مقاله راجر کوهن در نیویورک تایمز
راجر کوهن در مقالهای در نیویورک تایمز با نام «تبعیدیهای ایران» با ذکر داستان دو ایرانی که پس از انتخابات ایران مطرود شدند، به دنیا هشدارمیدهد که به ایران حمله نکند.
نویسنده در آغازمقاله که سه شنبه 23 مارس 2010 منتشرشده است با ذکر نام نگار عزیزمحمدی و رضا حیدری از سرنوشت آنها که به عنوان دو تبعیدی در خارج از ایران بسر میبرند با این عبارت یاد می کند: «حقیقت مردمی گول خورده و انکارشده»
کوهن، رضا حیدری را «دیپلمات ایرانی شجاعی» میخواند که در نروژ از او خواسته شده بود آرای ایرانیان در انتخابات ریاست جمهوری را تغییر دهد. 650 رای در سفارت ایران در اسلو جمع آوری شد که 540 ( 83 درصد) متعلق به رهبر مخالفان میرحسین موسوی بود. این یافته با اخبار حاصل از سایر سفارتخانهها که حیدری آنها را دیده بود کاملا مطابقت داشت.
حیدری به وال استریت ژورنال میگوید که «اراده مردم آشکار بود» و او هم این را تایید میکند و میگوید که با تغییر آراء شمارش شده، احمدی نژاد توانست 62.63 درصد آراء را به خود اختصاص دهد.
راجر کوهن در ادامه مینویسد که سه روز پس از انتخابات، نگار عزیزمحمدی را به طور تصادفی و در خیابان بین میدان انقلاب و میدان آزادی دیده است. آنها در تجمعی حضور داشتند که بعدا دو میلیون نفر تخمین زده شد، تجمعی که به نتایج انتخابات اعتراض داشتند.
او در این راه پیمایی از نگار میشنود که نتیجه انتخابات را «فریب خیلی بزرگ» خوانده و میگوید:«ما امیدوار بودیم که پس از سی سال شانس کوچکی پیدا شود.»
راجر کوهن در مقاله خود 9 ماه پس از انتخابات را زمان کافی برای تولد بزرگترین حرکت اعتراضی همگانی در خاورمیانه میداند. به عقیده وی کشتارها و دستگیریهای گروهی، که پس از آن صورت گرفت باعث شد که خروش مردم خاموش نشود و دیگر کسی نیست که بگوید جمعیت تظاهرکننده کمتر بود یا پیروزی احمدی نژاد قطعی. اما به نظر او «گاهی باید حقیقت را بوکشید و تنفس کرد.»
به نظر نویسنده مقاله «چیزی در ایران خراب شده است که هسته جمهوری اسلامی را از درون میخورد. یک اشتباه تاریخی صورت گرفته. جمعیت پراکنده شدهاند، اما تغییر نکرده اند.»
نویسنده نیویورک تایمز با اشاره به «انتزاعی بودن بحثها» در باره ایران در غرب میگوید که نظریههای مختلف دراین زمینه مثل قارچ سر در میآورند و کاملا معکوس با واقعیت هستند.
راجر کوهن بر این باور است که آمریکا پس از عراق باید خیلی مواظب باشد و سعی کند فقط به دانستههای خود بچسبد و نه تصورات خود یا گفتههای دلالان ترس.
او میگوید: «چیزی که من میدانم این است که ایران پر از افرادی مثل نگار است.»
مقاله نیویورک تایمز با ذکر سرنوشت نگار ادامه می یابد: دختر 32 ساله ای که ادیتور فیلم است و از رژیم ایران متنفر، اما نمیخواهد به کشورش حمله شود و دوباره شاهد آژیر خطر اضطراری باشد که در دوران کودکی هنگام جنگ ایران و عراق میشنید، جنگی، که به گفته نویسنده مقاله، در آن اسرائیل از ایران حمایت کرد.
نگار، که ماجرای زندگیش در این مقاله دنبال شده است، در روز 17 ژوییه در میان تظاهرکنندگان توسط ماموران امنیتی دستگیر میشود ، سرش را در کانال آب فرو میکنند، دستش را میشکنند و دوربین و کیفش را به یغما میبرند. نگار به کوهن می گوید که میدانسته که آنها دنبالش خواهند آمد.
به همین دلیل به استانبول میرود و تصمیم می گیرد به بریتانیا پناهنده شود. والدینش پول قرض میکنند و برای او با 10 هزار دلار یک پاسپورت ایتالیایی میگیرند. او به قصد رفتن به لندن به نایروبی می رود اما به هنگام خروج از این کشور آفریقایی در فرودگاه دستگیر شده و مجددا به استانبول بازگردانده میشود.
در این مسیر چند بار احتمال بازگرداندن او به ایران وجود داشته، ولی او موفق میشود به ترکیه بازگردد و پس از پنج هفته بازداشت سرانجام با اجبار به زندگی در بخش میانی ترکیه در انتظار درخواست پناهندگی خود بسر میبرد.
نویسنده ادامه می دهد که قلب نگار در ایران است. او با یاد روزی که نگار را در تهران دیده بود و به نقل از نگار مینویسد: «لحظه بزرگی بود، تغییرات آمده بود و مردم انگیزه پیدا کرده بودند. این حماقت نمیتواند ادامه یابد. من درآن روز فهمیدم که ایرانیها نسبت به سرنوشت خود حساسند.»
راجر کوهن از قصد نگار میگوید که میخواهد به آمریکا بیاید و علت آن را این میداند که آنجا میتواند «خودش» باشد.
مقاله نیویورک تایمز روی گفته نگار که حمله به ایران «اشتباه خیلی بزرگی است. در برابر این حمله همه ایرانیان با خشم متحد خواهند شد.» تاکید میکند و این گونه نتیجه می گیرد که «دولت، خود نگار صدای او را خفه کرد، اما دنیا باید این صدا را بشنود. چرا که ایران کشور او و حیدری است.»
I agree no real Iranian would like attack on their homeland moreover that will not yeild any tnagible gain forANYBODY whatsoever.Surely by not buying Iranian Oil alone will hurt the Islamic Canibals most not to mention rfusing visas to all regims spies assassins and .....So there you have it if Iraq was a success then would have been different not to mention Afghanistan.1st the West should curb their greed and Iranian people love Western way of life and they will sell the Oil etc at mutually beneficial to all parties except to Russ and Chin I hope.