نسخه آرشیو شده

سپانلو: سانسور همیشه هست، باید حرف را القا کرد
محمد علی سپانلو / عکس از ایسنا
از میان متن

  • سپانلو که این روز‌ها از بیماری دیابت رنج می‌برد درباره این دوران می‌گوید: بیماری بسیار سخت و نفس گیر است. همچون زمستانی سرد که امیدی به پایان آن نیست.
روشنک شهابی
یکشنبه ۰۶ آذر ۱۳۹۰ - ۲۳:۲۶ | کد خبر: 66834

محمدعلی سپانلو، شاعر و مترجم ایرانی، ۲۹ آبان امسال ۷۱ ساله شد. او در گفت‌و‌گو با مردمک به مناسبت تولدش می‌گوید: آدم پیر که می‌شود تقدیری می‌شود، شاید اگر۱۰ سال جوان‌تر بودم، تحمل رنج‌ها و شرایط موجود برایم سخت‌تر بود.

این چهره ادبی معاصر ایران می‌گوید: در سن ۷۱ سالگی تنها چیزی که از خدا می‌خواهم عافیت است و اینکه محتاج کسی نباشم. شاید اگر در سن و سال دیگری بودم آرزو‌هایم رنگ دیگری داشت.

بنا بود همزمان با ۷۱ سالگی محمد علی سپانلو نمایشگاه عکسی ازپرتره‌های وی که توسط یارتا یاران از این شاعر گرفته شده ۲۹ آبان ماه بر روی دیوارهای گالری آن برود و به همین مناسبت بزرگداشتی برای این شاعر برپا شود و سیمین بهبهانی، محمود دولت آبادی، جواد مجابی، اکبرعالمی و حافظ موسوی درباره او سخن بگویند.

اما با اینکه پوستر‌ها و کارت دعوت‌های این مراسم توزیع شده بود؛ یک ساعت پیش از افتتاح این نمایشگاه از سوی یکی از نهادهای دولتی این مراسم لغو شد و دفتر تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در نامه‌ای اعلام بی‌اطلاعی از این موضوع کرد.

او درباره وضیعت انتشار کتاب‌هایش می‌گوید: من شش کتاب آماده چاپ دارم که همچنان منتظر دریافت مجوز هستند. شرایط انتشار برخی ازکتاب‌هایم از جمله «منظومه افسانه شاعر گمنام» و «تاریخ شفاهی» هم فراهم نیست.

«افسانه شاعرگمنام» یک منظومه بلند است که سپانلو ۱۴ سال روی این منظومه کارکرده است؛ این کتاب ۱۱ ماه پیش ازسوی انتشارات نگاه برای دریافت مجوز به وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ارسال شده است که پس از بازبینی‌ها متعدد از سوی کار‌شناسان اداره کتاب عنوان شده است که باید سه چهارم این منظومه حذف شود، تا اجازه انتشارگیرد.

به گفته سپانلو، وقتی قرار است سه چهارم یک منظومه که موضوع واحدی را دنبال می‌کند را از آن حذف کنیم؛ دیگر چیزی برای انتشار نمی‌ماند از این رو او از خیر انتشار این کتاب که آن را یکی از شاهکارهای شعر معاصرمی داند، درشرایط فعلی گذشته است.

او درباره کتاب تاریخ شفاهی ادبیات می‌گوید: شرایط انتشار این کتاب هم همچنان درایران فراهم نیست و من نسبت به این موضوع بسیار ناراحتم چون این کتاب تاریخ روشنفکری ایران است و باید منتشر شود.

به گفته محمد علی سپانلو در کتاب «تاریخ شفاهی ادبیات» تنها به ذکر خاطرات خود از دوران کودکی، نوجوانی، جوانی و کهنسالی نپرداخته است، بلکه در خلال روایت‌های کتاب که با تاریخ معاصر گره خورده است، درباره بسیاری از مسائل روشنفکری ایران و وقایعی که پشت سرگذاشته‌اند، سخن گفته است.

از دیدگاه سپانلو روشنفکر کسی است که هیچ‌گاه اشتباه نمی‌کند، ولی روشنفکر معنای خاصی هم دارد و مرزهای آن باید از مفاهیمی مانند نخبگان یا آدم‌های باسواد جدا شود.

تاریخ شفاهی ادبیات شامل یک گفت‌و‌گوی بلند با محمد علی سپانلو است که توسط اردوان امیری‌نژاد و محسن فرجی انجام شده است.

این کتاب در هزار صفحه تنظیم شده است و سپانلو چندین بار این کتاب را ویرایش و بازبینی کرده است.

سپانلو می‌گوید: با اینکه قریب به سه سال است که کتابی از من منتشر نشده و حتی کتاب‌های تجدید چاپی هم در انتظار مجوز هستند، اما با این همه دوست ندارم کتاب‌هایم را خارج از کشور منتشر کنم. چون هم تیراژ کتاب در خارج از کشور بسیار پایین است و هم حق تالیفی به مولف از سوی ناشر پرداخت نمی‌شود و در ‌‌نهایت کتاب هم به دست اهلش نمی‌رسد.

از دیدگاه این شاعر، «نوع حساسیت سانسور پیش از انقلاب یک چیز دیگر بود، حساسیت امروز هم یک چیز دیگر است، به هر حال حساسیت‌های سانسور متنوع است، ولی سانسور همیشه وجود دارد، اگر کسی مدعی هنر باشد باید بتواند به هر حال حرف خودش را القا کند.»

به گفته او سه سال پیش به پیشنهاد یک موسسه فرهنگی و هنری تعدادی از شعر‌هایش را دکلمه کرد و موسیقی کلاسیکی هم برای این مجموعه ساخته شد اما خبری ازانتشار این آلبوم نیست.

سپانلو که این روز‌ها از بیماری دیابت رنج می‌برد درباره این دوران می‌گوید: بیماری بسیار سخت و نفس گیر است. همچون زمستانی سرد که امیدی به پایان آن نیست؛ اما این روز‌ها حال و روزم بهتر است. در دوران بیماری تنها کاری که می‌کردم این بود که گاهی یک رمان می‌خواندم و ‌گاه کتاب‌های پیشین‌ام را ویرایش می‌کردم.

او در دوران بیماری‌اش یک مجموعه شعربه نام «زمستان بلاتکلیف ما» را سرود که این مجموعه از سوی نشر چشمه برای دریافت مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شده است.

سپانلو درباره این مجموعه شعر می‌گوید: بخشی از شعرهای این مجموعه پیش از بیماری و بعد از مجموعه شعر «کاشف از یادرفته‌ها» سروده شده و بخشی عمده آن را هم پاییز و زمستان ۸۹ سروده‌ام که من همه این شش ماه را بستری بودم و رویا‌ها و تب‌ها این شعر‌ها را حرکت می‌دهند و مشخص نبود این زمستان کی به پایان می‌رسد.

سپانلو در یک سال گذشته به دلیل ابتلا به بیماری سرطان و دیابت بار‌ها در بیمارستان بستری شده است.

سپانلو تاکنون ترانه‌های متعددی سروده است که تعدادی از ترانه‌هایش توسط دخترش شهرزاد سپانلو اجرا شده است. او می‌گوید: من خودم را ترانه سرا نمی‌دانم اگر ترانه‌ای هم سرودم برای دخترم بود و فکر نمی‌کنم این تجربه‌ها را دوباره تکرار کنم.

همچنین فیلم مستندی با نام «نام تمام مردگان یحیا‌ست» با کارگردانی آرش سنجابی درباره محمد علی سپانلو درحال ساخت است.

در این فیلم مسعود کیمیایی، آیدین آغداشلو، شمس لنگرودی، حافظ موسوی، جواد مجابی، علی باباچاهی، ناصر تقوایی، فرزانه کرم‌پور و رضا خندان درباره سپانلو و آثارش سخن گفته‌اند.

محمدعلی سپانلو شاعر، مترجم نویسنده و از اعضای کانون نویسندگان ایران متولد ۲۹ آبان ۱۳۱۹ تهران است. «رگبار‌ها»، «پیاده‌روهاد غایب»، «هجوم»، «نبض وطنم را می‌گیرم»، «خانم‌زمان»، «تبعید در وطن»، «ساعت امید»، «خیابان‌ها، بیابان‌ها»، «فیروزه‌ درغبار»، «پاییز در بزرگراه»، «ژالیزیانا»، «کاشف از یادرفته‌ها» و «قایق‌سواری در تهران» ازمجموعه‌های شعر او هستند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی