نسخه آرشیو شده

ادامه اعتراض‌ها به مرگ هاله سحابی
هاله سحابی در کنار پدرش عزت‌الله سحابی /عکس از صفحه فیس‌بوک عزت‌الله سحابی
از میان متن

  • دو زندانی ملی‌- مذهبی بند ۳۵۰ زندان اوین نیز در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی، اعتصاب غذا کردند و در بیانیه‌ای با اعلام این خبر نوشتند که شاید این اقدام «به سهم خود در شرایط وانفسای وطن مصدق – سحابی، مانع از تکرار این بیدادگری‌ها علیه انسان‌های بی‌دفاع شود.»
موضوع مرتبط

مردمک
دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۶:۴۵ | کد خبر: 62611

۷۵۰ فعال حقوق زن، هم‌بندان هاله سحابی و دو زندانی ملی ـ مذهبی در بیانیه‌هایی جداگانه به مرگ هاله سحابی واکنش نشان دادند.

در بیانیه فعالان حقوق زن که دیروز ۱۵ خردادماه منتشر شده، ۱۱ خردادماه، «روز اندوه، روز فریاد و روز داد علیه بیداد» نامیده شده است.

در این روز هاله سحابی، فرزند عزت‌الله سحابی، رئیس شورای ملی- مذهبی‌ها در مراسم خاکسپاری پدرش درگذشت.

در بیانیه فعالان حقوق زن و دموکراسی‌خواه آمده است: امروز روز تسلا نیست. روز اعتراض است. حکومت ایران چه بخواهد و چه نخواهد، زندگی و مرگ سحابی‌ها با نام مبارزه برای آزادی این سرزمین گره خورده است. ما؛ دوستان و خواهران، برادران و همراهان هاله سحابی، خاطره‌اش را گرامی می‌داریم و به یاد نازنینش سوگند می‌خوریم که نام همه جان باختگان راه آزادی و آرزوی‌شان را بر هر کوی و برزن این بوم، فریاد کنیم.

همچنین زندانیان سیاسی زن زندان اوین که هم‌بندان هاله سحابی در زندان اوین بودند، با صدور بیانیه‌ای خواهان معرفی هرچه سریع‌تر عاملان «‌سرکوب و جنایت» مرگ او شدند.

آن‌ها همچنین «دروغ‌پردازی‌های رسانه‌های حکومتی در جعل واقعیت کشته شدن هاله سحابی» را محکوم کردند.

خانم سحابی تا چند روز پیش از مرگ پدرش، دوران محکومیتش را در زندان اوین می‌گذراند و بعد از رفتن عزت‌الله سحابی به کما، مقام‌های قضایی با آزادی موقت او موافقت کردند.

دو زندانی ملی‌- مذهبی بند ۳۵۰ زندان اوین نیز در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی، اعتصاب غذا کردند و در بیانیه‌ای با اعلام این خبر نوشتند که شاید این اقدام «به سهم خود در شرایط وانفسای وطن مصدق – سحابی، مانع از تکرار این بیدادگری‌ها علیه انسان‌های بی‌دفاع شود.»

هدی صابر و امیرخسرو دلیر ثانی اعلام کردند که در اعتراض به تهاجم منجر به مرگ فرزند عزت‌الله سحابی بدون طرح هیچ‌گونه مطالبه و خواسته شخصی، دست به اعتصاب غذای ‌تر می‌زنند.

هاله سحابی، دختر عزت‌الله سحابی روز یازدهم خردادماه در مراسم تشییع جنازه پدرش بعد از درگیری با نیروهای امنیتی درگذشت.

در حالی که خبرگزاری‌های داخلی و  مسئولان دولتی اعلام کردند که خانم سحابی به خاطر ایست قلبی درگذشته است، شاهدان عینی از درگیری نیروهای امنیتی با او گفته‌اند و این درگیری را عامل درگذشت او شمردند.

در همین حال، حبیب‌الله پیمان، چهره شاخص ملی- مذهبی و دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز در یادداشتی که در وب‌سایت شخصی او منتشر شده، جزئیات تازه‌ای را درمورد مرگ هاله سحابی بیان کرده است.

این فعال ملی مذهبی نوشته است که یکی از مامورین عکسی که در دست هاله سحابی بود، از او می‌گیرد و او را به عقب پرت می‌کند و مامور دیگر با آرنج به پهلوی او می‌زند.

آقای پیمان می‌نویسد که در این لحظه وارد صحنه شده، اما کوشش‌های او و دو پزشک دیگر نتیجه نمی‌دهد. 

به گفته حبیب‌الله پیمان، در تمام این لحظات، تهاجم فیزیکی، لفظی، خشونت و ضرب و شتم جمعیت از هر سو ادامه داشت.

آقای پیمان می‌افزاید: به سختی پیکر هاله را به درون اتومبیل می‌کشیدیم هنوز نیم تنه هاله درون ماشین جای نگرفته بود و آنها که برای بیرون کردن ما ازصحنه عجله داشتند با تندی در ماشین را به پای های هاله می‌کوبیدند و فرصت نمی‌دادند اورا به درون کشیده و در را ببندیم.

این فعال ملی -مذهبی مامورین حکومت را مقصر این حادثه دانسته و نوشته است: «دراین نکته تردید نیست که اگر هاله به خاطر در دست داشتن عکس پدرش مورد هجوم و حمله فیزیکی و روانی و ضربه شوک‌آور قرار نمی‌گرفت اکنون در میان ما بود.»

مرگ هاله سحابی با واکنش‌های شدید داخلی و خارجی همراه شد. کاخ سفید آمریکا روز پنج‌شنبه نیروهای امنیتی را مسئول مرگ او دانست.

مارک تونر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت که گزارش های موثق درباره مرگ خانم سحابی در مراسم تشییع جنازه پدرش مشخص می‌کند که اعمال نیروهای امنیتی باعث مرگ او شده است.

روز جمعه نیز شورای فعالان ملی‌مذهبی ایران در بیانیه‌ای با متهم ‌کردن ماموران امنیتی به دست داشتن در مرگ هاله سحابی، فعال سیاسی و مدافع حقوق زنان، خواهان «تشکیل دادگاهی عادلانه، علنی و با حضور هیئت منصفه برای رسیدگی و پی‌گرد عوامل و آمرین این جنایت» شد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

dokht iran zamin

سحابی یک ملی مذهبی بود . نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد . اینرا از این  جهت میگویم که احساس میکنم عده ای به سبک و سیاق معمول در فرهنگ سیاسی ما دست بکار شده اند تا در غیاب او مثل همیشه اول چهره ای قلابی  به دلخواه خود از او ترسیم کنند بعد شخصیت والای او ( سیاستمدار اخلاق گرا و ایران محور ) را به نفع خود مصادره کنند یا موجب دشمنی عده ای دیگر با او شوند .
این افراد طبق معمول در زمان حیات فرد او را سانسور میکنند ، بایکوت میکنند ، از دوستی و روابط و گفت و گو های خصوصی خود با او هیچ نمی گویند ، اما به محضی که طرف درگذشت و دستش کوتاه شد با کیسه خاطرات از پیش ساخته خود می آیند بیرون و جنجال تا چهره او را دگر گون نشان دهند برای اغراض سیاسی .
سحابی یک ملی مذهبی بود ، نگرانیش ایران بود . مذهبی بود اما مذهبش به اتاق خواب مردم سرک نمی کشید ، دهان کسی را نمی بویید ، مغز ها ی دگر اندیشان را نمی شکافت تا ببیند درون آنها فسادی هست ، سندی از ربطه با دشمن فرضی ، .... دنبال سند سازی برای این و ان نبود ، چماقدار و سرهنگ و روز نامه نویس و بلاگر خمپاره انداز و پنجه بوکس بزن  نداشت ، به هیچ کس در حیاتش حمله نکرد ، .....
سوسیال دموکرات نبود ، چرا که سوسیال دموکرات ها یا سوسیالیست روسی هستند ( فروش ایران به روسیه و دشمنی کور با امریکا  ) یا دموکرات آمریکایی ( هوادار حمله امریکا به ایران برای تغییر حکومت ) . طرفدار محرومین بود ، با غارت بین المللی و روابط نا عادلانه در تجارت خارجی مخالف بود اما هوادار حکومت طبقه کارگر یا راه رشد غیر سرمایه داری شبیه سوریه ، کوبا ، بلاروس ، .... نبود . اگر میگفت جنس ایرانی بخریم ، از صنعت  داخلی حمایت میکرد انهم به اندازه ای بود که هر کسی که مملکتش را دوست داشته باشد میخواهد . حتا اوباما ( buy american ). اما هرگز کشورش را ، برای غارت نفت و گاز و خزر و صنایع اتمی و نظامی و هوایی و کفش و سنگ  قبر  و تسبیح  به روس ها و چینی ها نمیفروخت . هوادار فروش  ۵۰ - ۵۰  منافع ایران به هیچ کشوری نبود ، چه انگلیس چه شوروی چه امریکا . چون مصدقی بود .
روشنفکر دینی نبود اما ملی مذهبی و نو اندیش دینی بود . از مذهبی بودن خود خجالت نمیکشید . به مذهب اش برای خوش آیند مارکسیست ها حمله نمیکرد . اما از مذهب هم کلاهی برای  منافع خویش یا تصاحب قدرت یا نابودی دگر اندیشان یا سلطه بر مردم کشو رش یا انواع سوه استفاده های شخصی نساخته بود . او دکاندار مذهبی نبود . مذهب او ۱۰ درصد احکام بود و ۹۰ درصد اخلاق و فرهنگ .  ناسیونالیست بود اما ملی گرائیش در جهت سرکوب اقوام ایرانی برای یک قوم مشخص نبود .
به همین دلیل است که شاگرد مکتب او شهید صلح جویی (هاله) به وقت جوک گفتن  همیشه با “یه ملی مذهبیه بود ” شروع میکرد نه فلان قوم ایرانی .
به حاکمیت هیچ طبقه ای ( روحانیو ن ، کارگران  ، روشنفکران ، مذهبیون ، اته ایست ها ، مارکسیست ها ، سکولاریست ها ، ....) اعتقادی نداشت .
اینکه دولت باید فقط در دست سکولار ها باشد یا ضد مذهبی ها یا هواداران جمهوری یا سلطنت یا مذهبی ها یا ..... با اندیشه راهنمای او ( ملی مذهبی ) ناسازگار بود .
اینها همه در گفتار و سخنان خود او وجود دارند .

dokht iran zamin | ۱۷ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۰:۰۸
dokht iran zamin

آنها که در عصر اینترنت فکر میکنند مثل زمان استالین و مائو  یا بازمانده های ضد اینترنت آنها  ( کاسترو و کم جنگ ایل ) میتوانند به او دروغ ببندند بسی خیال خام در سر دارند .
سحابی پیرو اعتدال بود .میانه روی در همه زمانها و مکانها .
چه خوب گفت بنی صدر در قدردانی از او : که او عمری برای استقلال و آزادی ایران مبارزه کرد . و اگر چه روش او همواره با بنیصدر یکسان نبود اما بنی صدر به خود اجازه نداد که در قدردانی از هدف او و استقامتی که در رسیدن به ان هدف نشان داد و هزینه سنگینی که پرداخت لحظه ای تامل کند .
اینجاست که افرادی مثل مصدق و بازرگان و  بنی صدر و سحابی  و یزدی یک سر و گردن از دیگر سیاستمداران این سرزمین بلندتر مینمایند به وقت  رواداری و ستایش از محسنات رقیب آنگونه که هست .
چه تنگ نظر بودند آنانکه سکوت کردند و همراه جنایت کاران شدن را به هم دردی با این خانواده مظلوم ترجیح دادند .

dokht iran zamin | ۱۷ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۰:۰۶
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی