ساختمان پزشکان
بالاخره پخش مجموعه «ساختمان پزشکان» به کارگردانی «سروش صحت» از تلویزیون دولتی ایران، شنبهشب به بهانه نزدیک شدن ماه رمضان متوقف میشود.
این مجموعه طنز از ابتدا تا امروز فشارهای مختلف مقامات، رسانهها و گروههای تندرویی را تحمل کرده که هر روز خواستار توقف پخش آن بودند. این در حالی است که سریالها و فیلمهایی که از تلویزیون دولتی ایران پخش میشود «هفت خوان ممیزی» را رد کردهاند؛ فیلتری که به مراتب سختگیرانهتر و پر پیچ و خمتر از فیلتر ممیزی نهادهای دیگری همچون وزارت ارشاد است.
اولین بار «ساختمان پزشکان» با توقیفش، خبرساز شد. این خبر نخستینبار زمستان سال ۸۹، درست در روزهایی که این سریال در حال آمادهسازی بود، منتشر شد. به نظر میآمد مشکلاتی سبب شده بود که دومین مجموعه تلویزیونی به کارگردانی سروش صحت، نیامده توقیف شود؛ مسائلی که اندکی بعد مشکلات مربوط به ممیزی عنوان شد.
روانشناسان از نخستین گروههایی بودند که به پخش این سریال اعتراض کردند. مدتی پس از شروع پخش آن از شبکه سه سیما، یک رسانهٔ نیمه دولتی، از قول یک روانشناس ضمن بیان اینکه «ساختمان پزشکان» بهداشت روانی جامعه را به بازی گرفته است، مشاوران و عوامل اصلی این سریال را دارای «عقدههای روانی» دانست و نوشت: «حالا که سریال ساختمان پزشکان، بهداشت روانی کشور و جایگاه شغلی روانشناسان و روانپزشکان را به بازی گرفته، بد نیست که جامعه روانشناسی و روانپزشکی ایران در صورت امکان عوامل اصلی سریال فوق را جهت تحلیل روانی دعوت کند.»
جالب اینجا بود که «فرشاد جابری» که خبرگزاری فارس با او به عنوان «روانشناس بالینی» گفتوگو کرد، در توجیه ادعای خود، نظریات فروید و کتاب «شوخی» وی را به عنوان منبع علمی ذکر کرد، در حالی که مدتی بعد سریال ساختمان پزشکان، یکی از اتهاماتش «تبلیغ افکار فروید»، پدر علم روانشناسی نوین عنوان شد؛ اتهامی که متهمکنندهٔ آن «حسن عباسی» بود.
حسن عباسی که این روزها دغدغهٔ امنیت ملی ایران، به قول خودش «خواب راحت» را از او گرفته، این سریال را مروج افکار فروید دانست. به گفته «رئیس مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز»، ساختمان پزشکان مروج افکار فروید روانشناس یهودی است و پشت سر شخصیتهای اصلی این سریال «عکس فروید» است.
وی در تشریح اتهامی که به سریال ساختمان پزشکان زده بود، گفت: «نظریه فروید این است که انگیزه انسانها عامل حرکتشان است و باید انگیزههای آنها را کشف کرد؛ این انگیزهها از قسمت ناخودآگاه انسانها نشئات میگیرد، ناخودآگاه انسان بخشی است که خشم و شهوت انسان را رقم میزند و به تعبیر فروید قابل کنترل نیست و کاری که ساختمان پزشکان میکند، نشان دادن این انگیزهها و تبیین آنها به مردم است.»
دو نماینده مجلس نیز با اعتراض به پخش سریال ساختمان پزشکان از تلویزیون گفتهاند که رسانه ملی نباید به بهانه پخش برنامه طنز اقدام به «عادیسازی روابط محرم و نامحرم» کند.
پخش ساختمان پزشکان، کار را به جایی رساند که طلاب حوزههای علمیه را هم نگران کرد. سایت مشرق به نقل از مرکز خبر حوزه نوشت که طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، روز دوشنبه ۲۷ تیرماه، با تجمع در مدرسه عالی دارالشفا و امضای طوماری، اعتراض شدید خود را نسبت به پخش سریال ساختمان پزشکان اعلام کردند.
به اعتقاد طلاب قم این مجموعه تلویزیونی «مروج لودگی، مادیگرایی، بیبندوباری، بیعدالتی و نماد بیثباتی اخلاقی در جامعه» محسوب میشود.
به گفته محمدعلی نظری یکی از امضاکنندههای این طومار، «دشمنان اگر میخواستند ریشه ادب و اخلاق اسلامی را بزنند، غیر از این سریال نمیتوانستند این کار را انجام دهند.» وی همچنین گفت: «برنامهریزی غیرمنطقی مسئولان رسانه ملی باعث شده که عدهای از مساجد بیرون کشیده شده و پای این گونه سریالها بنشینند.»
اندکی بعد از امضای طومار طلاب، سایت «جهان نیوز» نیز نوشت که سریال ساختمان پزشکان به «ترویج همجنسگرایی» میپردازد.
اما این اتهامات عیب و غریب و رنگارنگ به اینجا ختم نشد، «ترویج مسیحیت» و «ترویج فمینیسم» هم چاشنی این حملات بود. سایت فرهنگ انقلاب اسلامی با انتقاد از اینکه این مجموعه، «نوعی از فمینیسم» و «آزادی جنسی» را تبلیغ میکند، نوشت که ساختمان پزشکان اشاره غیرمستقیم به «زنا» دارد.
شاید سروش صحت به همراه دیگر عوامل ساختمان پزشکان، به فکرشان هم نمیرسید که روزی به این اتهامات سنگین دچار شوند؛ به عنوان نمونه اتهام «ترویج مسیحیت»، آن هم در کشوری که تبلیغ هیچ دینی جز «اسلام شیعی دوازده امامی قائل به ولایت مطلقه فقیه» نه تنها مجاز نیست، بلکه جرم محسوب میشود، سرنوشتی همچون سرنوشت انبوه انبوه بهائیان و مسیحیانی را در پی دارد که در زندانهای ایران به حبسهای طولانی و حتی اعدام محکوم شدهاند.
دستآویز سایتهای تندرو برای متهم کردن سریال ساختمان پزشکان به ترویج مسیحیت تابلویی بود که در یکی از قسمتهای این سریال پشت شخصیتهای داستان قرار گرفته بود و شاید در میان میلیونها ببینندهٔ این سریال کمتر کسی به آن توجه کرده بود. این تابلو، تابلوی «آفرینش آدم» اثر میکلانژ بود که از سفر پیدایش تورات (عهد عتیق) الهام گرفته و خدا را به تصویر کشیده که دست به سوی آدم دراز کرده است. منتقدان به این سریال نوشتند که این تابلو مسیحیت را ترویج میکند.
داستان یک ساختمان
دومین مجموعه تلویزیونی سروش صحت، داستان یک روانشناس بود که در ساختمان پزشکان کار میکرد. آنجا دفتر مشاورهای داشت و بیمارانش را مشاوره میکرد.
«دکتر نیما افشار» در محل کارش با کسانی همکار بود که مدام پزشک نبودن او را به رخش میکشند، و او را با اینکه مدرک دکترا دارد در جرگه خود به حساب نمیآوردند. در خانه هم همواره نگران رفتار پدر و مادر بیملاحظهاش در برابر همسر حساس خود بود. برادری داشت که سابقه جرم و زندان داشته و یک لحظه او را با انتظارات بیجای خود راحت نمیگذاشت. همه اینها داستانهایی را شکل میداد که هر قسمت از این مجموعه را شامل میشد. همین داستانها و بررسی تیپهای مختلف جامعه ایران امروز که در قسمتهای متعدد «ساختمان پزشکان» وجود داشت، سبب نگرانی گروههای تندرو و طرح ادعای «هبوط اخلاق در این سریال» شده بود.
به عنوان مثال، در این سریال، برای اولین بار، شخصیتهای مثبت و منفی زن با نوع حجابشان نشان داده نمیشدند، و از این نظر پیشفرضهای سنتی و مذهبی رایج در ایران به چالش کشیده شده بود.
از همه مهمتر، آدمهای «ساختمان پزشکان»، فساد و انحطاط جامعه امروز ایران را با اشتباهات و خطاهای اغراقشدهشان نشان بیننده میدادند؛ جامعهای که هر روز آمار بزهکاری و طلاق و جنایت در آن افزایش مییابد و چه کسی است که در عین خندیدن به شوخیهای داستان، حالش از اینهمه خطا و ضعف اخلاقی به هم نخورد؟
دزدی، خودخواهی، زورگویی، پولپرستی، فساد اخلاقی، ترسویی و بیعرضگی، ضعف شخصیتی و دیوانگی، از ویژگی شخصیتهای اصلی این سریال بودند که به هر کدامشان سرشار از نمادها و نشانهها بودند.
در سریال ساختمان پزشکان حتی خود شخصیت اصلی داستان نیز که قرار بود مشکلات دیگران را حل کند، قادر به حل مشکلات خود نبود.
شاید بتوان سروش صحت را در این سریال با «مولیر» در قرن هفدهم فرانسه مقایسه کرد که میکوشید در نمایشنامههایش به طور بیرحمانه جامعه و اخلاق مردمان زمان خود را با زبانی طنز نقد کند؛ زبانی که اغلب به تمسخر میگرایید و عدهای را برآشفته میکرد.
دشمنان مولیر نیز با دستاویز قرار دادن «مذهب» و «اخلاق» به او میتاختند و نتیجه آن شد که نمایشنامههای مولیر نیز یکی پس از دیگری ممنوع میشد.
*عنوان این مطلب اشاره دارد به نمایشنامه «بیمار خیالی» اثر مولیر که خودش هم نقش اول آن را بازی میکرد.
ما خودمان در خارج روانی تر آنها هستیم نسخه برای ما بنویس دکتر جان
خیلی برام جالبه بهایی را با مسیحیت در یک ردیف می گذارید کمی تاریخ بدانید دین دست ساز بهاییت (بخوانید فرقه ) را کامل خواهید شناخت و جنایاتی که در ایران کردند اما انها دست آویز شده اند برای مقاصد خاص دل کسی برای ایران ایرانی نسوخته همه به دنبال منافع خودشان هستند نمونه آن جنایاتی که در دنیا می شود یک جا که به نفع امریکا و اروپا است انجاحقوق بشر نیست و چه چه چه اما در بحرین میزنند می کشند آ ب از آ ب تکون نمی خوره نمونه اش سوریه که از نظر ایران هیچ خبری نیست ..چرا به عامل کشتار نروز تروریست مسیحی نمی گویند اما تروریست مسلمان داریم کار او غیر از کار یک تروریست بود قتل عام بیگناهان اسم او تروریست ضد مسلمان می شود یعنی باز هم در کنار کلمه تروریست باید مسلمان را ببینیم از خودتون سوال کردید این حقوق بشر که در ایران نقض می شود (البته نقض میشود) اما در عربستان صد برار نقض میشه این قدر از نظر اروپا وامریکا وحشتناک نیست بیانیه نمی خواد پیگیری نمی خواد زنها انجا خیلی بهشون ظلم میشه اما منافع چیز دیکه میکه حالا هی خودتون را گول بزنید..............
احسنت . میدونستم که بالاخره یک روز از زیر لحاف زرد نویسی می ایی بیرون و یک مطلب جدی مینویسی .
حالا من خیلی جدی از تو میپرسم :
آیا کسی که میگوید به حکومت سکولار و زیر منشور حقوق بشر و بر اساس آزادی بیان معتقد است اما میترسد در موارد زیر مطبی بنویسد آیا واقعا سکولار است ؟ آیا باید فردی را که هر روز یک مو ضع عوض میکند و بدون زدن راهنما به راست و چپ میپیچد و از همه میخواهد چنین کنند باید سکولار خواند ؟ چه اسمی روی نوری الا میشود گذاشت وقتی اولش طرفدار رضا خان بود ، بعد لنین و کمال مصطفا و دو گل ، بعد بختیار ملی مشروطه طلب ، بعد یک دفعه جمهوری خواه شد ؟ آیا اگر فردا آمد و گفت من توده ای بوده و هستم تکلیف این ۲۰۰ نفر که دنبال سراب نئو سکولار او رفته اند چیست ؟
۱) رابطه مارکسیسم لنینیسم و حکومت دیکتاتوری پرولتاریا و معتقدان به ان با این حکومت نئو سکولار شما چیست ؟
۲)در حکومت نئو سکولار شما جای سلطنت طلبان کجاست ؟
۳) در حکومت نئو سکولار شما جای لیبرال ها و ملیون و ملی مذهبی ها کجاست ؟
۴) نظر شما در مورد ریاست جمهوری های مادام العمر مثل کاسترو ، لوکاشنکو ، چاوز ( ۲۰۳۳) ، اسد ، قذافی ، نظر بایف ، پوتین ( همیشه در صحنه ) ، ... چیست ؟
۵) مالکیت خصوصی ، اقتصاد بازار آزاد ، سر مایه گذاری خارجی ، تجارت جهانی ، رابطه با غرب ، .... در حکومت نئو سکولار شما چه تعریفی دارند ؟
۶) آزادی بیان مرزش تا کجاست ؟ یعنی خبر آزادی یک ساله توانچه ، ریاست جمهوری چاوز تا ۲۰۳۳ ، سقوط روسیه به سطح آفریقایی ها در صورت بازگشت پوتین ، آزادی قراگوزلو ، مرخص شدن ریس دانا و شهبازی ولی در زندان پوسیدن توکلی ، عماد به آور ، زید آبادی ، .... آیا خط قرمز رسانه هاست ؟ آیا باید در مورد اینکه شاملو به فروغ فرخ زاد گفت فاحشه صحبت کرد یا نه ؟ آیا خبر یک میلیون بیکار و ده ها هزار فاحشه رسمی در کوبا پس از ۵۰ سال حکومت مطلقه کاسترو را باید داد یا نه ؟ آیا تحلیل دکتر زیبا کلام در مورد ارثیه مارکسیسم را باید پخش کرد یا نه ؟ آیا به این مطلب که در جهنم کوبا و کره شمالی اینترنت و ماهواره و مهاجرت و آزادی بیان حتا به اندازه برزخ ج ا نیست باید اشاره کرد یا نه ؟
آیا در تاریخ نویسی باید سیاه کل و ژاندارم کشی و کشتن رفقا را تحسین کرد یا مثل کشتار ۶۷ تقبیح ؟
۷) آیا اگر مردو با اکثریت چشم گیری به یک دولت لیبرال مذهبی مثل اردوغان رای دادند شما ان رای را میشکنید و نظارت استصوابی راه میاندازد یا نه ؟
۸) اگر مجاهدین و یا فدائیان به جای انتخابات رفتند گوشه و کنار کشور دنبال دیکتاتوری پرولتری یا نهضت حسن صبا حی و حکومت شوراهای ۳ نفره خود را راه انداختند ، دانشگاه را پایگاه حزبی کردند و مسلح آنجا مستقر شدند ، هر روز در کشور بلوا راه انداختند و گردن نیروی انتامی گذاشتند ، کردها گفتند حقوق بشر بدون خودمختاری یعنی زرشک و به پادگانه حمله بردند ، دولت شما با آنها چه گونه رفتار خواهد کرد ؟
..............
در شنیدن جواب عجله ای ندارم