما نمیدانم چرا هنوز عدهای نمیخواهند عینک بدبینی را از چشمان خود دور کنند و این فرصت را نمیدهند که دیگران عقاید خودشان را مطرح کنند. این عده باید بدانند که دنبالهرو همان روش رژیم سابق هستند که اجازه ابراز عقیده به کسی نمیداد.
حساب اینها با خائنین جدا است
اسمام محمود است. برای دکتر احمد صدر حاجسیدجوادی به عنوان یک مبارز ضدامپریالیسم احترام قائل هستم، اما ایشان در مقاله اخیر خود تحت عنوان «وحدتکلمه» در نشریه جنبش، به رهبری حزب توده حمله کرده است. در این مقاله یادآوری شده است که حزب توده، رهبریاش خارج از گود حوادث ایران است. من به عنوان یک هوادار حزب توده به ایشان میگویم که حزبی که کمیته مرکزی آن چهار شهید مانند روزبه، حکمتجو، مهندس علوی و تیزابی داده و نیز علی خاوری که ۲۰ سال در زندان بوده است، فراری نیستند و حسابشان از خائنین جدا است.
تاریخچه فعالیتهای سیاسی
جزءِ کادر آموزشی دانشگاه تهران هستم. من از آقایان صادق قطبزاده، ابراهیم یزدی، ابوالحسن بنیصدر، میخواهم که تاریخچههای فعالیتهای سیاسی، تحصیلاتی و آموزشی خودشان را توسط رسانههای گروهی به اطلاع ملت برسانند، چون در مورد این آقایان از طریق گروههای مختلف حرفهایی مطرح است که نمیدانم کدام یک را باور کنم.
تکلیف شاکیان
اسمام اقدس است. من کسی هستم که از شخصی به خاطر کلاهبرداری شکایت کردم و در دادگاه آن شخص محکوم و زندانی شد. ولی اکنون نه تنها او از زندان آزاد شده، بلکه هر روز مرا تهدید میکند که چرا ازش شکایت کردم تا به زندان بیفتد. از آقای مهندس مهدی بازرگان تقاضا میکنم هر چه زودتر وضع مرا روشن کند و اصولا تکلیف شاکیان چه خواهد شد؟
خودنویس به کلمه حمله کرده چون با قذافی مخالف است .
اول کروبی مورد حمله بود بعد موسوی مورد حمله واقع شد بعد شورای هماهنگی سبز و حالا کلمه !!! چپ ساوامایی روسی در وب سایت های تحت کنترل ک گ ب و فراماسونری مافیایی مارکسیست های روسی به کار لاروبی بقایای جنبش طبقه متوسط مردم ایران مشغول است . کسانی که خودشان مشکوک میزنند حالا به تمامی ارکان و تشکیلات و افراد موثر در جنبش مردم حمله استالینیستی میکنند و به کار توهم پراکنی مشغولند .
عوامل نفوذی آنها در رسانه های غربی فارسی هم در حال ارائه آمار و اخبار غلط و مخدوش به نفع با ندهای مافیایی اینها و چهره سازی و تحریف تاریخ و بازنویسی ان به گونه ای که جنایتکارانی مثل قذافی و چه گوارا و کاسترو و کم جنگ ایل و مزدورانی مثل غنی بلوریان و عز الدین حسینی و عمویی و هانیبال و ..... قهرمان ملی شوند و دکتر مصدق و بازرگان و بنی صدر و دکتر یزدی و تقی رحمانی و زید آبادی و توکلی و امیر انتظام و سارا توسلی و شیرین عبادی و نرگس محمدی و هاله سحابی و سروش و گنجی و بهنود و رضا پهلوی و فاطمه کروبی و ..... لجن مالی و به حاشیه برده شوند .
این آمار و ارقام خیلی نادرست و گمراه کننده است وقتی به کشورهای دیکتاتوری کاملا بسته مثل کوبا و کره شمالی میرسد . چون آنها اصلا اینترنت را اجازه نمی دهند که به میان مردم برود تا بلاگر به وجود بیاید
و بعد انقدر جامعه را تک صدایی میکنند و دیکتاتوری عمودی و افقی ایجاد میکنند که کسی جرات نکند حرفی به جز حرف رژیم و رهبر عالیقدر بزند . یعنی آزادی را در ریشه می خشکانند . بعد هم انقدر کنترل روی جامعه و رسانه های رسمی و حتا خودیها دارند که نمیگذارند اخبار به بیرون درز کند .
حتا درون قدرت اصلاح طلب خودی را هم اجازه نمیدهند بوجود بیاید . یعنی رفسنجانی و موسوی هم در کوبا و کره نمیبینید تا چه رسد به نهضت آزادی یا جبهه ملی یا مجاهدین و فدائیان و سلطنت طلبان و ..... زندانیان اینها روزنامه نگاران و روشنفکران منتقد هستند انهم زندانهای طولانی ۱۱ تا ۲۳ سال برای یک مخالفت کوچک . یکی از آنها که یک روانشناس هم هاست امسال جایزه صلح نوبل گرفت و همه رسانه های چپ روسی ان را سانسور کردند .
ابزار اندازه گیری میزان دیکتاتوری و عدم وجود حقوق بشر و حتا میزان توسعه یافتگی و پیشرفت اقتصادی در این کشورها کاملا گمراه کننده است . چون اینها مثل کوتوله های سیاه هستند که از آنها اطلاعا تی بیرون نمی اید که بر اساس ان بشود قضاوت کرد . همه داوری ها بر اساس آمار دست ساخته دولت است .
در کوبا و کره همه اقتصاد و سیاست و فرهنگ و اجتماع تحت کنترل کامل دولت است . حتا اگر محل سکونت تان را بخواهید عوض کنید یک پروسه ۳ ساله است و تحت کنترل کامل ارگانهای حاکمیت است . یعنی همه مردم حصر خانگی هستند . چشم های حکومت همه جا شما را می پایند . نان و کار و مسکن شما به دولت تعلق دارد . شما مثل برده در اختیار حکومت هستید . وقتی صحبت یارانه ها پیش می اید همه میگویند احمدی نژاد میخواهد کنترل نان مردم مخصو صا طبقه فقیر را داشته باشد و آنها را سرگرم امور روزمره کند تا از سیاست دور بمانند . بر اساس همین استدلال کاسترو و کم جنگ ایل این کار را ۴۰ تا ۵۰ سال پیش کرده اند . حتا مغز مردم و اینکه چه جوری بیاندیشند و چه اخباری به آنها برسد تحت کنترل حاکمیت است .
ج ا هنوز تا رسیدن به این مرحله یک سال نوری فاصله دارد . شاید هرگز نتواند به این مرحله برسد . چون مردم ایران طعم یک حکومت مدرن غربی را چشیده اند بعلاوه در اثر بعضی آزادیها ( مثل دسترسی به اینترنت و ماهواره و سلفون و مهاجرت ) که به ناچار در این رژیم وجود داشته و دانشجویان و زنان گروه های اجتماعی بزرگی را تشکیل داده اند که همانند سندیکاها و اتحادیه ها سیاسی و فعال و پی گیر حقوق بشر و آزادیهای اجتماعی هستند ، صحنه سیاسی ایران را غیر قابل کنترل تر ساخته از دیکتاتوری های صد در صدی کوبا و کره .
اما چرا ایران با این پتانسیل بالا نمیتواند به اندازه مصر و تونس در تغییر سرنوشت خود موثر باشد ؟
جواب در وجود همان نیرو های مطلق گرای دیکتاتوری پرست ضد امریکا و ضد دموکراسی غربی است که در کوبا و کره قدرت دست آنهاست در حالیکه در ایران ، اینها دولت و اپوزیسیون را از راه دور کنترل میکنند با نفوز و توهم پراکنی و اغتشاش و لجن مالی و ایجاد مزاحمت و فروپاشی درونی جنبش ها و خنثی سازی عملیات میلیونها دانشجو و میلیونها زن مبارز .
همین رادیو فردا وسط این همه بلاگر زندانی از نوشین احمدی خراسانی اسم برده که عضو مسلم فراماسونری مارکسیست های روسی است و نفوذی در جنبش فمینیستی زنان ایران . تازه آزاد هم میگردد .