نسخه آرشیو شده
حاشیه‌های یک متن
صفحه ویژه:
حاشیه‌های یک متن

فردا دیر است
ETIENNE LAURENT/AFP/Getty Images
از میان متن

  • اگر همانطور که پیش‌بینی می‌شود، دولت ایران اجازه ورود و بازرسی گزارشگر ویژه را صادر نکند، آیا قدم دیگری برای وادار کردن ایران به اجرای تعهدات بین‌المللی خود پیش‌بینی شده است یا اینکه صرفا گزارشگر ویژه گزارش خود را به مجمع عمومی ارائه خواهد داد و دست بالا، دوباره قطعنامه‌ای علیه جمهوری اسلامی تصویب خواهد شد؟
شادی صدر
شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۰ - ۰۳:۵۰ | کد خبر: 61286

شادی صدر، وکیل و فعال حقوق بشر در این یادداشت نگاهی دارد به نتایج احتمالی تعیین گزارشگر ویژه حقوق بشر از سوی سازمان ملل متحد برای ایران.

درست از زمانی که شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، که نه فقط کشورهای اروپایی که کشورهای آفریقایی و آسیایی و آمریکای لاتین هم در آن عضویت دارند، تصمیم گرفت که گزارشگر ویژه‌ای برای نظارت بر وضعیت حقوق بشر در ایران بگمارد، این بحث در میان جامعه ایرانی آغاز شد که تعیین چنین گزارشگری چه فایده‌ای به حال ایرانیان خواهد داشت. آیا اساسا گزارشگر ویژه که قرار است خرداد ماه (ژوئن) آینده انتخاب شود می‌تواند کاری را بکند که هیچ یک از قطعنامه‌های صادره در سازمان ملل علیه ایران، هیچ‌یک از نامه‌های اظهار نگرانی و هیچ‌یک از جلسات مرور دوره‌ای وضعیت حقوق بشر ایران نتوانسته‌اند بکنند. آیا این گزارشگر خواهد توانست اندکی، فقط اندکی از نقض حقوق بشر در ایران جلوگیری کند؟

روز پنج‌شنبه،۱۱ فروردین، ویلیام هیگ، وزیر خارجه انگلیس در مراسم رونمایی از گزارش حقوق بشر وزارت خارجه این کشور، صراحتا گفت که فکر نمی‌کند جمهوری اسلامی، اجازه ورود گزارشگر ویژه سازمان ملل را به خاک ایران صادر کند؛ هرچند در هرحال گزارشگر ویژه، گزارش خود را به سازمان ملل ارائه خواهد کرد. چنین گمانه زنی، به خصوص با توجه به رایزنی‌های وسیع اما بی‌نتیجه دولت ایران برای اینکه قطعنامه تعیین گزارشگر ویژه رای نیاورد از یک سو، و واکنش شدید مقامات ایرانی به تعیین گزارشگر ویژه از سویی دیگر، زیاد عجیب نیست. آنچه عجیب است صراحت اظهارات وزیر خارجه کشوری است که یکی از پشتیانان تعیین گزارشگر ویژه بوده و رایزنی‌های زیادی به نوبه خود با کشورهای غیر اروپایی در اینباره انجام داده است.

اظهارات ویلیام هیگ این موضوع را روشن می‌کند که با وجود اینکه نهادهای حقوق بشری ایرانی و بین المللی از یک سو و برخی از دولت‌ها از سوی دیگر، وقت و انرژی فراوانی را برای متقاعد کردن کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای رای مثبت دادن به تعیین گزارشگر ویژه سازمان ملل صرف کردند، اما از‌‌ همان ابتدا می‌دانستند که ایران، اجازه ورود او را به کشور نخواهد داد. همانطور که از سال ۲۰۰۵ به این سو، برای گزارشگران موضوعی شورای حقوق بشر (از جمله گزارشگر ویژه شکنجه یا گزارشگر ویژه بازداشت‌های خودسرانه) روادید صادر نکرده است. سئوال این است: بدون ورود به ایران، بازدید از زندان‌ها، گفت‌و‌گو با قربانیان نقض حقوق بشر و نیز گفت‌و‌گوهای رودررو با مقام‌های مسئول، گزارشگر ویژه قرار است چه کار بیشتری از آنکه سازمان‌های بین‌المللی دولتی و غیردولتی تاکنون درباره وضعیت حقوق بشر انجام داده‌اند انجام دهد؟ همین حالا، شورای حقوق بشر سازمان ملل مجموعه وسیعی از گزارش‌ها، بیانیه‌ها و نامه‌ها را درباره ایران در سال گذشته منتشر کرده است؛ این را بگذارید در کنار گزارش‌های سازمان عفو بین‌الملل، دیده‌بان حقوق بشر، گزارش‌های اتحادیه اروپا، گزارش سالانه دولت آمریکا و همین گزارش وزارت خارجه بریتانیا. آیا گزارش گزارشگر ویژه قرار است چیزی فرای این گزارش‌ها باشد؟

سئوال بعدی این است: اگر همانطور که پیش‌بینی می‌شود، دولت ایران اجازه ورود و بازرسی گزارشگر ویژه را صادر نکند، آیا قدم دیگری برای وادار کردن ایران به اجرای تعهدات بین‌المللی خود پیش‌بینی شده است یا اینکه صرفا گزارشگر ویژه گزارش خود را به مجمع عمومی ارائه خواهد داد و دست بالا، دوباره قطعنامه‌ای علیه جمهوری اسلامی تصویب خواهد شد؟ آیا قرار است تعیین گزارشگر ویژه صرفا یک اقدام سمبلیک برای نشان دادن توجه بین‌المللی به وخامت وضعیت حقوق بشر در ایران باشد یا مکانیزم‌هایی وجود دارند که تاثیرگذاری گزارشگر ویژه را تضمین کنند؟ آیا جامعه جهانی از همین حالا در تدارک قدم بعدی است؟ این قدم بعدی چه خواهد بود؟ اگر ایران اجازه بازدید گزارشگر ویژه را نه فقط در ماه‌های آینده بلکه در سال‌های آینده صادر نکند، و همانگونه که تاکنون بوده، از هر نوع همکاری با سازمان ملل در زمینه بهبود وضعیت حقوق بشر خودداری کند، آیا جامعه جهانی به وضعیت موجود بسنده خواهد کرد یا پرونده نقض حقوق بشر ایران به شورای امنیت فرستاده خواهد شد؟ آیا دیوان بین‌المللی کیفری به جرائم ناقضان حقوق بشر در ایران رسیدگی خواهد کرد؟ آیا تعیین گزارشگر ویژه تنها یک نقطه آغازاست در روند جدی شدن برخورد جامعه جهانی با جمهوری اسلامی در زمینه نقض حقوق بشر یا قرار است که نقطه پایانی و نهایی باشد؟

وقتی از نقض حقوق بشر در ایران حرف می‌زنیم، از هر هشت ساعت یک اعدام حرف می‌زنیم و وقتی از اعدام حرف می‌زنیم، از جان انسان‌ها حرف می‌زنیم. این وضعیت هر چه زود‌تر تغییر کند، جان‌های بیشتری نجات داده خواهد شد. اگر واقعا قرار نیست تعیین گزارشگر ویژه در حد یک اقدام سمبلیک باشد، همین امروز باید فکر کنیم از گزارشگر ویژه چه انتظاراتی داریم و اگر نتواند آن انتظارات را بر آورده کند، چه باید کرد؟ فردا دیر است؛ برای همه آن‌هایی که در صف اعدام منتظرند، دیر است، برای همه زندانیان سیاسی که در حال شکنجه شدن هستند، دیر است. برای همه زنانی که از قوانین نابرابر رنج می‌برند دیر است و برای تک تک ایرانیان! همین امروز باید به قدم بعدی فکر کرد؛ فردا دیر است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

جواد

با درج پیام تسلیت  به خانوادها و بردن نام همه قربانیان اعدامها در نشریات مهم دنیا.

جواد | ۱۶ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۲
mousa kousa

ما از همه جهان انتظار داریم وقتی که حقوق بشر در ایران مطرح است بیایند وسط با قدرت عمل کنند حتا بعضی وقتها  انتظار داریم خارج از چارچوب و پروسه  معمول با قدرت وارد شوند و بعضی ها هم اعتقاد دارند که اگر امریکا و اروپا صداقت دارند باید به ایران لشگر بکشند به خاطر عدم رعایت حقوق بشر .
اما همین طیف از افراد ، از منتقد تا معتقد به دخالت نظامی ، در مورد لیبی و سوریه کاملا بر عکس عمل میکنند . با هزار مقاله بیربط و استدلالات مسخره میگویند امریکا و غرب در آنجا دنبال نفت هستند ! ( سوریه که نفت ندارد ؟ ایران هم که نفت دارد ؟ لیبی هم مثل ایران نفتش را با همان قیمت میدهد به اروپا ، معامله نفت مجانی و ارزان و زیر میزی هم که دارد با انگلیس  مثل چاوز با امریکا ) نه حقوق بشر .
با هزار مقاله و کامنت میگویند قذافی اگر برود القاعده می اید ( اما در یمن  که خطر القاعده قطعی است  میگویند چرا امریکا و غرب حمله نمیکنند رژیمی  را بردارند که حد اقل  تظاهرات را اجازه میدهد )، یا با نگاه مثبت دنبال ستایش مستقیم و غیر مستقیم از اسد و قذافی هستند . مثلا قول اسد برای برداشتن حکومت نظامی !  پس از چند دهه ! را نشان از آزادیخواهی او و اصلاحات میدانند . در حالیکه او ۱۱ سال پیش قول اصلاحات داد و اصلا عمل نکرد و عبد الحلیم خدام وزیر خارجه با سابقه اش را به دلیل مخالفت با او تبعید کرد . یا در دوچه وله یک زن خلبان می آورند و مدعی میشوند قذافی مترقی است !!! یا از کشتار ۲۰۰۰۰ نفری حافظ اسد به این دلیل که کشته شدگان از اخوان المسلمین ! بوده اند دفا ع زمانی میکنند ! یا به صرف اینکه حمله نظامی دموکراسی نمی آورد با منطقه ممنوعه پروازی بر فراز لیبی مخالفت میکنند بدون توجه به اینکه مردم اول قیام کردند ! شهرها را یکی پس از دیگری با تظاهرات آرام گرفتند بعد قذافی به آنها با توپ و تانک و جت و مزدور از بلاروس حمله کرد و بعد قذافی جهان را تهدید کرد که به منافع همه حمله خواهد کرد ، بعد مردم  خودش را تهدید جمعی کرد که همه را از دم خواهد کسوهت ، خانه به خانه خواهد رفت دنبال آنها و آنها را خواهد کشت ! از دم ! نه آنها که علیه او تظاهرات کرده اند ، نه فلان گروه یا دسته ، ... این در تاریخ دیکتاتورهای جهان فقط در زمان استالین ، پولپوت ، اسلوبودان میلوشویچ ، حافظ اسد  سابقه داشته و به قتل عام منجر شده .

mousa kousa | ۱۳ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۴:۱۰
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی