آرش غفوری، کارشناس سیاسی، از نگاه مثبت جامعه فعالان سیاسی و روزنامهنگاران به پیشینه سیاسی، ملی و مذهبی عزتالله سحابی سخن میگوید.
مهر ماه سال ۸۰ است. یک سالی از بازداشت عزت الله سحابی به اتهام تلاش برای براندازی و تضعیف امنیت کشور میگذرد. دکتر یدالله سحابی، پدر مهندس سحابی هم سخت مریض است. با دستور بالاترین مقام نظام، مهندس سحابی اجازه پیدا میکند برای لحظاتی در حضور ماموران امنیتی به دیدار پدر برود و دوباره به زندان بازگردد. در آن دیدار و قبل از آنکه ماموران امنیتی مهندس سحابی را به زندان بازگردانند، دکتر یدالله سحابی رو به ماموران امنیتی میگوید که به آقای خامنهای بگویید که ما ضد نظام و خائن به انقلاب نیستیم. پیرمرد بعد از آن، شش ماهی بیشتر زنده نمیماند و هنگامیکه در فروردین ۸۱ فوت میکند، آیت الله خامنهای پیامی خطاب به «همه فرزندان محترم» و «خاندان گرامی ایشان» میفرستد و پاسخ پیرمرد را میدهد:
«مرحوم دکتر سحابی، مردی با ایمان، با حقیقت، خوش روحیه و مقاوم بود. در دوران نظام جمهوری اسلامی پس از مقطعی که وی از قوای مجریه و مقننه خارج شد، اختلاف برخی از دیدگاههایش با مسؤولان کشور، وی را به وادی بیانصافی و غرض ورزی سوق نداد. او مردی دیندار و متعبد و درست کردار بود».
از آن روزها تا امروز نزدیک به ده سال میگذرد. آیت الله خامنهای احتمالاً پیام پیرمرد را گرفته بود که خطاب به او میگفت برانداز نیست و آیت الله هم خودش خوب میدانست که سحابیها اگر هم منتقد نظام باشند که بودند، هیچگاه از جاده انصاف و اخلاق خارج نمیشوند و نشدند. به همین دلیل هم در پیام آیت الله، از «همه فرزندان محترم» و «خاندان گرامی ایشان» سخن گفته شده است.
مهندس سحابی در آخرین روزهای سال ۸۰ از زندان آزاد میشود. او که به دلیل تصفیه حسابهای سیاسی درون نظام و تحت فشار قرار دادن رئیس جمهوری محمد خاتمی با اتهام براندازی به زندان رفته بود بعد از آزادی دیگر چنین اتهامی برایش تکرار نمیشود و پروندهاش به صورت غیر رسمی مختومه میگردد. نظام هم خوب میدانست که وصله براندازی و ضدیت با جمهوری اسلامی تا چه اندازه برای مهندس سحابی نچسب است.
مهندس سحابی اعتبارش را در جمهوری اسلامی، بسیار پیشتر از پیروزی انقلاب در زندانهای رژیم پیشین ایران به دست آورده بود. دورانی که او ۱۲ سال در زندان ماند و با بسیاری از فعالان سیاسی هم بند بود. به همین دلیل هم تقریباً تمام جناحهای سیاسی چپ و راست در ایران پس از پیروزی انقلاب و حتی در دهه شصت و هفتاد که اوج اختلاف خط امام و جریان موسوم به لیرال هاست، مهندس سحابی به عنوان یک عنصر ارزشی مورد احترام قرار دارد.
در اواخر دهه شصت که عدهای از فعالان ملی – مذهبی و نزدیکان به نهضت آزادی توسط وزارت اطلاعات دستگیر میشوند، نمانیدگان مجلس از میان آن لیست ۵۰ نفره، نام عزت الله سحابی را بیرون میکشند تا خطاب به رئیس جمهور وقت، هاشمی رفسنجانی بگویند که به چه دلیل عزت الله سحابی هم جزو بازداشت شدگان است. جالب آنکه ۱۵ سال بعدتر و در سال ۸۴، وقتی عزت الله سحابی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، میان هاشمی و احمدینژاد از هاشمی دفاع و به طرفدارانش توصیه میکند که به او رای دهند عدهای از نزدیکانش یاد و خاطره دستگیری سال ۶۹ را به یادش آوردند. پاسخ مهندس سحابی اما بر اساس همان نگاه منصفانه بود که میگوید که اعتبارش را برای شب اول قبر نمیخواهد و امروز فقط به فکر مملکت و آینده ایران است.
وقتی فردی چنین در میان مخالفان فکریاش مورد احترام است بدیهی است که در نزد طرفداران و دوستدارانش اعتبار بسیار بیشتری هم خواهد داشت. مهندس سحابی که در در سالهای اول انقلاب از عضویت در نهضت آزادی استعفا داده بود در سالهای پس از دوم خرداد و پیروزی اصلاحات به پدر معنوی گروهی از نیروهای نزدیک به نهضت آزادی تبدیل میشود که بیشتر در حلقه روزنامه ایران فردا جمع شده بودند و بعدها خود را نیروهای ملی – مذهبی میخوانند. توصیف با مسمایی از یک عمر فعالیت سیاسی و حرفهای که نماد آن – مهندس سحابی – به خوبی آن را نمایندگی میکند.
فارغ از فعالان سیاسی موافقان و مخالف و طرفداران عقیدتی، مهندس سحابی در جمع روزنامه نگاران هم از معدود افرادی است که همواره با احترام از او یاد میشود. من در عمر ۱۲ ساله روزنامه نگاریام با افراد زیادی صحبت کردهام و دوستان روزنامه نگارم هم در مورد فعالان سیاسی گوناگون، نظر و عقیدهشان را مثبت یا نفی اعلام کردهاند. اما یک نمونه سراغ ندارم که کسی در مورد مهندس سحابی نگاه منفی داشته باشد. نه فقط در میان روزنامه نگاران اصلاح طلب، بلکه در میان دوستان روزنامه نگار اصول گرایم هم کمتر کسی است که مهندس سحابی را نمادی از انصاف و ایمان نداند.
مهندس سحابی این روزها که مصادف با هشتاد و یکمین سال تولدش است، بیمار و روی تخت بیمارستان خوابیده است. پیرمرد البته که سختترین روزهای زندگیاش را هم در این سالها میگذراند. این را میشود از نامه سال گذشته او خطاب به ایرانیان خارج از کشور فهمید که برای آنان توضیح میدهد چرا باید به دنبال اصلاح بود و برای آینده ایران از راه و روش افراط گرایانه پرهیز کرد و به دنبال انقلاب و خشونت نبود. این همان وجه ملی مهندس سحابی است.
عزت الله سحابی زمانی در پاسخ به خشونت جوانان بسیجی که هویت دینی خودشان را به مهندس سحابی یادآوری میکردند گفته بود شما زمانی ادعای هویت دینی میکنید که در و دیوار برایتان بشکن میزنند، درحالیکه ما زمانی در دانشکده فنی نماز جماعت برپا میکردیم که همه به ما میخندیدند. امری که بیانگر وجه مذهبی سحابیها از ابتدای آغاز مبارزات آزادی خواهانهشان پس از ملی شدن نفت تا امروز است.
به همین دلایل هم هست که فردی مثل علی لاریجانی اگر زمانی به عنوان رئیس صدا و سیما اجازه پخش برنامهای به نام هویت در توهین به مهندس سحابی را میداد سالها بعد پشیمان از آن کرده خود، در قامت رئیس مجلس، مهندس سحابی را به مراسم گرامیداشت یکصدمین سالگرد پارلمان دعوت میکرد. او هم خوب میداند که نمیتواند دو روی ملی و مذهبی بودن را از سحابیها جدا کند.
از سحابیها امروز، هاله، دختر مهندس سحابی هم در زندان است. نمیدانم که پیرمرد آیا نای صحبت کردن خواهد داشت یا نه اما اگر هاله را بر بالین او ببرند، آخرین پیام مهندس سحابی به مردان عالی رتبه در حاکمیت تکرار صحبتهای ده ساله پیش پدرش خواهد بود که میگوید به آیت الله خامنهای بگویید ما ضد نظام و برانداز نیستیم.