نسخه آرشیو شده

خزر؛ غرق در زباله‌
iran.ir
از میان متن

  • فقط رودخانه سفید‌رود با تخلیه سالانه سه و نیم تن از بقایای حشره‌کش‌ها و دیگر پساب‌های خطرناک و سمی، نه تنها مشتی نمونهٔ خروار است، بلکه عنوان یکی از آلوده‌ترین رودخانه‌های ایران را هم به خود اختصاص داده است
محمد درویش، کارشناس محیط زیست
دوشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۰ - ۰۳:۲۴ | کد خبر: 63592

سالانه به طور متوسط ۲۰۰ نفر از هموطنان ما طعمهٔ دریای خزر می‌شوند. شرایط به نحوی است که در طول چند سال اخیر، تقریباً از هر ۷۰ هزار شهروندی که برای استراحت و تفریح به سواحل شمالی کشور رفته‌اند، یک نفر آرامشی ابدی را تجربه کرده است.

خطر غرق شدن در دریای خزر، همواره یکی از کابوس‌های مدیریتی طرح سالم‌سازی دریای خزر بوده است و به بهانهٔ کاهش این آمار نگران‌کننده، مدیران این طرح کوشیده‌اند تا با شناسایی ۶۰۰ نقطهٔ حادثه‌خیز و خطرآفرین در سواحل کم عمق دریا، ضریب امنیت آب‌تنی کردن در سواحل ۶۴۰ کیلومتری مازندران و گیلان و گلستان را ارتقاء دهند؛ دستاوردی که البته به نظر نمی‌رسد تا کنون توفیق چندانی در آن بدست آمده باشد.

با این وجود، ترس از یک نگرانی بزرگ‌تر ممکن است سبب شود تا مدیرانی که در پی ارائّه آمار مطلوب از کاهش تعداد غرق‌شدگان در دریای خزر هستند، بتوانند نفس راحتی کشیده و بازهم دستاوردهای غرورآفرینشان را بر روی آنتن بفرستند.

آن نگرانی بزرگ‌تر هم کاهش محسوس شمار گردشگرانی است که به دلیل آلودگی میکروبی شدید سواحل دریا، اصولاً عطای شنا کردن در خزر را به لقایش بخشیده و بدین‌ترتیب البته آمار غرق شدگان هم کاهش می‌یابد.

هر چند که در عوض کاهش شمار آدم‌هایی که در دریای مازندران غرق می‌شود، جان آدم‌های بیشتری که از زیستمندان آبزی و کنار آبزی این دریا تغذیه می‌کردند ممکن است گرفته شود. کیفیت ناگوار آب خزر سبب شده تا حضور سم و انواع میکروب‌های کشنده و فلزات سنگین خطرناک در دل و جان ماهی‌ها و پرندگان خزر هم به شکل دهشتناکی افزایش یابد، به نحوی که آلودگی آب در برخی مناطق ساحلی، به ویژه در استان مازندران تا صد برابر حد مجاز افزایش یافته است.

چگونه می‌توان تن به آبی زد که سالانه پذیرای ۱۲۲ هزار و ۳۵۰ تن مشتقات نفتی آلوده‌کننده و خطرناک است؛ مشتقاتی که به گفتهٔ دکتر رضا‌پور غلام، رئیس پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، دست کم ۱۶ نمونه از آن‌ها سرطان‌زا هستند.

چگونه می‌توان در برابر پدیده‌ شنا کردن در آب‌هایی سکوت کرد که سالانه ۳۰۴ تن کادمیوم، ۳۴ تن سرب و هزاران تن پساب و فاضلاب انسانی و کشاورزی دیگر به حجم دیگر آلاینده‌های انبوهش اضافه می‌شود؟ آیا در چنین شرایطی باید از خبر در معرض انقراض قرار گرفتن بیش از ۴۰۰ گونه‌ آبزی خزر شگفت زده شویم؟ در حقیقت شاید شگفت‌انگیزتر این باشد که چگونه هنوز می‌توان در چنین آب آلوده‌ای ردپایی از ماهی خاویار و سفید و... یافت.

اما چه باید کرد و اصولاً در بروز این بحران چه کسی یا چه کشوری را باید مقصر دانست؟ آیا‌‌ همان طور که آقای پورغلام می‌گوید، ۹۵ درصد آلودگی دریای خزر را کشورهای شمالی و شمال غربی، شامل روسیه ، قزاقستان و جمهوری آذربایجان ایجاد می‌کنند و سهم ایران در تشدید آلودگی خزر هرگز از ۵ درصد تجاوز نکرده است؟ ِیا آنگونه که عبدالرضا کرباسی، مدیرکل دفتر بررسی آلودگی‌های دریایی سازمان حفاظت از محیط‌زیست می‌گوید: سهم ایران در آلودگی دریای خزر را دست‌کم باید تا ۱۲ درصد دانست؟

رقم ۱۲ درصد از آن جهت حایز اهمیت است که سهم ایران از محیط دریای خزر چیزی در حدود ۱۰ درصد است؛ یعنی ایران به نسبت سهم محیطی‌اش از خزر، آلودگی بیشتر به جانش تزریق می‌کند.

یادمان باشد که فقط رودخانه سفید‌رود با تخلیه سالانه سه و نیم تن از بقایای حشره‌کش‌ها و دیگر پساب‌های خطرناک و سمی، نه تنها مشتی نمونهٔ خروار است، بلکه عنوان یکی از آلوده‌ترین رودخانه‌های ایران را هم به خود اختصاص داده است. به نحوی که اداره کل محیط زیست گیلان خبر از کاهش ۵۰ درصدی ورود ماهیان از سفید رود به دریا می‌دهد. زیرا سفید رود سالانه ۱۸۴۰ تن نیترات و فسفات به دریای خزر می‌ریزد. تنها از کارخانه چوکا ده هزار متر مکعب فاضلاب به دریاى خزر می‌ریزد.

نگارنده خود در گفتگویی که سال گذشته با یکی از مقامات استانداری گلستان و فرماندار سابق سوادکوه داشت، از قول ایشان شنید که اغلب شهرهای حاشیه خزر از جمله سوادکوه حتی فاقد یک سامانه بهداشتی دفع زباله هستند، چه رسد به تصفیه فاضلاب و پساب.

به هرحال، هرچند که همه کشورهای حاشیه خزر در بروز این بحران نقش دارند، اما هیچ یک از آن‌ها دارای ساحلی چنین منحصر به فرد، سبز و رؤیایی چون ایران نیستند و این وظیفه ماست که نشان دهیم، استحقاق برخورداری از چنین نعمت ناهمتایی را داریم.

ایران باید نقش منطقه‌ای مؤثرتری در کنفرانس‌های خزر ایفا کند و چهار کشور دیگر را وادارد تا به پروتکل‌های بین‌المللی ایمنی زیستی و کاهش آلودگی دریای خزر متعهدانه‌تر عمل کنند. به موازات این اقدام باید تا پایان برنامه پنجم، با تأسیس سامانه‌های تصفیه فاضلاب و امکان بازیافت زباله یا دفن بهداشتی آن، میزان ورود آلاینده‌ها به خزر را کاهش دهد؛ اتفاقی که اگر رخ دهد، بی‌شک در مذاکرات بین کشوری می‌تواند دست بالا را در بین روسیه، ترکمنستان، قزاقزستان و جمهوری آذربایجان بدست آورد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی