نسخه آرشیو شده

چگونه کودک باادبی داشته باشیم
عکس از مهر
از میان متن

  • پرورش یک کودک باادب مستلزم کمک به او در فهم رفتارهای مودبانه، آموزش از طریق الگوسازی و مداومت است. در همین جا باید گفت که شرمنده کردن یا سرزنش کودک و یا عصبانی شدن با او در این زمینه اثری ندارد و کارساز نیست.
موضوع مرتبط

مردمک
سه‌شنبه ۰۴ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۷ | کد خبر: 52828

این مقاله به برخی از مهم‌ترین اصول در پرورش کودکان با ادب می‌پردازد.

تقریبا همه می‌دانند که والدینی که خود مودب نیستند معمولا کودک باادب نیز نخواهند داشت، چرا که آن‌ها الگوی کودک خود هستند.

از طرف دیگر کودک برای مودب بودن باید بداند که رفتار مودبانه چیست پس باید به او کمک کرد تا این رفتارها را بشناسد.

نکته دیگر این که کودک نیاز به یادآوری دارد. بنابراین پیگیری موضوع و توجه به جزییات در این مورد از سوی والدین ضروری است.

پس پرورش یک کودک باادب مستلزم کمک به او در فهم رفتارهای مودبانه، آموزش از طریق الگوسازی و مداومت است.

در همین جا باید گفت که شرمنده کردن یا سرزنش کودک یا عصبانی شدن با او در این زمینه اثری ندارد و کارساز نیست.

اگر والدین به طور جدی تمایل داشته باشند فرزندشان مودب باشند، باید در آغاز رفتارهای مودبانه را برای خود تعریف کنند و بدانند که واقعا می‌خواهند کودکشان چه چیزهایی یاد بگیرد.

برخی از موارد عمومی که بسیاری از پدر و مادرها به آن فکر می‌کنند و از مهم‌ترین موارد برای آموزش ادب به کودکان،  سلام کردن به بزرگترها، تشکر کردن به هنگام دریافت چیزی و نیز استفاده از کلمه «لطفا» هنگام درخواست چیزی، یاد گرفتن آداب غذاخوردن، آداب مهمانی رفتن یا برخی رفتارهای دیگر است.

برای آموزش استفاده از کلماتی مثل «سلام»، «لطفا»، «متشکرم» و «ممنون» الگوسازی مهم‌ترین شیوه است. شما باید به مناسبت‌های مختلف مانند هنگام بیداری کودک از چرت‌های روزانه یا خواب شبانه به او سلام کنید.

وقتی چیزی از کودک دریافت می‌کنید به طور طبیعی از کودک تشکر کنید و اگر از او می‌خواهید کاری انجام دهد کلمه «لطفا» را به‌کار ببرید: «لطفا اون کتابو به من بده» یا «می‌شه لطفا بیایی اینجا کارت دارم.»

معمولا کودکان خیلی زود یاد می‌گیرند و می‌فهمند که چقدر خوب است که از آن‌ها تشکر می‌شود و خود نیز تمایل پیدا می‌کنند تا به صورتی عمل کنند که با تشکر والدین‌شان مواجه شود.

در این دوره آن‌ها یاد می‌گیرند که استفاده از کلمه «لطفا» یا گفتن «سلام» به دیگران با گرمی و مهربانی همراه است.

وقتی کودک کاربرد این کلمات ساده را یادگرفت و در آن مهارت یافت می‌توان شروع به آموزش سایر شیوه‌های رفتار مودبانه کرد.

آداب غذاخوردن یکی از مثال‌های مهم در این زمینه است. این آموزش در صورتی که خانواده با یکدیگر غذا می‌خورند آسان است. فقط باید به سن و میزان رشد کودک به هنگام آموزش این قبیل عادات اهمیت داد.

مثلا از یک کودک سه ساله نمی‌توان انتظارداشت که کاملا تمیز غذا بخورد و دور و بر خود را کثیف نکند یا بتواند قاشق و چنگال را به آسانی به دست بگیرد و از آن استفاده کند.

آداب رفتاری باید تک تک آموزش داده شود

نکته مهم دیگر این است که باید در هر زمان در حوزه‌ای معین روی یک موضوع کار کرد. مثلا با بمباران کودک از طریق تذکرات فراوان هنگام صرف ناهار یا شام نمی‌توان به نتیجه رسید :‌«قاشق رو درست دستت بگیر، موقع خوردن خیلی صدا می‌دی، چرا چنگال از دستت افتاد، نگاه کن لباستو کثیف کردی و ...»

آموزش همه موارد در یک حوزه از یک سو نیاز به وقت کافی و صبر و مداومت زیاد دارد و از سوی دیگر مستلزم رعایت آن موارد از سوی سایر بزرگترهاست.

اگر کودک در برابر مهمان‌ها آداب غذا خوردن را انجام نداد درواقع «بی‌ادبی» است که رفتار بی‌ادبانه او را به صدای بلند خاطرنشان کنیم و او را شرمنده سازیم.

در چنین شرایطی بهتر است تذکر یا اخطار درگوشی داده شود و یا اگر خطا خیلی بزرگ و غیرقابل گذشت بود، ‌می‌توان با یک جمله دوستانه چگونگی کاررا به کودک گفت. مثلا به کودکی که به دلیل بودن قاشق در لیوان، آب آن را روی سفره یا میز ریخته‌ است می‌توان گفت :‌ «ما قاشق رو داخل یک لیوان پر نمی‌گذاریم».

کودک با دیدن رفتار دیگران، بهتر یاد می‌گیرد

کودک در شرایط اجتماعی بهتر یاد می‌گیرد باادب باشد به خصوص اگر در محیط زندگی‌اش افرادی با سنین مختلف وجود داشته‌ باشند. جمع‌های خانوادگی، مهمانی‌های مختلف رسمی و غیر رسمی و فرصت‌های بیشتر برای تعامل با دیگران در سنین مختلف به کودکان کمک می‌کند تا آداب مختلف را فراگیرند.

همچنین کودکان با بزرگتر شدن و یافتن فرصت بیشتر حضور در مهمانی‌ها و موقعیت‌های اجتماعی مختلف مانند موزه، سینما، ورزشگاه یا حتی خیابان آداب مختلف را می‌آموزند و تمرین می‌کنند.

کودک نیاز دارد چیزهای زیادی برای باادب بودن یاد بگیرد و همه کودکان در این یادگیری همانند یکدیگر نیستند. آن‌ها چیزهای معین را در سنین یا مراحل مختلف یاد می‌گیرند، پس نباید با هم مقایسه شوند.

در پایان باید یادآوری شود که برخی از کودکان اصول ادب را یاد می‌گیرند اما به دلیل این‌که کنترل کامل روی بدن و فکر خود ندارند، نمی‌توانند آن را عملی کنند. مثلا کودکانی که به طورمرضی تحرک زیادی دارند نمی‌توانند حتی در یک مراسم شامی که نیم ساعت به درازا می‌کشد آرام بمانند. در چنین شرایطی سرزنش کودک و شرمنده کردن او نه تنها مشکل را حل نمی‌کند بلکه مشکل را بیشتر هم می‌کند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی