مصطفی خلجی، روزنامهنگار حوزه فرهنگ، در این گزارش به سابقه واژهسازیهای فرهنگستان زبان فارسی و صبغه سیاسی این فرهنگستان پرداخته است.
موضوع واژهگزینی در زبان فارسی روز به روز جدیتر میشود. رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به تازگی از وضع ۳۵ هزار معادل فارسی برابر اصطلاحات بیگانه در رشتههای علمی و مهندسی طی بیست سال گذشته خبر داده، اما با این حال گفته است: «زبان فارسی به علت هجوم لغات بیگانه در معرض خطر است.»
این نگرانی به حدی است که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با ایجاد رشته «واژهگزینی و اصطلاحشناسی» در مقطع کارشناسی ارشد موافقت کرده است.
قرار است این رشته در دفترچه کنکور کارشناسی ارشد سال آینده درج شود و در نخستین نیمسال تحصیلی ۹۱- ۹۲ حداقل ۸ تا ۱۲ نفر دانشجو جذب این رشته شوند.
واژهگزینی، بنا بر اساسنامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، از جمله وظایف این فرهنگستان است.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با اصول و ضوابط واژهگزینی، به این امر مبادرت و هر چند وقت یکبار دفتری از «فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان» را منتشر میکند.
واژههایی که فرهنگستان به تصویب میرساند، تمامی زمینهها را شامل میشود؛ از علوم انسانی و فنی و پزشکی گرفته تا علوم مربوط به ارتباطات و نظامی. فرهنگستان حتی در زمینه واژههای بومی ایرانی نیز وارد شده و بهکارگیری واژگان محلی و بومی در مناطق دیگر را منع کرده است.
همچنین تمامی شرکتها و محصولات تجاری نیز باید برای ثبت اسامیشان از فرهنگستان زبان و ادب فارسی استعلام کنند.
این کار بر اساس قانونی صورت میگیرد که مجلس شورای اسلامی چند سال پیش تصویب کرده و بر اساس آن باید از به کاربردن کلمات و واژههای بیگانه در گزارشها، مکاتبات و سخنرانیها و مصاحبههای رسمی خودداری کرد و استفاده از این واژهها بر روی کلیهٔ تولیدات داخلی بخش دولتی و غیردولتی که در داخل کشور عرضه میشوند، ممنوع است.
اما چرا با تمامی این تلاشها بسیاری از واژههایی که از سوی فرهنگستان به تصویب میرسد، مورد استقبال مردم قرار نمیگیرد؟
اوج موفقیتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی در واژهگزینی، مربوط به فرهنگستان اول (۱۳۱۴ تا ۱۳۳۳) است.
بسیاری از واژههایی که ما اکنون به کار میبریم و حتی گمان میکنیم که قدیمی هستند، محصول تلاش و هوشیاری اعضای این فرهنگستان است؛ واژههایی نظیر «بلندگو»، «هواپیما» به جای طیاره، «قطار» به جای «ترن»، «برق» به جای «الکتریسیته» و حتی خود واژه «فرهنگستان» که در برابر واژه خارجی «آکادمی» ساخته شد.
فضای سیاسی حاکم آن زمان، فرهنگستان اول را ناگزیر کرد که بیشتر وقت خود را صرف انتخاب معادل برای اصطلاحات و واژگان خارجی کند و عملکرد فرهنگستان اول در این حوزه آن قدر موفقیتآمیز بود که نتایج مصوّبات آن از اقبال عمومی خوبی برخوردار شد.
اما با مروری بر واژههای مصوب فرهنگستان کنونی، در مییابیم که بسیاری از کلمات مصوب نه تنها مورد استفاده مردم قرار نمیگیرند، بلکه گاهی «مضحک» نیز به نظر میرسند: مثلا «بردار و بچسبان» به جای «کپیاند پیست»، «قهوهسرا» به جای «کافیشاپ»، «غذای آماده» به جای «فستفود»، «نتسرا» به جای «کافینت»، «درازآویز زینتی» به جای «کراوات»، «کشلقمه» به جای «پیتزا»، «دارازلقمه» به جای «ساندویچ»، «فروتاب» به جای «آباژور»، یا «قطار سریعالسیر شهری» به جای «مترو».
واکنش استادان زبان فارسی به واژهگزینی فرهنگستان
استادان زبان فارسی و همچنین نویسندگان و مترجمان همواره یکی از منتقدان اصلی واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دوره کنونی بودهاند.
فریدون جنیدی، پژوهشگر و استاد زبانهای باستانی، در این باره گفته است: «فرهنگستان زبان و ادب فارسی در معادلسازی خلاقانه عمل نمیکند و وقتی مردم ایران واژههایی را که تصویب میشوند به کار نمیبرند، یعنی این واژهها کارآیی ندارند.»
همچنین حسن انوشه، سرپرست دانشنامه زبان و ادب فارسی، گفته است: «به نظر من، فرهنگستانهای گذشته موفقتر بودهاند. بسیاری از واژههای رایج امروز ابتکار و ابلاغ فرهنگستان اول و دوم است؛ واژههایی چون «درمانگاه» ، «شهرداری»، «بهداری»، «خواربارفروشی»، «دانشگاه» و «دانشکده» همه ساختهٔ فرهنگستان اول و دوماند.»
انوشه دلیل این موفقیت را این چنین توضیح میدهد: «چیزی که پشت فرهنگستان اول و دوم بود، آمریت آنها بود. آنها سازمانها را وادار میکردند از این واژهها استفاده کنند؛ اکنون به نظر میرسد این آمریت کمتر شده است.»
فتحالله مجتبایی نیز معتقد است «معادلسازی برای همه واژههای بیگانه، آب در هاون کوبیدن است.»
این استاد دانشگاه و پژوهشگر پیشکسوت درباره واژهگزینی فرهنگستان گفته است که «ورود واژههای بیگانه ناگزیر است و برای برخی از این واژهها میتوانیم معادل بگذاریم.»
حسن ذوالفقاری نیز گفته است: «فعالیتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی در برابر کاری که باید انجام شود، بسیار کم است؛ مردم منتظر فرهنگستان نیستند و باید برای حفظ زبان فارسی کاری فراگیر کرد.»
او تأکید کرده است: «البته واژگانی هستند که جهانی هستند و نمیتوانیم در برابر آنها، معادل بیاوریم. واژگانی مثل پست و مترو معادلگذاریشان سخت است و در همهٔ زبانهای دیگر هم به همین صورت استفاده میشود. برای مثال، در روسی هم میگویند مترو، چون این واژگان گویا هستند، کوتاهاند و جهانی هستند. البته این واژگان تعدادشان کم است. برای این واژگان جهانیشده اگر بخواهیم معادل بیابیم، معادل کوتاهی نیست و اگر پیدا کنیم، دیگر جا نمیافتد؛ چون این واژهها با فرهنگ مردم گره خورده است.»
از سوی دیگر، به اعتقاد کاووس حسنلی «در فرهنگستان زبان و ادب فارسی تنها کوششهایی برای حفظ زبان فارسی صورت میگیرد و مردم باید خودشان در برابر زبان فارسی مسؤول باشند.»
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز گفته است: «مردم ما بیش از آنکه منتظر پیشنهادهای فرهنگستان باشند، تحت تأثیر رسانهها هستند و تحت تأثیر ترجمههایی هستند که از فیلمهای خارجی میشود. نقش ترجمهها و رسانههای جهانی بسیار و بسیار بیشتر از نقشی است که فرهنگستان در حوزهٔ زبان و تحولات زبانی بازی میکند.»
همچنین میرجلالالدین کزازی که خود ید طولایی در ساختن معادلهایی برای واژههای خارجی دارد، عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی در واژهگزینی را مناسب ندانسته و گفته است: «عملکرد فرهنگستان نه در چندی و نه در چونی بسنده نبوده است. آهنگ برابرسازی واژگان بیگانه آنچنان نبوده است که نیاز شتابآلود واژهسازی را برآورد. از دیگرسوی، هرچند در میان واژههای پیشنهادی به واژههایی به آیین و خوشآهنگ و رسا بازمیخوریم، پارهای از واژگان هم آنچناناند که به هیچ روی بخت آن را نمیتوانند داشت که ایرانیان آنها را به کار بگیرند.»
احمد تمیمداری، استاد ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی نیز معتقد است: «واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی رایج نمیشود. برای مثال، واژهٔ «کشلقمه» به جای «پیتزا» واژهٔ دقیقی نیست. هیچ مغازهای و هیچ کسی این واژه را به کار نمیبرد و واژهای که جا بیفتد، تغییر دادنش سخت است.»
تمیمداری تأکید کرده است: «افراط و تفریط در هر دو زمینه بد است. اگر لغات خارجی آنقدر وارد زبان شود که کیفیت زبان را تهدید کند، باید برای آنها فکری کرد. اما مته به خشخاش گذاشتن و اینکه برای هر واژهای بخواهیم معادل بگذاریم، خوب نیست.»
عباسعلی وفایی نیز بر سرعت در انتخاب واژه مناسب فارسی برابر واژه خارجی تأکید کرده و گفته است: «سرعت در واژهگزینی به هر حال کار سادهای نیست و کار، کار پیچیدهای است. یک واژه پیشنهاد داده میشود و ساعتها در مورد آن بحث میشود. به همین جهت هم وضع واژگان شاید با سرعت قابل قبولی همراه نباشد.»
علی پورجوادی، عضو شورای واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، که واژه «بسپار» را به جای واژه «پلیمر» پیشنهاد داده، درباره مخالفت سازمانهای دولتی با واژهگزینی فرهنگستان سخن گفته است: «یک زمانی بیشترین مقاومت را آموزش و پرورش میکرد. از زمانی که دکتر حداد عادل، رییس فعلی فرهنگستان، در آموزش و پرورش بودند، مخالفتهای جدی با کار واژهگزینی وجود داشت.»
او به نقل صدا و سیما در استقبال مرد ماز واژههای جدید اشاره کرده و گفته است: «بعضی رخدادها هم یک باره، رواج یک واژه را سالها تسریع میکند، مثل یارانه. اگر بحث هدفمند کردن یارانهها پیش نیامده بود، با توجه به قوی بودن واژه سوبسید سالها طول میکشید تا این واژه همهگیر شود، در حالیکه الان در دورافتادهترین نقاط هم با این مفهوم آشنا هستند. در بحث انرژی هستهای فرصت مشابهی فراهم بود که البته از آن استفاده نشد. افتخار پیشنهاد واژه «واکنشگاه» به عنوان برابرنهاده «راکتور» را دارم. واکنشگاه خیلی شفاف هم هست یعنی محل واکنش. در فرهنگستان هر دو واژه پذیرفته شد. اگر در اخبار و مباحث مربوط به انرژی هستهای، واژه واکنشگاه را به کار برده بودند، این واژه هم مثل یارانه مقبولیت عام پیدا کرده بود.»
واژههای مصوب فرهنگستان و داستاننویسی امروز
اما به همین نسبتی که استادان زبان و ادب فارسی درباره واژهگزینی فرهنگستان انتقاد میکنند، داستاننویسان و مترجمان نیز شکایت دارند.
محمدرضا گودرزی، داستاننویس، گفته است: «اگر واژهها در زبان مردم جا بیفتد و مردم استفاده کنند، من هم استفاده میکنم. اما تا زمانیکه عموم مردم از آن استفاده نمیکنند، نمیتوانم، چراکه زبان داستان باید به زبان مردم نزدیک باشد وگرنه مصنوعی به نظر میآید.»
به اعتقاد گودرزی جا افتادن یا نیفتادن کلمه بستگی به زمان تصویب آن واژه از سوی فرهنگستان دارد: «اگر واژه ساخته شده تقریبا همزمان یا با کمی اختلاف با کلمه خارجی که وارد کشور شده، پیشنهاد شود، مردم آن را میپذیرند مثل «پیامک» و یا «یارانه» ولی بیرون کردن کلمه «هلیکوپتر» از ذهن مردم بعد از این همه سال و نشاندن «بالگرد» به جای آن تقریبا امکانپذیر نیست.»
محمود حسینیزاد، مترجم داستانهای آلمانی نیز گفته است: «آن واژههایی که وارد زبان مردم میشود را میتوان در ترجمهها استفاده کرد و برای کلماتی که ساخته میشوند فقط باید صبر کرد. صبر کرد و دید که آیا راه خودشان را در بین مردم باز میکنند یا نه.»
فرهنگستان زبان، زیر سایه سیاست
درباره عدم موفقیت واژهگزینی فرهنگستان دلایل بسیاری مطرح شده است و عدهای میگویند تا وقتی در زبان فارسی، علم و فکر تولید نمیشود، واردات واژههای خارجی ادامه دارد.
اما به نظر میرسد مهمترین دلیل عدم رغبت مردم به واژههای فرهنگستان، سوای از جنبههای زبانی و آوایی واژههای جدید، به عدم اطمینان مردم به این نهاد باز میگردد.
نه تنها اغلب مردم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی را از خود نمیدانند، بلکه بسیاری از استادان و نویسندگان زبان فارسی نیز چنین حسی را دارند.
دخالت گرایشهای سیاسی در انتخاب رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و همچنین عضوگیری نه چندان پویای این فرهنگستان، بخش مهمی از جامعه زبانشناسان و ادیبان را از فرهنگستان و زبان فارسی دور کرده است.
به نظر میرسد فرهنگستان فعلی که فرهنگستان سوم نامیده میشود به دلیل قرار گرفتن زیر سایه سنگین سیاست، در غنای واژگان زبان فارسی نقش چندانی ندارد و در معرض تبدیل شدن به نهادی نمایشی است.
دوست عزیز
بهانهای در کار نبود. من هم خوشحال میشوم که فرهنگستان کشورم نه مثل فرهنگستان کشورهای پیشرفته، بلکه فقط اندکی بهتر از آنچه که است عمل کند.
اما نمیدانم شما لینکی را که در کامنت اول گذاشتهاید خودتان امتحان کردهاید یا نه. باز تأکید میکنم که به غیر از دفتر هشتم بقیه دفترها باز نمیشود.
با احترام
آقای خلجی عزیز! پیوندی را که برای شما گذاشتهام کار میکند و بهانهٔ شما برای ارجاع دادن به سایر پیوندها دردی را دوا نمیکند؛ چرا که آنها هم بر اساس سند و مدرک نیستند. بسیاری دیگر از استادان بزرگ این مملکت نظیر آقای جنیدی، مصاحبههای متعددی انجام دادهاند و همین اشتباه شما را مرتکب شدهاند. من به شما قول میدهم که این واژهها از مصوبات فرهنگستان نیستند. بارها و بارها دفترهای هشتگانهٔ واژههای مصوب را زیر و رو کردهام و چنین چیزی را نیافتم.
خیلی راحت بگویم: درآویز زینتی، کشلقمه، فروتاب از برنامهٔ طنز آقای مهران مدیری، که اجرای آن به عهدهٔ آقای رامین ناصرنصیر بود شروع شد. «قطار سریعالسیر شهری» هم از زادههای همین دست برنامههاست. حتی خود فرهنگستان برای ذکر نشانی این نهاد از واژهٔ «مترو» استفاده میکند:
http://www.persianacademy.ir/fa/contactUs.aspx
ضمناً دغدغهٔ اخلاق علمی مرا بر آن داشت تا تمامی پیوندهای شما و استادان دیگر و وبگاه فرهنگستان را جستوجو کنم شاید بتوانم اشتباه شما و استاد جنیدی و تمیمداری و کزازی را جبران کنم. متأسفانه این بزرگان عزیز نیز گهگاه در دام تبلیغات و حرفهای اطرافیان و دانشجویانشان میافتند و چنین میکنند، درحالیکه خود نیک آگاهاند که پیش از ابراز عقیده باید به آن اطمینان داشت. من هیچ مخالفتی با نقد فرهنگستان ندارم، ولی اعتقادم این ایست که مصداقها باید درست باشد. واضح است که معادل «بردار و بچسبان» یا «ببر و بچسبان» مضحک است و چون فرهنگستان آن را تصویب کردهاست من نیز با شما همسخنم، ولی آن واژههایی که در ابتدا آنها را نوشتم از مصوبات فرهنگستان نیست.
لطفاً از من به دل نگیرید و نارحت نشوید. آرزوی موفقیت شما را دارم.
از آنجا که دسترسی به دفاتر فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان از طریق سایت این فرهنگستان امکانپذیر نیست (به غیر از دفتر آخر) میتوانید معادلهای ذکر شده در متن را در لینکهای زیر بخوانید (قبلا این لینکها در متن آورده شده بود):
«درازآویز زینتی» به جای «کراوات»:http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1847682&Lang=P
«کشلقمه» به جای «پیتزا»:http://isna.ir/isna/NewsView.aspx?ID=News-1854080&Lang=P
«دارازلقمه» به جای «ساندویچ»:http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1847682&Lang=P
«فروتاب» به جای «آباژور»:http://isna.ir/isna/NewsView.aspx?ID=News-1854080&Lang=P
«قطار سریعالسیر شهری» به جای «مترو»:http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1852532
همانطور که ملاحظه کردید گرچه این واژههای مصوب بسیار «مضحک» است، اما برای نوشتن این گزارش «نمایشهای طنز صدا و سیما» دستاویز قرار داده نشده و سخنان استادان ادبیات فارسی مبنا قرار گرفته است.
ضمن آنکه در این گزارش، برای اختصار، از ذکر دیگر واژههای مصوب «جنجالی» صرف نظر شده است؛ نظیر واژه «بسپار» به جای «پلیمر» که از نظر فتحالله مجتبایی نامفهوم است: http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1851808
اگر دغدغه «اخلاق علمی» هنوز فروکش نکرده، میتوانید به تک تک این استادان مراجعه کنید.
این فرهنگستان را بهتر و سزاوارتر است که فرهنگستان عربی بنامیم که تنها میخواهد واژه های انگلیسی را عربی کند.
بهتر است پیش از نگاشتن مقاله اندکی تحقیق کنید، این کلمات از مصوبات فرهنگستان نیستند: «درازآویز زینتی» به جای «کراوات»، «کشلقمه» به جای «پیتزا»، «دارازلقمه» به جای «ساندویچ»، «فروتاب» به جای «آباژور»، یا «قطار سریعالسیر شهری» به جای «مترو» .
خوب بود اگر پیش از متهم کردن، با دستاویز قرار دادن واژههایی که از نمایشهای طنز صدا و سیما بیرون آمدهاند، نگاهی به هشت دفتر فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان میانداختید. کار چندان سختی نیست:
http://www.persianacademy.ir/fa/wordspdf.aspx
اخلاق علمی ایجاب میکند مقاله خود را تصحیح کنید و به دلیل این اشتباه، از مخاطبان خود عذرخواهی کنید.