نسخه آرشیو شده

منصور خاکسار، شاعر ایرانی خودکشی کرد
منصور خاکسار، شاعر ایرانی در تبعید
از میان متن

  • بخش مهمی از زندگی منصور خاکسار در فعالیت‌های اجتماعی و مدنی گذشت. او یک ماه پیش از درگذ‌شت‌اش در حمایت از جنبش اعتراضی مردم ایران شعرخوانی کرده بود.
مردمک
دوشنبه ۰۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۰۶:۲۲ | کد خبر: 50932

منصورخاکسار، نويسنده، شاعر و از اعضای قديمی کانون نويسندگان ایران و کانون نویسندگان در تبعید ٢٧اسفندماه ١٣٨٨در مرگی خودخواسته به زندگیش پایان داد.

منصور خاکسار، نويسنده، شاعر و از اعضای قديمی کانون نويسندگان ایران و کانون نویسندگان درتبعید 27 اسفند ١٣٨٨درمرگی خودخواسته به زندگیش پایان داد.

او در شهر لس‌آنجلس زندگی می‌کرد وهنگام مرگ 71 سال داشت.

‌حسین نوش‌آذر در سایت «مداد»، علت مرگ منصور خاکسار را خود‌خواسته و با کشیدن کیسه پلاستیکی برسرش عنوان کرده است.

بخشی از زندگی  منصور خاکسار در زندان‌های شاهنشاهی و بازداشتگاه‌های جمهوری اسلامی گذشته بود.

کانون نویسندگان ایران و کانون نویسندگان در تبعید برای در گذشت منصور خاکسار بیانیه‌ای منتشر کردند.

در بیانیه کانون نویسندگان در تبعید به رنج‌های منصور خاکساردر زندان‌های شاهنشاهی، بازداشتگاه‌های جمهوری اسلامی، تبعید و تلاش خستگی‌ناپذیر او در دفاع  از آرمان‌های انسان‌دوستانه اشاره شده است.

منصور خاکسار متولد سال  1317بود و بیش از چهار دهه درادبیات معاصر حضور جدی داشت.
بخش مهمی از زندگی این شاعر در فعالیت‌های اجتماعی و مدنی گذشت و او یک ماه پیش از درگذشت‌اش، درحمایت ازجنبش اعتراضی مردم ایران درگردهمایی حمایتی از«مادران عزدار ایران» شرکت وشعرخوانی کرده بود.

به گفته اسماعیل نوری‌علا، آثارمنصور خاکسار همواره آینه‌ای شفاف از عواطف انسانی و مایه‌ گرفته از ذهنیتی خلاق، نوجو و سرشار از دوست داشتن، احترام به شان آدمی و ستایش زیبایی بوده است.

منصور خاکسار پس ازسال‌ها اقامت دراروپا در سال 1990 در شهر لس‌آنجلس اقامت گزید.
او دردهه 40 به همراه ناصر تقوایی، داستان‌نویس و کارگردان همشهری‌اش، سردبیری نشریه «هنروادبیات جنوب» را برعهده داشت.

خاکسار درسال‌های تبعید نیز به عنوان ویراستار با صفحه شعر نشریه باران و هشت شماره نشریه کانون نویسندگان درتبعید همکاری داشت.

از منصور خاکسار سیزده مجموعه شعر منتشر شده است. از مجموعه‌های او ‌می‌توان به «کارنامه خون»، «حیدروانقلاب»، «شراره‌های شب»، «سرزمین شاعر»، «با طره دانش عشق»، «قصیده سفری در مه»، «لس‌آنجلسی‌ها»، «تا این نقطه»، «آن‌سوی برهنگی»، «وچند نقطه دیگر»، و «و با آن نقطه» اشاره کرد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

مریم

اتفاقا اصلا هم سست عنصر نبوده. تصور کن. کیسه پلاستیکی روی سرت باشه و داری خفه میشی. می تونی به راحتی دستتو بلند کنی و کیسه رو برداری. اما اونقدر محکم مرگ رو انتخاب کردی که جون می کنی و دست از انتخابت نمی کشی.

مریم | ۱۶ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۰:۵۶
م-س-ص-ف

جرقه ای که با جرقه ای بازماندگانش را در غم خود  تنها گذارد.

م-س-ص-ف | ۰۹ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۲
مرساد جاویدان

امیدوارم این اغاز قتل های زنجیره ای جدیدی در خارج نباشه!

مرساد جاویدان | ۰۷ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۱:۲۸
hoshang

جناب يا شما تو باغ تشريف نداريدو يا خودتو به كوچه علي چپ زدي! آقاي منصور خاكسار به مانند اخوي خودش نسيم خاكسار از اعضاي فدائيان اكثريت بودنندو تا قبل از يورش رژيم به اين سازمان تا سال ١٣٦٣با رژيم همكاري ميكردنند! درضمن زندان رفتن و خارج شدن ازكشور چيز رو ثآبت نميكنه! چرا كه علي خاوري و فرخ نگهدارم خارج از كشورند! كيانوري و عمويي هم زندان بودنند! به هر حال من فكر ميكنم منصور خاكسار مابين هم نسليهاش آدم با غيرتي بود! شرم يك احساس انسانيست

hoshang | ۰۳ فروردین ۱۳۸۹ - ۲۰:۰۹
سعید

کی گفته منصور خاکسار باید از کسی عذر خواهی می کرد؟ کی گفته دنبال خمینی راه افتاده؟ آزادی چیزیه که کشور ما قرنهاست ازش محرومه چه در دوره پهلوی و چه پیش از اون و چه در جهموری اسلامی. کسی که برای آزادی تلاش کرده قابل ستایشه و نیازی نداره از کسی عذرخواهی کنه. اگر خاکسار دنبال خمینی راه افتاده بود بعد از انقلاب برای چی زندانی شد؟ چرا از کشور خارج شد؟ همینطوری که نمیشه یه حرفی بزنیم و یکی رو محکوم کنیم و بعدش هم در حکمش تجدید نظر کنیم و مجازاتش رو تخفیف بدیم. آخر سر هم از خودمون بابت بخشیدنش تشکر کنیم.

سعید | ۰۳ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۶:۱۳
sina kamalii

دردرجه اول ميگويم که بايدبه خواست انسانها و تصميمشان براى زندگى خوداحترام گذاشت.زندگى خاکسار متعلق بخودش بود! کسى که تجربه اينکار را داشته باشد،ميداند که صفت بى جرات چقدرپوچ است. در ضمن وى احساس گناه نمى کرد!وگرنه راه ديگرى برمى گزيد،مثلا خودش را دار ميزد. شايد چيزى که هدايت قبل از مرگش مرتب ميگفت جوابى باشد: چيزى که هست خسته شدم... ׳

sina kamalii | ۰۳ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۷
fariba amini

واقعا باعث تاسف است که پس از خودکشی انسانی دیگران این نوع بحث ها را می کنند
کجاست شرم و حیا که انسان بنامی به هر دلیلی خودکشی می کند و ما به جای این که مغموم باشیم قضاوت بی منصفانه می کنیم ؟  این چه فرهنگی است که انسانیت را فراموش کرده ؟ از کورش کبیر و اعلامیه حقوق بشر و افتخارات ایران حرف زدن کافی نیست در عمل چه می کنید؟

fariba amini | ۰۳ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۶
Mardom

farda 2 pm be vaghte new york dar Mardom TV dar in movred sohbat khahim kard, shoma ham tamas begirid , khosh haal misham.
www.MardomTV.com

Mardom | ۰۳ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۳:۱۷
Parsa Sorbi

man bish az in keh be marge yek ensan fekr konam, daram fekr mikonam, maa iraniha cheghadr bee ensaf va khod khah va asabani hastim !

yeki az mordeh ham motenafer hast be khatere in keh ishan baa shah mobarezeh kardeh, in shakhs fekr nemikoneh keh agar az mullah badesh miaad bayad az shah 100 martabeh badesh biaad ? aya shah nabood keh 2 dasti mamlekat ro be akhund ha daad ? aya shah nabood keh choon tarsoo bood, fekr mikard mullah vaseteh misheh beyne Shah O Khoda ?
be omide roozy keh fekr konim va ehsasat ro kenar bezarim.
MARDOM TV

Parsa Sorbi | ۰۳ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۳:۱۵
hoshang

معمولا دو راه براي عذرخواهي از مردم در جوامع بشري وجود داره!  مسئولين و مشهورين (ورزشكاران.هنرپيشگان.روشنفكران و...) بابت خطاي كه انجام دادن يكي رو انتخاب ميكنند!
١- در جوامع متمدن غربي مانند آمريكا .كانادا .اروپا و....
با حضور در برابر دوربين تلويزيون از مردم عذرخواهي ميكنند! ٢- در جوامع متمدن شرقي! مانند ژاپن و چين و...
اين كار با عملياتي به نام هاراگيري صورت ميدن! طرف ميره تو دفتر كارش درب از پشت ميبنده و باشليك يك تير به سرش و يا دريدن شكمش با چاقو! و يا كشيدن كيسه پلاستيكي بر سرش از مردم عذرخواهي ميكنه! حالا آقاي منصور خاكسار از معدود روشنفكرانيست كه با انتخاب يكي از راه هاي بالا(راه ٢) از مردم عذر خواهي كرده روحش شاد!!!

hoshang | ۰۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۲۳:۳۹
شبنم آذر

وما
که به شکل پرنده می میریم
نگاهمان به آسمان
جور دیگری ست

شبنم آذر | ۰۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۸:۲۶
حسین جعفری

مبارزه با هر رژیمی که مورد پسند انسان نیست حق طبیعی است وکسی را به واسطه مبارزه با رژیم شاه یا رژیم جمهوری اسلامی نمیتوان نکوهش کرد.
خودکشی برخلاف تصوربسیاری، اتفاقا جرات وجسارت میخواهد. بدون آنکه قصدتشویق به خودکشی را داشته باشم معتقدم که دست زدن به خودکشی جسارت وشهامت بسیارمیخواهد.
ما که درجریان زندگی خصوصی او نبودیم تاعلل خودکشی خاکسار را بدانیم وقضاوت کنیم. ای بسا رنجها ودردهای درمان ناپذیری داتشه که طاقت وصبراورا به پایان رسانده است.
اما ازهمه مهمتربدون آنکه خواسته باشم عوامل جمهوری اسلامی را بزرگ کنم، آیا احتمال آن هست که اوراکشته باشند؟ درآنصورت چرا سراغ مشهورترازاونرفتند؟ بهرحال بسیارمتاسفم که هنرمندان ما اینگونه ازبین میروند. نامش جاودان باد

حسین جعفری | ۰۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۵:۱۶
والنات

خود کشی شخصی ترین و بقول یکی از فلاسفه تنها موضوع مهم زندگی است. یک مبارز همونقدر حق خودکشی داره که یک مفت خور که فقط از دیگران ایراد می‌گیره.

والنات | ۰۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۵:۱۳
رضا

من فکر نمی کنم که ایشان خودکشی کرده باشد.خودکشی یا مشمع وبدون وصیت نامه آنهم یک مبارز عملا غیر ممکن است.من باور نمی کنم.

رضا | ۰۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۴:۲۲
simon99

منم از آدمهای سست عناصر و مغز منجمد شده مثل شما آقا یا خانم نیک بدم میاد.  هر کسی‌ با رژیم کثیف شاه مبارزه کرد باید افتخار کند. اگر رژیم شاه سالم و مردمی بود ما الان این جمهوری کثیف اسلامی رو نداشتیم. مگه شاه مخالفنشو اعدام و شکنجه نمیکرد، مگر ایران را تک  حزبی نکرده بود. مگه فساد مالی و دزدی از جیب ملت زمان شاه غوغا نمیکرد. میدونید عیب از کجاست، عیب اونجاست که این رژیم کثیف جمهوری اسلامی حد و مرزی در جنایت و سرکوب نگذاشته و روی جنایت کارانی مثل شاه و رژیمشو سفید کرده. تورو خدا از این شاه پرستی‌ و اینگونه سیستم‌های حکومتی فسیل شده دست بردارین، بس دیگه،،،

simon99 | ۰۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۱:۵۸
سعید

واقعا چرا باید فکر کنیم هرکس خودکشی میکنه سست عنصره؟ خودکشی میتونه یک انتخاب آگاهانه و از روی فکر و اندیشه باشه. خودکشی میتونه یک عمل کاملا شخصی باشه و ربطی هم به هیچ اندیشه اجتماعی و اعتراضی نداشته باشه. فکر میکنم همونطور که هر انسانی حق حیات داره حق خودکشی کردن هم داره و این نشونه ضعف نیست.

سعید | ۰۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۱:۴۳
نيک

از آدم هاي سست عنصر حالم بهم مي خوره. تو رو خدا ببين چه کساني دشمن شاه بودند.
شايد يکي از دلاول خودکشي اين بوده که ئر برابر نسل نوين پاسخي نداشتند که بدهند. چه ميخواستند بگويند. که ما انقلاب کرديم و بدنبال خميني راه افتاديم؟ بگويد ما عامل بدبختي هستيم؟  شايد خودکشي وي يک نوع پوزش خواهي از مردم ايران بود؟

نيک | ۰۲ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۱:۲۵
صفحه 1 از 1 صفحه
آگهی