یک پژوهش معتبر روی جمعیت بزرگ در آمریکا نشان داد که خطر داشتن فرزند دچار اوتیسم با هر 5 سال افزایش سن مادر تا 18 درصد افزایش مییابد
براساس یک مطالعه جامع روی همه متولدین در ایالت کالیفرنیا در آمریکا در فاصله ده سال، روشن شد که سن بالای مادر با خطر زیاد داشتن کودک مبتلا به اوتیسم همراه است.
این مطالعه که در ماه فوریه 2010 در مجله «پژوهش اوتیسم» آنلاین منتشر شده است یکی از بزرگترین مطالعات در این زمینه از نظر جمعیت مورد مطالعه است. در این پژوهش اثرات سن والدین به طور جداگانه و نیز در ترکیب با یکدیگر بر میزان خطر داشتن کودک ٱتیستیک بررسی شده است.
اوتیسم یا درخودماندگی یک اختلال تحولی فراگیر است که دربردارنده کاستیهایی در مهارتهای اجتماعی و ارتباطی میباشد. در این افراد حرکات تکراری، پاسخهای غیرمعمول به افراد، دلبستگی شدید به اشیاء و مقاومت شدید دربرابر تغییر نیز دیده میشود. این بیماری معمولا پیش از سه سالگی بروز میکند ولی معمولا والدین نشانههای بیماری را در دو سال اول زندگی کودک شاهدند.
میزان شیوع این بیماری در دنیا حدود یک یا دو نفر در هر هزار نفر گزارش شده است اما در برخی کشورهای پیشرفته مانند آمریکا در هر 100 تا 110 نفر در باره یک نفر تشخیص اوتیسم داده میشود. این امر میتواند به علت جمعآوری بیشتر آمار در این کشور، مراجعه بیشتر افراد به مراکز درمانی و تشخیص زودتر و سریعتر بیماری یا عوامل ناشناخته دیگر باشد.
محققان به منظور انجام این پژوهش گزارشهای مربوط به همه متولدین ایالت کالیفرنیا در فاصله سال 1990 تا پایان 1999 را جمعآوری کردند. در این گزارشها اطلاعات جمعیتشناختی دقیق از جمله سن پدر و مادر وجود داشت. از طرف دیگر گزارشهای مربوط به تعداد کودکانی که از سال 1990 تاکنون تشخیص بیماری اوتیسم در مورد آنها داده شده و جزء متولدین مورد مطالعه بودند نیز گردآوری شد.
پژوهشگران تعداد کمی از متولدین را که اطلاعات جمعیتشناختی والدین آنها کامل نبود کنار گذاشتند و تولدهای چندگانه را نیز جداگانه مورد تحلیل قرار دادند. به این ترتیب جمعیت مورد مطالعه نزدیک به 4 میلیون و 900 هزار نفر بود و موارد اوتیسم نیز 12.159 نفر گزارش شد.
نتیجه تحقیق این بود که خطر داشتن کودک دچار اوتیسم با هر 5 سال افزایش سن مادر تا 18 درصد افزایش مییابد. مثلا خطر داشتن کودکی که تشخیص اوتیسم بعدها در زندگی در باره او داده شود برای یک مادر 40 ساله 50 درصد بیشتر از یک زن 25 تا 29 ساله است.
تحقیقات پیشین یافته های متناقض در باره میزان نقش سن مادر، پدر، یا هردو درافزایش خطر بروز این بیماری در کودکان نشانداده بودند. مثلا یک مطالعه گزارش شدهبود که پدرهای بالای 40 سال 6 برابر بیشتر از پدرهای زیر 30 سال احتمال دارد که فرزندان ٱتیستیک داشته باشند.
جینی شلتون نویسنده سرپرست مطالعه حاضر گفت که پژوهش حاضر نظریه کنونی در باره آسیبشناسی اوتیسم را به چالش میکشد. در این نظریه سن پدر عامل کلیدی در افزایش خطر داشتن کودک مبتلا به اوتیسم شناخته میشود.
اما یافتههای مطالعه اخیر نشان میدهند که در حالیکه سن مادر خطر اوتیسم را در کودک بهطور مداوم افزایش میدهد، سن پدر تنها زمانی نقش در افزایش این خطر دارد که پدر مسنتر و مادر زیر 30 سال باشد. مثلا درصورتیکه مادر زیر 25 سال باشد، پدران بالای 40 سال دوبرابر بیشتر از پدران بین 25 تا 29 سال احتمال دارد که کودک ٱتیستیک داشته باشند. ولی در میان مادران بالای 30 سال به نظر نمیرسد افزایش سن پدر به افزایش خطر اوتیسم بیانجامد.
مزیت بزرگ این مطالعه این بود که تعداد زیاد افراد مورد مطالعه به پژوهشگران امکان کاربرد محاسبات مختلف آماری در بررسی اثرات مستقیم سن پدر یا مادر و یا ترکیب هر دو بر میزان افزایش خطر داشتن کودک ٱتیستیک را میداد.
مطالعات پیشتر نیز نشان داده اند که سن فزاینده مادر عامل خطر در بسیاری از شرایط مرتبط با تولد کودک است . به عبارت دیگر سن بالای مادر خطر ناباروری، سقط جنین، وزن کم کودک در هنگام تولد، انحراف کروموزومی و اختلالات مادرزادی را افزایش میدهد.
هرتز پیکیوتو، پروفسور علوم بهداشت عمومی و محقق دانشگاه کالیفرنیا در دیویس با «ناشناخته» توصیف کردن دلایل احتمالی افزایش خطر اوتیسم با افزایش سن والدین افزود که در صورت شناخت بیشتر علل میتوان به اقداماتی در جهت کاهش این خطر دست زد.
برخی دلایل احتمالی در این زمینه مطرح شدهاست. مثلا گفتهشده که در سن بالا تولید خودکار آنتیبادیهای بدن افزایش مییابد و این امر میتواند در مغز جنین مشکلاتی ایجاد کند. دلیل دیگر در این زمینه متراکم شدن مواد شیمیایی محیطی است که طبیعتا در سنین بالاتر در بدن بیشتر هستند. تغییرات بروز ژنها در طول زمان نیز به عنوان عامل احتمالی دیگر در پیدایش این پدیده مطرح شدهاست.
به نظر محققان فهم رابطه بین افزایش سن والدین و خطر اوتیسم برای درک بهتر علل زیستی این بیماری بسیار اهمیت دارد.
آماری از افراد اوتیزمی در ایران دارید؟ تو ایران تا جایی که من دیدم به این افراد به عنوان معلول نگاه می کنند. یک نگاه کاملا اشتباه.
خوشحالم که یک مادر دارای فرزند ٱتیستیک نظر و احساسش را نوشتهاست.
شما به درستی اشاره کردهاید که صرف ارتباط بین دو عامل دلیلی بر رابطه علت و معلولی نیست. اما به نظر میرسد ذکر چند نکته به درک بهتر مطلب کمک کند.
نکته اول این که برخی تحقیقات ماهیتا بنیادی هستند و به کار مستقیم مردم نمیآیند ولی در درازمدت نتایج آنها منجر به پیشرفتهای علمی در هر حوزه میشود که مردم از آن استفاده خواهند کرد. در مورد آتیسم نیز چنین است. برخی از تحقیقات کاملا متمرکز بر علل احتمال پیدایش ٱتیسم است. طبیعتا یافته های حاصل برای کودکان ٱتیستیک و خانوادههای آنها در حال حاضر کاربرد ندارد اما با تکمیل شدن این اطلاعات و روشن شدن نقش احتمالی هریک از عوامل درگیر به بشر آینده کمک خواهد کرد تا هرچه تواناتر به پیشگیری و درمان این بیماری بپردازد.
نکته دوم این که آمار و احتمالات تنها ابزاری است که به کمک دانشمندان آمده است تا بتوانند به تحلیل یافته های تحقیقی خود بپردازند که تنها قابلیت اجرا روی نمونههای کوچکی از انسان ها یا حیوانها را دارد. پیشرفت شیوههای آماری و پالایش مداوم آن ها بیش از پیش به تحقق این امر کمک کرده است.
همانطور که میدانید پیچیدگی انسان و درگیری عوامل مختلف در ایجاد یک بیماری باعث شده که در بسیاری از بیماریها متخصص نتواند به روشنی علت اصلی را شناسایی کند و درست به همین دلیل نیز درمان قطعی در مورد بسیاری از بیماریها وجود ندارد . ٱتیسم نیز در همین دسته هست. اما آمار و احتمالا ت به کمک دانش بشر آمده تا بتواند میزان ارتباط بین عوامل احتمالی درگیر با موضوع را بررسی کند. در این مطالعه مشخص، تعداد افراد زیاد گروه مورد مطالعه میزان دقت بررسیهای مبتنی بر احتمالا ت را افزایش داده است. این یکی ازمهم ترین تقاط قوت تحقیق حاضر بود که منجر به انتخاب گزارش آن شد.
نکته دیگر این که با بالارفتن سن متوسط مادران در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله ایران خطر بسیاری از بیماری ها و اختلالات افزایش مییابد. این افزایش خطر واقعی است. اما همچنان یک احتمال نیز هست.
اشتباه نکنیم که واقعی بودن خطر و احتمالی بودن آن قابل جمع هستند . بله . متاسفانه خطر بروز ٱتیسم در مادران مسن تر افزایش مییابد اما به این معنا نیست که هر مادر مسن دارای فرزند ٱتیستیک باشد یا هر کودک مبتلا به ٱتیسم از مادر مسن متولد بشود. میزان احتمال این خطر با شیوههای آماری کاملا قابل ارزیابی است و فعلا دانش بشر قادر است این میزان احتمال را شناسایی کند.
هشدار به چنین امری با تلاش برای یافتن شیوههای موثر درمان ٱتیسم، کمک به خانوادهها، مددکاری اجتماعی یا هر اقدام بهداشتی دیگر مغایرتی ندارد و حتی ضروری است.
داشتن احساس گناه در مادران به دلیل مشکلات یا برخی نارساییهای مختلف کودکان نیز متداول است. اما پذیرش واقعیتها و تلاش در جهت بهتر کردن و کمک به بهبود شرایط کودک، واکنش منطقیتر و سالمتر در هر خانوادهای است که دارای فرزند با هرگونه معلولیت است.
باآرزوی موفقیت برای شما
برای اینکه نظرم را روشنتر کنم مثالی مینویسم
4 میلیون از جمعیت بین 25 تا 40 سال انتخاب شوند. فرز میگیریم 2.5 خانم هستند. از آنها بپرسند شماره پاشون چند است و در 10ساله گذشته چند بار خون دماغ شدند. بهد این اطلاعات را به هم ربط بدن بدون در نظر گرفتن عوامل دیگر مانند تغذیه و یا محل سکونت و چون افرادی با سایز 39 دو برابر افراد با شماره 38 که فقط یکبار خون دماغ شدن بگن هر چه پای انسان بزرگتر باشد به احتماله ... در صد بیشتر خون دماغ میشوند
این که گفته تنها 5 درصد از 600 درصد افزایش اوتیسم به خاطر افزایش سن مادر می باشد: But only about 5 percent of the 600-percent increase in the number of autism cases in the state can be attributed to women waiting longer to have children, the study suggests.
من مادر فرزندی با اوتیسم هستم و با نظر گرفتن اینکه والدین با احساس کوتاهی کردن و یا مقصر بودن میجنگند این مطالعه که به نظر من متکی به احتمالات است نه فقط قانع کننده نیست بلکه اثر منفی روحی که باقی می گذارد کمکی برای بهبود وپیشرفت کودکان مبتلاع به اوتیسم نخواهد بود .