نسخه آرشیو شده
ویژه سد سازی و آثار باستانی

تخریب محیط زیست با شوق ساخت «ترین»ها
سد بختیاری/ عکس از خبرگزاری مهر
از میان متن

  • این پرسش جدی مطرح است که سدسازان قدرت فراقانونی خویش را از کجا می‌آورند که حتا سازمان حفاظت محیط زیست کشور را از دیدن مطالعات زیست محیطی سد گتوند محروم می‌کنند
محمد درویش
پنج‌شنبه ۰۹ تیر ۱۳۹۰ - ۲۳:۱۷ | کد خبر: 63163

محمد درویش،‌ کارشناس محیط زیست‌،‌ عقیده دارد که ساخت سدهای تازه، مانند سد بختیاری، در ایران،‌ آنهم با کمک متخصصان چینی که «وقتی کشور چین خود بزرگ‌ترین قربانی توسعه نامتوازن در جهان« است، زمینه تخریب بیشتر محیط زیست ایران است.

در روزهای نخستین از آخرین ماه سال گذشته چندین تن از مقامات ارشد وزارت نیرو، از جمله شخص وزیر،مجید نامجو، با آب و تاب از خودکفایی در صنعت سدسازی خبر داد و خبر از برگزاری قریب‌الوقوع جشنی برای نکوداشت این افتخار ملّی دادند.

همان هنگام نگارنده این پرسش را مطرح کرد که چگونه می‌توان از جشن خودکفایی برای صنعتی یاد کرد که به باور بسیاری از کار‌شناسان، پژوهشگران و اساتید اهل فن در حوزه محیط زیست، آبیاری و منابع طبیعی باید از عملکرد سدسازی در طول چند دههٔ اخیر به عنوان مؤثر‌ترین نوع فشار انسانی ذکر کرد که جریان ویران‌گر بیابان‌زایی را در کشور شتاب بخشیده است؟

کشوری که دارای یکی از بالا‌ترین نرخ‌های جابه جایی خاک (فرسایش) در هر دو حوزه آبی و بادی است، باید که اولویت نخستش در حوضه‌های آبخیز، چه در سراب و چه در پایاب، حفظ بستر تولید و کاهش نرخ فرسایش خاک باشد. در صورتی که متاسفانه ملاحظه می‌شود بدون اختصاص بودجه‌ای درخور برای درمان این بیماری مرگ‌آفرین، روند ساخت سدهای مخزنی بزرگ کماکان شتاب می‌گیرد و البته اغلب نیز مانند سد سفیدرود، دز، کرخه، اکباتان و... بسیار زود‌تر از پیش‌بینی‌های اولیه در معرض ورود رسوب قرار گرفته و طول عمر مفیدشان کاسته می‌شود.

صنعت سدسازی در قالب کنونی آن در ایران، یکی از مهم‌ترین دلایل توقف سرمایه و کاهش کارایی این کشور چه در حوزه اقتصادی و چه در حوزه محیط زیستی بوده است و از آنجا که جذب قارچی سرمایه‌گذاری‌های نجومی در آن، اغلب به لاغری و عدم تناسب دیگر بخش‌های مرتبط با آن منجر شده است، آشکارا آموزه توسعه پایدار را با لکنتی جدی مواجه کرده و می‌کند.

با این وجود و به رغم مخالفت‌های جدی منتقدان سدسازی در کشور، به نظر می‌رسد آنچه که سبب عدم برگزاری این جشن را فراهم کرد، قرارداد ساخت سد بختیاری به عنوان بلند‌ترین سد بتونی جهان توسط پیمانکاران چینی بود؛ قراردادی که در واپسین روزهای اسفندماه گذشته به امضاء‌‌ همان مقاماتی رسید که تا چندروز قبل از آن با شادمانی و غرور از جشن خودکفایی در این صنعت سخن می‌گفتند و هیچ فکر نکردند که ممکن است همزمانی این دو رویداد در چشم ایرانیان متناقض باشد و بیش از پیش سبب شرمندگی مدیریت حاکم در بخش آب کشور را فراهم آورد.

فارغ از این رخداد عجیب، نکتهٔ دیگری که بر نگرانی کنشگران و علاقه‌مندان به طبیعت ایران می‌افزاید، آگاهی از کارنامه سیاه چینی‌ها در تخریب محیط زیست است. وقتی کشور چین خود بزرگ‌ترین قربانی توسعه نامتوازن در جهان شمرده شده و اغلب رودخانه‌ها و اراضی حاصلخیزش در معرض شدید‌ترین تخریب، آلودگی و موج بیابان‌زایی قرار دارد، چگونه می‌توان انتظار داشت که ساخت سد بختیاری، عواقبی جبران‌ناپذیر‌تر از احداث آزادراه تهران – شمال یا اکتشاف نفت در پارک ملی کویر بر محیط زیست ارزشمند وطن تحمیل نکند؟

کافی است نگاه کنیم به نگرانی‌های اخیر دوستداران طبیعت زاگرس در اطراف رودخانه خروشان سزار در خصوص عملیات احداث جاده برای سد بختیاری. در حقیقت چگونه می‌توان از افرادی انتظار توجه به ملاحظات محیط زیستی در کشوری بیگانه داشت، در حالی که آن افراد در ساخت پروژههای عمرانی خود عملاً نشان دادند که به طبیعت سرزمینشان هم رحم نمی‌کنند.

اگر به این نگرانی، نگرانیهای جدی‌تر دیگری نظیر احتمال شکستگی سد کارون چهار  یا احتمال فعال شدن گنبدهای نمکی در اثر آبگیری سد گتوند را هم اضافه کنیم، آنگاه بیشتر درخواهیم یافت که آن میلیارد‌ها میلیارد ریالی که سالانه توسط آبسالاران قدرتمند در بخش سدسازی بلعیده می‌شود، نه تنها نتوانسته به افزایش ضریب پایداری بوم‌شناختی کشور واقعاً بیافزاید، بلکه عملاً نرخ بیابانزایی را افزایش داده و دیگر بخشهای محتاج سرمایه‌گذاری و حمایت دولتی، نظیر ارتقای راندمان آبیاری در کشاورزی را از تسهیلات لازم محروم ساخته است.

این پرسش جدی مطرح است که سدسازان قدرت فراقانونی خویش را از کجا می‌آورند که حتا سازمان حفاظت محیط زیست کشور را از دیدن مطالعات زیست محیطی سد گتوند محروم می‌کنند، آن گونه که حتا رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی را نیز به واکنش وامیدارد.

به نظر می‌رسد برخی از مدیران ما دچار بیماری «‌ترین ساخت» شده‌اند، وگرنه چه دلیلی دارد که پیوسته در زیر صفت‌هایی چون ساخت بلند‌ترین یا بزرگ‌ترین یا عریض‌ترین یا حجیم‌ترین یا گران‌ترین سد جهان، خودمان را مخفی کرده و لکنتهای فنی خود را انکار کنیم؟ چرا متوجه نیستیم آنچه که در بهای این بیماری از کیسه ملت می‌رود، طبیعتی است که سهم فرزندان او نیز هست.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی