یافتههای یک پژوهش جدید نشان میدهد که نوجوانان ساکن در جوامعی که در آن اعتماد و ارتباطات اجتماعی خوب است، کمتر از سایر نوجوانان سیگار میکشند و به عنوان مثال کمتر از چاقی رنج میبرند.
اگرچه کودکانی که در فقر بزرگ میشوند همانند افراد بالغ در معرض مشکلات بهداشتی بیشتری قرار دارند اما یافتههای یک پژوهش جدید نشان میدهد که نوجوانان فقیر ساکن در محلههای دارای همبستگی و کنترل بیشتر، کمتر از سایر نوجوانان، سیگاری و چاق هستند.
یافتههای این پژوهش که در مجله «علوم روانشناختی» منتشر شده بخشی از پژوهش بلندمدت روی کودکانی است که در مناطق فقیر روستایی زندگی میکنند. به گفته گری دبلیو. ایوانز از دانشگاه کرنل، هدف آن، «کشف پیامدهای منفی فقر» است.
شرکتکنندگان در این پژوهش، در اواخر سال ۱۹۹۰ و زمانی که هشت تا ۱۰ ساله بودند وارد برنامه پژوهشی شده بودند. نیمی از آنها در فقر و بقیه در خانوادههایی زندگی میکردند که درآمد متوسط داشتند.
گری دبلیو. ایوانز و همکاران او سلامتی کودکان و میزان مواجهه آنها با عوامل مختلف خطر را در طول چندین سال و در فواصل معین زیر نظر قرار دادند و وضعیت آنها را پیگیری کردند.
در پژوهش حاضر که به تحلیل چگونگی اثربخشی محلهها روی سلامتی ۱۹۶ نوجوانان پرداختهاست، نوجوانان ۱۷ ساله و مادران آنها، به پرسشهایی درباره سرمایه اجتماعی پاسخ دادند.
منظور از سرمایه اجتماعی، روابط موجود میان عناصر یک اجتماع یا وجود شبکههای اجتماعی است.
این اصطلاح جامعهشناختی، شاخصی است که میزان اتصال و ارتباط اعضای محله با یکدیگر و میزان کنترل اجتماعی را نشان میدهد.
مثلا در پژوهش حاضر از مادران پرسیده شده بود تا چه حد با این که «یکی از همسایگان درصورت مشاهده فروش مواد مخدر به یک کودک یا نوجوان وارد عمل شود» موافق هستند.
یا از نوجوانان پرسیده شده بود که آیا افراد بالغی در دسترس خود دارند تا در صورت بروز مشکل به ایشان مراجعه کنند.
همچنین نوجوانان باید به پرسشهایی درباره رفتارهای مختلف از جمله سیگارکشیدن پاسخ میدادند و قد و وزن آنها نیز اندازهگیری شد.
اعتماد و همبستگی اجتماعی به نفع نوجوانان فقیر
همانطور که انتظار میرفت نوجوانان متعلق به خانوادههای فقیر بیشتر از نوجوانان ساکن در خانوادههای متوسط ، سیگار میکشیدند و شاخص توده بدنی آنها نیز بیشتر بود.
شاخص توده بدنی یا بی.ام.آی یک شاخص سنجش چاقی است که چربی بدن را براساس وزن و قد فرد اندازه میگیرد.
اما یافتهها نشان داد نوجوانان فقیری که سرمایه اجتماعی بیشتر داشتند تاحدی بیشتر حفاظت شده بودند، به این معنا که در مقایسه با نوجوانان فقیر فاقد سرمایه اجتماعی، کمتر سیگار میکشیدند و شاخص توده بدنی آنها نیز کمتر بود.
به گفته گری دبلیو. ایوانز اگرچه فقر در دوران اولیه زندگی، پیامدهای منفی بهداشتی روی افراد دارد اما زندگی در محلهای که دارای منابع خوب اجتماعی است میتواند آن پیامدها را کاهش دهد.
نوجوانانی که در محلهها یا اجتماعهایی زندگی میکنند که سرمایه اجتماعی بیشتر دارند ممکن است الگوها یا مربیهای بهتری در دسترس داشته باشند.
همچنین این احتمال هم وجود دارد که نوجوان ساکن در محله فقیرتر کمتر احساس درماندگی کنند زیرا افراد راحتتر میتوانند مانع رفتار بد دیگری باشند.
به گفته گری دبلیو. ایوانز در چنین شرایطی نوجوان ممکن است باور کند که «روی آنچه برایش رخ میدهد قدری کنترل دارد».
برخی پژوهشها نشاندهنده اثرات مثبت سرمایه اجتماعی یعنی ارتباطات اجتماعی و اعتماد بیشتر بین اعضای محله یا اجتماع در بهرهوری بیشتر است.
در پژوهشهای دیگر نیز به بررسی اثرات منفی نبود چنین سرمایه اجتماعی پرداخته شده است.
مثلا یافتههای یک پژوهش که در سوئد انجام شده نشان میدهد که میزان نشانههای سایکوسوماتیک (دردهای بدنی با ریشه روانی)، دردهای عضلانی- استخوانی و افسردگی در نوجوانان ۱۳ تا ۱۸سالهای که حمایت و سرمایه اجتماعی اندک داشتهاند بیشتر بوده است.
سرپرست پژوهش حاضر تاکید میکند اگرچه نوجوانان فقیری که در اجتماعها یا محلههای با سرمایه اجتماعی بهتر زندگی میکنند، از کودکان فقیر دیگر وضع بهتری دارند اما مشکلات دیگر بهداشتی همراه با زندگی افراد فقیر همچنان باقی است.
به عبارت دیگر سلامت نوجوانان فقیر حتی آنهایی که دارای سرمایه اجتماعی بیشتر بودند کمتر از همسن و سالهای آنها در خانوادههای متوسط بود.
به این ترتیب به نظر میرسد اعتماد و همبستگی بیشتر اجتماعی به تنهایی برای کاهش مشکلات جامعه فقیر کافی نیست بلکه فقر باید ریشه کن شود.