نسخه آرشیو شده
نسخه ایرانی سکولاریسم

حکومت سکولار هم می‌تواند مستبد باشد
از میان متن

  • نمی‌توان گفت به محض این که حکومتی سکولار شد، همه مسائل درست و دموکراسی و عدالت برقرار می‌شود. حکومت سکولار هم باید بر‌اساس قانون اساسی رفتار کند
غلامعباس توسلی
یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۲۰:۵۱ | کد خبر: 58189

غلامعباس توسلی، جامعه‌شناس می‌گوید که سیاست هیچ وقت از دین جدا نمی‌شود، این حکومت‌ها هستند که باید بین دین و سکولاریسم تعادل برقرار کنند.

غلامعباس توسلی جامعه شناس و از چهره‌های جریان ملی مذهبی به این سوال مردمک پاسخ داده است که آیا سکولاریسم نسخه‌ دردهای جامعه ایران و نجات‌بخش است.

مسئله سکولاریسم مسئله پیچیده‌ای است. ممکن است جامعه‌ای سکولار باشد، ولی در عین حال قانون را رعایت نکند، عدالت را رعایت نکند، آزادی در جامعه وجود نداشته باشد. بسیاری از حکومت‌های سکولار مستبد هستند و دیکتاتوری اعمال می‌کنند. یک نمونه آن هم دوره رضا‌شاه است. رضاشاه از جهاتی به سمت سکولاریسم می‌رفت، ولی از جهات دیگر هم دموکراسی را رعایت نمی‌کرد. ممکن است حکومت‌های وابسته سکولار هم باشند. 

اصولاً سکولاریسم مسئله‌ای را حل نمی‌کند. البته سکولار هم معانی مختلفی دارد، حتی در درون یک حکومت مذهبی هم ممکن است مثلاً مادی‌گرایی بیشتر از معنویت رایج شود. البته این‌ها مسائلی نیست که به دین مربوط شود، بلکه در حاشیه دین قرار می‌گیرد.

در هر حال، یک معنای سکولاریسم این است که مسائل حکومت از دین جدا شود، البته بعضی‌ها می‌گویند سیاست است که باید از دین جدا شود، اما سیاست هیچ‌گاه از دین جدا نمی‌شود. مسئلۀ مهم این است که یک حکومت تا چه حد عدالت را رعایت می‌کند و تا چه حد مبتلا به افراط و تفریط است. مشکل برخی از حکومت‌ها بیشتر مسئله افراط و تفریط است. مشکل جوامع مذهبی تنها به خود مذهب برنمی‌گردد. هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند سکولار کامل باشد.

به عنوان مثال، حکومت ترکیه به لحاظ قانون اساسی‌ باید سکولار و غیردینی بماند، با وجود این، می‌بینیم مردم‌‌اش فوق‌العاده مذهبی هستند. حتی دولتی که الان سر کار آمده بار رأی مردم سر کار آمده، ولی در زندگی عادی‌شان مذهب آزاد است و مذهب آن حالت دگم و افراطی را، که باید در همه چیز دخالت کند، ندارد. بنابراین، بعضی کشورها می‌توانند از بعضی جهات مذهبی باشند و از بعضی جهات سکولار. 

مهم‌ترین مسئله این است که حکومت از مذهب جدا باشد. دنیا منطق مذهبی را نمی‌فهمد، اما جامعۀ ضدمذهب هم غلط است، کامل نیست. همه باید در جامعه راحت و آزاد باشند. بنابراین، طرح مسئله بین وذهبی و سکولاریسم غلط است یا کامل نیست. بحث سکولاریسم و دین‌داری نیست.

مسئله بین دیکتاتوری و دموکراسی است. اگر قانون اساسی هر کشوری از جمله ایران به درستی رعایت شود، حقوق بشر و آزادی مردم رعایت و پذیرفته شود، می‌توان به معنای واقعی تضمین کرد مشکلی پیش نخواهد آمد. نمی‌توان گفت به محض این که ایران سکولار شد، همه مسائل درست و دموکراسی و عدالت برقرار می‌شود. حکومت سکولار هم باید بر‌اساس قانون اساسی رفتار کند. ما نمی‌توانیم فرضاً دین مردم را نادیده بگیریم. بیشتر از همه باید ارزش‌های متعالی را در جامعه برقرار کنیم، بنا بر ارزش‌ها عمل کنیم. برای مثال، ارزش‌هایی را که مذهب برای انسان قائل شده در نظر بگیریم.

جامعۀ سکولار هم می‌تواند افراطی باشد. سکولار افراطی نیز ممکن است حتی عادات و آداب مذهبی را هم نخواهد بپذیرد. حکومت‌هایی که در سطح جهان سر کار می‌‌‌آیند علی‌الاصول سکولار هستند، ولی معلوم نیست این حکومت‌ها چه قدر دموکراتیک باشند. ما باید به لحاظ فرهنگی کار بیشتری انجام بدهیم تا مردم واقعاً دموکراتیک عمل کنند، مردم همدیگر را به رسمیت بشناسند، برای همه حق قائل باشند، برای طبقات مختلف اجتماعی، برای زنان و مردان. با روی کار آمدن یک حکومت سکولار معلوم نیست همه چیز حل شود.

قدرت و دین
 به هر حال مذهب در دنیا حضور دارد و نمی‌توان آن را نفی کرد. دولت سکولار باید امتحان شود که آیا در شرایط ایران واقعاً کارکرد دارد یا خیر. ببینیم می‌تواند برای همه مردم توازن وجود داشته باشد یا نه. به هرحال دموکراسی، حکومت همه‌ مردم نیست، بلکه حکومت اکثریت است. اول انقلاب هم عده‌ای بودند که سکولار بودند و حکومت سکولار می‌خواستند، ولی وقتی انتخابات اول برای قانون اساسی و ریاست جمهوری انجام شد، اکثریت مردم به کسانی رأی دادند که درک سیاسی مذهبی داشتند و به محض این که افکار مذهبی محو شدند، نتوانستند در صحنۀ انتخابات جایی داشته باشند.

بنابراین، به نظر من، قانون اساسی کشور باید اصلاح و اشکالات و تناقضاتی که در آن هست برطرف شود. به هر حال، اساس قانون اساسی بر این است که یک حکومت مردمی و دموکراتیک در جامعه حاکم باشد و حقوق همه مردم رعایت شود و به افراط و تفریط دچار نشود و مردم هم از حقوق مدنی و آزادی‌های فردی برخوردار شوند، نه این که حقوق مردم از بالا نفی شود یا رعایت نشود.

از اولین حقوق مردم هم دخالت در انتخابات است و برگزاری انتخابات آزاد. فعالیت آزاد احزاب سیاسی، جامعه مدنی، آزادی‌های اجتماعی، آزادی مطبوعات و مسایل دیگری که در خود قانون اساسی همگی پیش‌بینی شده‌اند، مانند حقوق ادیان و حقوق زنان، باید لحاظ شوند. مذهب در حالت تعادل خود مشکلی ندارد، بسیاری از افراد مذهبی هستند که دموکراتیک فکر می‌کنند.

ما همیشه از افراط به تفریط می‌رویم و از تفریط به افراط. در مورد مذهب و سکولاریسم باید فرهنگ‌سازی شود تا برداشت‌های سالم‌تری در جامعه به‌وجود بیاید. هر حکومتی که سر کار می‌آید، اعم از نظامی رضاخانی یا مذهبی، باید حقوق مردم را به تمامی رعایت کند و خود را متولی حیات و ممات مردم نداند. در این‌صورت هم روابط سالمی بین مردم و دولت به‌وجود می‌آید و هم مردم از کارهایی که انجام می‌گیرد راضی هستند. اگر قدرتی که حاکم است به سیاست یک‌سویه عمل کند و حقوق مردم به نحوی از انحا رعایت نشود، به‌خودی خود نارضایی به‌وجود خواهد آمد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی