شادی صدر، حقوقدان و فعال حقوق زنان، در یادداشتی که برای مردمک نوشته است، میگوید: چندان فرقی بین حجت الاسلام صدیقی با هر یک پسران تازه بالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمی بینم؛ غیر از اینکه او اقلا در آنچه هست و آنچه می گوید، یک روتر است.
شادی صدر، حقوقدان و فعال حقوق زنان، در یادداشتی که برای مردمک نوشته است، میگوید: چندان فرقی بین حجتالاسلام صدیقی با هر یک از پسران تازهبالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمیبینم؛ غیر از اینکه او دستکم در آنچه هست و آنچه میگوید، یکرو تر است.
داستانهای امام جمعه تهران و رابطه بین حجاب و زنا و زلزله هنوز ادامه دارد. در آن سر دنیا دختری دانشجو، کمپین «ممهلرزه» (Boobquake) راه میاندازد و ایرانیان سراسر دنیا، در شبکههای خبری مختلف میببینند که حرفهای امام جمعه تهران که هیچگونه ریشه منطقی و علمی ندارد، اسباب خنده مجریان و گزارشگرانشان شده است.
«اهریمنانگاری» زنان و نسبتدادن تمامی بلایای آسمانی و زمینی، از زلزله و سیل گرفته تا جنگ و قحطی، نه تنها موضوع تازهای نیست بلکه تاریخ درازی هم دارد. در همین سالهای اخیر، بنیادگرایان مذهبی در استان آچه اندونزی، زنان را مسبب سونامی دانستند، و واعظان الجرایزی هم هر بار که زلزلهای میآید آن را به رفتارهای نامناسب زنان ربط میدهند. در دنیای مسیحیان و یهودیان و هندوهای بنیادگرا هم اوضاع به همین منوال است.
اما این یادداشت کوتاه نه درباره فرهنگ اهریمنانگاری زنان و نه رویکرد بنیادگرایان مذهبی به زن و بدن و ذهن زن است. این یادداشت کوتاه فقط برای تلنگر زدن به خودمان نوشته شده است؛ به مصداق سوزنی که باید به خودمان بزنیم در مقابل جوال دوزی که مثلا به حجتالاسلام صدیقی میزنیم.
ارتباطی که امام جمعه تهران بین حجاب و رفتار زنان با زلزله برقرار کرده، با هیچ توجیه منطقی و علمی همخوانی ندارد اما بسیاری سیاستمداران، حتی بسیاری از روشنفکران و به تبع آنان آدمهای عادی، بارها نسبتهایی به همین اندازه ضد زن، میان حجاب و رفتار زنان با ناهنجاریهای عمومی برقرار کردهاند و هیچگاه این چنین از سوی جامعه مورد سرزنش یا تمسخر قرار نگرفتهاند.
منظور من در اینجا مسئولان دولت احمدینژاد نیست که ارسال اساماسهای مستجهن از سوی زنان به همکاران مردانشان را از علل افزایش طلاق میدانند، یا روحانیون تندرویی که از روبنده، برای پاککردن صورت مسالهای به نام زن دفاع میکنند.
منظور من خود شما هستید، بله، خود شما، آقایان! همه کسانی که اظهارات امام جمعه تهران را خلاف قواعد علمی ثابتشده در مورد علل وقوع زلزله دانستهاید و در یک بعد از ظهر مطبوع بهاری، چای را که مادراتان، زنتان، خواهرتان یا حتی دوستدخترتان جلویتان گذاشته، هورت کشیدهاید و مفرحشده از صحبتهای امام جمعه، زندگی و کارتان را ادامه دادهاید بی آنکه حتی یک لحظه فکر کنید شما، خود شما نیز عضو همان باشگاهی هستید که امامجمعه تهران از بلندپایگان آن است. تعجب میکنید؟ میپرسید چرا؟!
همه ما زنان ایرانی، از همان سالهای اول زندگیمان، حداقل در راه مدرسه، اگر نه در خانه، آزار جنسی را که با متلکهای ظاهرا ساده شروع میشد و تا تعقیب و گریز، دستمالی و تهدید به تجاوز در کوچههای خلوت یا مکانهای خیلی شلوغ بالا میگرفت، تجربه کردهایم.
ترس از مردان، از نگاهشان و از اینکه دنبالت راه بیفتند، همواره فضای کوچه و خیابان را برای ما ناامن کرده است. و عاملان این آزار جنسی مدام، چه کسانی بودند؟ شما! بله، خود شما! به من نگویید که میتوان در ایران پسری تازه به سن بلوغ رسیده بود و بزرگ و بالغ شد، بی آنکه به زنان متلک گفت؛ بیاغراق، این بخشی از روند بزرگشدن برای مردان در ایران است. تجربهای که بدون آن، مرد ایرانی، مرد نمیشود.
در عوض، در آن سوی دیگر، تذکرها و فشار مداوم خانوادگی، اجتماعی و سیاسی برای پوشاندن خود، و بیشتر پوشاندن خود، بدن خود، خندههای خود، شادابی و زیبایی کودکی و نوجوانی و جوانی خود و ذهن و تمایلات و خواستههای خود، بخشی از روند بزرگشدن برای زنان در ایران است. روندی که اتفاقا شما آقایان، بله همین شما، حتی در آن هم سهیم هستید؛ حتی اگر نوجوانی بیش نباشید.
لطفا یک بار هم که شده جلو آینه بایستید و از خود بپرسید: اولین باری که به دختری متلک گفتم کی بود؟ اولین باری که به خواهرم، یا حتی به مادرم، یا دخترخالهام یا دوستدخترم گفتم روسریات را بکش جلو یا آرایش نکن جلوی هر مرد و نامرد غریبه، کی بود؟
میبینید؟! شوخی بامزهای نیست: شما همان مرد و نامرد غریبهاید که خیابان را برای خواهر و مادر و دختر دیگران ناامن میکنید و در عین حال، همان مرد محرمی هستید که زن و خواهر و مادرتان را بیشتر و بیشتر میپوشانید تا از مرد و نامرد غریبه محفوظ بمانند و این عین همان کاری است که همان مرد و نامرد غریبه با زن و خواهر و مادر شما و زن و مادر و خواهر خودش به طور همزمان میکند. برایش هم توجیه دارید: مردها اینطوریاند! اصلا اینطوری به دنیا آمدهاند! چشمشان دنبال زنهاست! هیزند! و اغلب، با وجود وجه منفی که این صفت دارد، وقتی به مردان نسبت داده میشود، با تسامح عمومی مواجه میشود. و از آن طرف هم لابد مردها ناموسپرستند و اسلام گفته که خودت را بپوشان. و باز هم سرکوب زنان در خانه، جنبهای مثبت مییابد. و اگر روشنفکرتر باشی: من حال گشت ارشاد و آژان و آژانکشی ندارم! یا حوصله حرف مردم را ندارم!
خب امامجمعه «فلکزده» تهران هم که چیزی غیر از این نگفته که شما گفتهاید و میگویید: گفته زنها با بیحجابیشان فساد میآورند، چون باعث میشوند مردها تحریک شوند. و فساد، زلزله میآورد. گیرم دومین جمله را شما اینطوری نمیگویید اما مثلا میگویید فساد چیز بدی است چون بیبندوباری میآورد و طلاق را زیاد میکند و انواع بلایای اجتماعی را دامنگیرمان می کند که کم از زلزله ندارد. و اگر نبود این توجیهات، چگونه دایره معیوب آزار جنسی روزانه زنان توسط مردان و افزایش فشار بر زنان برای رعایت حجاب و عفاف، در ظاهرا برای کمکردن آزار جنسی روزمره تداوم مییافت، بی آنکه اصل داستان دیده شود؟
چگونه میتوانیم به گشت ارشاد، به طرح گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، به سخنان امام جمعه تهران که برای گشتهای ارشاد پشتوانه ایدئولوژیک میسازد و این قبیل نقد داشته باشیم، بی آنکه از خودمان بپرسیم چند بار نقش گشت ارشاد را در کنترل ذهن و بدن زنان زندگیمان بازی کردهایم؟ چند بار با آزار جنسی زنان، با سادهپنداشتن عمل متداول متلکگویی، به بازتولید این تفکر که زن، یک سوژه جنسی است که اگر چون مرواریدی در صدف حفظ نشود، به یغما خواهد رفت کمک کردهایم؟
میبینید؟ این ما فمینیستها نیستیم که دنیا را به زن و مرد تقسیم میکنیم: دنیای ما کاملا و از قبل از اینکه به دنیا بیاییم، تقسیم شده است: شما متلک میگویید، ما متلک میشنویم؛ شما ما را در حجاب میکنید، ما در حجاب میرویم.
راه از میان بردن این تقسیمبندی، انکار آن نیست؛ تکرار جمله کلیشهای زن و مرد هر دو انسانند و فرقی ندارند، مشکلی را حل نمیکند. دموکراسی روزی آغاز خواهد شد که شما، بله شما آقایان یاد بگیرید نه فقط جلو آینه بلکه در منظر عموم، به جای دفاع از حقوق زنان به مثابه امری بیرونی و انتزاعی، از تجربه واقعی، درونی و زمینی «خود» به عنوان یک «مرد» سخن بگویید و نقشی که در بازتولید ساختارهای تبعیضآمیز موجود داشتهاید را به نقد بکشید.
دموکراسی و حقوق بشر، از هر یک از ما شروع میشود و نه از آدمهایی انتزاعی، که باید خودشان، نگاهشان و رفتارهایشان را اصلاح کنند تا ایران جایی بهتر برای زندگیکردن باشد.
تا آن زمان که امیدوارم چندان دور نباشد، راستش من چندان فرقی بین حجتالاسلام صدیقی با هر یک از پسران تازهبالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمیبینم؛ غیر از اینکه او دستکم در آنچه هست و آنچه میگوید، یکرو تر است.
خانم صدر = احمدي نژاد
بقیه کامنت قبلی: حرفهای شما در این مقاله دقیقا تکرار این فضای سنتی و حالت سنتی زن/مرد ایرانی است و تکرار یک خشم کور بر علیه مرد بدجنس و جبار و بی مرز.اما برای رهایی ازین حالات و برای تحول درست بایستی نه تنها مردان متلک نگویند بلکه زنان نیز باید نقش خویش را در این بازی و همه بازیهای دیگر سنتی تغییر دهند. زیرا تغییر یکی بدون تغییر دیگری ممکن نیست. یعنی به عنوان زن و مرد مدرن هر دو طرف بایستی بدون شرمساری اخلاقی و یا بدون نیازی به توبه کردنی که شما و امام جمعه پیشنهاد می کنند، قادر به پذیرفتن مسئولیت رفتاری خویش باشند. برای تغییر هر حالتی، هر دو طرف باید مسئولیت به عهده بگیرند و نقش و بازیشان را عوض کنند و نه آنکه شما به یک طرف بگویید آقا این طور نباش و بعد نبینی که اصلا بازی متقابل و ایرانی جنسیتی در این میان چگونه عمل میکنه و نقش زنان و مسئولیت زنان در هر معضل جنسیتی چیست.
در نهایت اینکه چرا شما و امام جمعه تهران هنوز مردم را اینقدر ساده لوح تصور میکنید که این حرفها را میزنید، از همه بدتر مثل او که به کل جهان می گوید و شما که در خارج از کشور این حرفا را میزنید، هنوز یاد نگرفتید که آزادی بیان نظر مدرن همزمان به معنای این است که سریع نیز نقد میشوی و یا مورد خنده عمومی واقع میشی و برای حرفهایتان جوک درست می کنند وقتی این توهمات را تحویل مردم میدهی. زیرا آدمی در حین نقد در واقع خودشو و در نهایت معضلات نگاهش را نیز نشان میدهد.
بهرحال ممنون از این «امر به معروف و نهی از منکر شما خواهر شادی صدر و امام جمعه تهران». حال کردیم. پیشنهاد شما برای «اعترافات اخلاقی» مردان همونقدر خنده دار بود که پیشنهادات امام جمعه تهران برای جلوگیری از زلزله هفت ریشتری ناشی از زنان ایران و زنای ایرانیان. هر دوشون هم نه تنها توهین به زنان بلکه توهین به هر دو جنسیت و توهین به عقل سلیم بود. امیدوارم بیشتر در خارج از کشور بمانید تا یکم بیشتر این مباحث را یاد بگیرید و شیوه نقد نویسی را و نیز با مردان و زنان مدرن ایرانی یا خارجی بیشتر آشنا شوید، زیرا فعلا این شما هستید که دارید با این نوشته «متلک» می گویید و جواب ما نیز نه عصبانیت بلکه فقط خنده به این حماقت است. راستی میدونستید که حتی فرد مدرن بایستی مسئولیت نوع برخوردش به یک متلک را نیز به عهده بگیرد و همه چیز را به عهده متلک گو نگذارد. البته این نقد را هم به خاطر علاقه به زحماتتان نوشتم و امید دارم که این فقط یک خطای فکری و احساسی باقیمانده از همان سیستمی باشد که منتقدش هستی. وگرنه دیگر حوصله این حرفهای مطلق گرایانه و سطحی را نداریم. کم مانده بود یاد «مصیبت حسینی» بیافتیم و در شکل جدید فمینسیت ایرانی و برای زنان مظلوم و مردان شمر و ستمکار حسابی یک زنجیرزنی راه بندازیم. البته اگر این حرفا پیش ما رنگی داشت که خوب ندارد.
خانم شادی صدر تیتر نانوشته و واقعی این مقاله این است « چه فرقی است میان امام جمعه تهران و خانم شادی صدر؟» و جواب این است« هیچی». اگر که معیار را این مقاله بگیریم. زیرا هم شما و هم امام جمعه تهران به منبر میروید، هر دو فتوا صادر میکنید، هر دو آسمان ریسمان را به هم می بافید، هر دو با شیوه ایجاد «احساس گناه و شرمندگی» در دیگری و تلاش برای اغوا کردن دیگران به «توبه کردن» عمل می کنید و هر دو میخواهید از درک مباحث عمیق و علمی مثل مباحث زلزله، زنان، علل متلک گویی و رابطه جنسیتی متقابل نقش زن و مرد در یک جامعه سنتی و پدرسالارانه فرار کنید و به جاش «رابطه ظالم/مظلومی» بگذارید. کلی گویی، ساده نگری کنید و تقدس گرایانه سخن بگویید. در نهایت نیز هر دو سخن امام جمعه و شما در خویش خشم و کینه و هراسهای عمیقی را نشان میدهد که حتی در سخن شما نیز بیش از یک اعتراض منطقی به متلک گفتن و ضرورت عبور از آن است، بلکه این خشم و کینه و برخورد اخلاقی، ترسها و خشمهای عمیق تر جنسی، جنسیتی واخلاقی را نشان میدهد. بی دلیل نیست که هر دو نیز فکر میکنید باید خطری را بر ملا کنید و مردم را وادار به «استغفار و توبه» سازید.
راستی یک کم به این موضوع فکر کرده اید که اصولا پیوند حالات زن ایرانی و مرد ایرانی در موضوعاتی مثل متلک گویی و دیگر چیست. پیوند حالت گفتمانی مرد ظالم و زن مظلوم ایرانی ناشی از چیست و پیوند آن با حالت عاشق دلخسته/ زن اثیری چیست و چرا جامعه پدرسالار ایرانی نه تنها قدرت زنانه بلکه قدرت مردانه را سرکوب میکند. زیرا لااقل بایستی بدانید که اگر جامعه ایران واقعا به معنای اصیل کلمه مردسالار بود و نه پدرسالار، آنگاه خیلی زودتر مدرن شده بود و این متلکها نیز کمتر شده بود. زیرا اون موقع اون مرد ایرانی، این مرد اینقدر از یکسو اخلاقی، دچار احساس گناه و شرمساری و از طرف دیگر بناچار پررویی نبود که برای یک کم لذت جنسی بایستی انگولک کند بلکه لااقل کازانوا و ساد مدرن میشد و لذتشو می برد اگر که میخواست و کارش به اینجا نمی کشید که الان کشیده. همانطور که در چنین شرایطی نقش زن تغییر میکرد و این زنی نبود که از یک سو مرد پدرسالار میخواهد و از طرف دیگر میل کینه و نفرت دائم به او دارد و مثل مرحله دوم مدرنیت هرچه بیشتر حقوق و نگاه خویش را به شیوه مدرن بر صحنه مسلط سازد و آنهم بدون نیاز به اعتراف گیری اخلاقی. یعنی زندگی جنسیتی مرد و زن ایرانی مثل داستان راوی/زن اثیری، راوی/لکاته نمی شد. البته بر خلاف نظر شما، منظورم همه زنان و مردان ایرانی نیستند که خیلی هاشون هم دقیقا بر علیه این نقشهای جنسیتی مبارزه میکنند و به جنس دیگر احترام می گذارند، چه به عنوان شما کمپین زنان و یا مردان خواهان برابری جنسیتی و روابط سالم. بنابرای دقیقا این علامت خرد سالم مردان و زنانی است که در کامنتها به این کلی گوییهای اخلاقی شما اعتراض میکنند. زیرا در نگاه «نهی از منکر شما» شعار مدرن و فمینیستی «تبدیل زندگی خصوصی به عرصه سیاسی» به حالت ایرانی « بیان خشم و کینه به مردان و وادار کردن آنها به توبه کردن و شرمساری» تبدیل و مسخ میشود. بقیه در کامنت بعد.
این مقاله یکی از بهترین دلایلی است که شهادت دو زن در اسلام برابر یک مرد است. زنان در مجموع بصورت احساسی و نه عقلانی به مسایل می پردازند. جای تعجبه که به چه دلیل قوه قضائیه به اخانم صدر اجازه ورود به مسائل قضایی را در ایران داده . خدا می داند که جان چند انسان بی گناه به دلیل دفاع احساسی و نه عقلانی خان صدر بر باد رفته.
خانم صدر لطف کنید و با این مطالب بی پایه سواد ما زنان را زیر سوال نبرید
خانم صدر!
اول بگویم که من براستی یادم نمی آید که در نوجوانی متلک گفته ام یا نه! هرچند متلک گفتن چیزی منحصر به جوامع محدود و مسلم نشین نیست و در اروپا و غرب نیز رایج است, خواستم یادآوری کنم که همین پسرهای نوجوان نیز قربانی فرهنگ و تعاریف و آموزه هایی هستند که از جایگاههای بالاتر مثل رسانه و خانواده و مدرسه و... از کودکی در مغز آنها جای میگیرد...
من فریاد اعتراضی شما را درک میکنم. من این نوشتهء شما را که رنگ و بوی واضحی از کینهء دیرینه به جنس مذکر حاکم بر جامعه تان را دارد درک میکنم. اما دوست من, مردستیزی, چیزی که تا حدی از این نوشتار برمی آید, علاج کار نیست.
از خودم, به عنوان ذکر نمونه و نه تعریف از خود, می گویم! من همواره در تمام عمر خودم, به جز 15 سالگی, که تحت تعلیم و تاثیر معلم دینی مدرسه مان بودم, مخالف حجاب بوده ام. حتی از ملاکهای من در انتخاب همسر عدم اعتقاد به حجاب بوده است. پس من نوعی این حق را دارم که بگویم چرا شما همه را به یک چوب میرانید؟
ولی با این حال, با علم بر اینکه بر زنان میهنم جفا بسیار رفته است و این واکنش ناشی از کنش ضدانسانی قرنها مردان ایران زمین, گیرم که من هم جزوشان, بوده است, در انتشار نوشتهء شما خواهم کوشید.
پاینده و سبز باشید
خوب راست میگه دیگه مردا باید چارقد سر کنن و بشنین تو خونه به ظرف شوری و بچه داری... خانومام برن چند تا شوور کنن و به آقایون بگن چرا چپ رفتی چرا راست رفتی... حرفا ایشون به نظرم کاملا منطقی میاد ... آفرین ادامه بدید
بعد هم اینکه ببینید چقدر حاشیه رفته اید. از کجا به کجا پریده اید. مقاله اصلا” خط مرتّبی ندارد. آسمان به ریسمان.
نیاز به استراحت دارید. یک بیماری ذهنی ذهن آزاد اندیش شما رو تهدید می کنه. به شما این مدت سخت گذشته. مدتی از هیاهو دور باشید تا باریک بینی بدگردد.
حس می کنم بعضی از کامنتها که به اسم یک خانم نوشته شده در اصل به یک مرد تعلق دارد و البته برعکسش هم وجود دارد.
این یکی از نشانه های مباحث عاری از منطق است.
نوشته شادی صدر.نوشته تلخ و عصبانی و تعمیم دادن موضوع به همه مردان جامعه کمی نگاه سیاه و سفیدی به نظر می رسه و ولی من با کل مطلب که بخش قابل توجهی از جامعه مردان ما این مدلی هستن . کاملا موافقم و فکر می کنم که این واقعیت تلخی که تو جامعه ما وجود داره
حس می کنم بعضی از کامنتها که به اسم یک خانم نوشته شده در اصل به یک مرد تعلق دارد و البته برعکسش هم وجود دارد.
گمان نمی کنم کسی تردیدی داشته باشد که درجامعه ایرانی ما از این ناهنجاری ها هست و زیاد هم هست. و اما پس از خواندن کامنت ها، می بینم جان به جان ما که بکنید ما همان آقاها و خانم های محترمی که بودیم باقی می مانیم. یعنی، اغلب مردانی که کامنت گذاشته اند نه این که منکر وجود این ناهنجاری باشند ولی می گویند من نبودم، او بود.... این هم شیوه رفتاری جدیدی نیست (دربرخورد به اغلب ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی ما همین شیوه جاری است). اگرنگویم قرنها حداقل چندین دهه است که ما به همین شکل از این که جلوی آینه نشسته و به خود بنگریم، جا خالی داده ایم. از این مردان عزیزی که کامنت گذاشته اند یک سئوال دارم می پذیرم که خودتان هیچ گاه به زن برخورد اهانت آمیز نداشته اید، آیا تا کنون درنفی این وضعیت ناهنجار مطلبی، یادداشتی نوشته اید؟ یعنی آیا وجودش را- گیرم حتی به بهای مسئول بودن دیگران- به رسمیت شناخته بودید یا خیر!
خواستم جواب بدم دیدم با توجه به بسیاری از کامنتای بالا تکراری میشه، ولی خواهر من اگه چیزی نگی ملت نمیگن لالیا! کلی واست جواب حاضرکرده بودم ولی ننوشتم با همون دلایلی که به صدیقی هم جواب ندادم. برات متاسفم
خانم صدر.
متاسفم که این نوشته را شما نوشته اید. می دانید که چنین مطلق حکم کردن صحیح نیست و چنین به دیگران حمله کردن نتیجه مثبتی نخواهد داشت. مشکلی که بدان اشاره کردید مشکل فرهنگی مهمی است، اما حیف که با مطلق انگاری نه تنها نتوانسته اید ابعاد مشکل را روشن کنید، کل نوشته تان را زیر سوال برده اید.
موافق با سولوژن و رضا.
خانم صدر. شما به استراحت نیاز دارید.
کامنت خانم رویا رو که خوندم واقعا دهنم از بی حدی و حصری حماقت و ساده انگاری ایشون باز موند! ایشون همون ورژن بسیار بی سوادتر و معروف نشده ی همین خانمصدر هستند.
پول مفت مالیات دهندگان اروپایی رو گرفتن و خوردن و نوشتن جنین مطالب بی پایه و سخیفی رو سبب می شه.
یکی نیست بگه که خانم صدر مدرکت برای این حرفها چیه؟ روی چه استنادی این حرفها رو می زنه؟
فمینیسم هم مثل بقیه مذاهب افیون و نوعی بیماری برای ذهن است.
من الان اومدم و همه کامنتا رو خوندم. جالب ترین موضوع اینه که همه خانومها از نظر شادی صدر دفاع می کنند و غیر از یکی دو نفر، همه آقایون دسته جمعی حمله کرده اند. این خودش دقیقا نشانه همون تقسیم بندی است که شادی صدر گفته
از کجا فهمیدید اکثریت است؟
به جای این کارها با عاملین این مزاحمت ها برخورد شود تا همه ی جامعه احساس امنیت کنند.
به نظر می اد که خانم صدر همون قدی تند صحبت می کنه که آقای احمدی نژاد، خوب یکی هم به خودش بگه چه فرقی بین شما و آقای احمدی نژاد هست؟ آقای احمدی نژاد روی هوا آمار می ده، خانم صدر هم همینطور! صحبت های آقای احمدی نژاد همون قدی بین خودی ها دعوا راه می ندازه که حرف های خانم صدر! من مطمئن هستم که خیلی از آقایونی که اینجا نظر دادن، از ناعدالتی موجود بین زن و مرد ها تو جوامع سنتی و دینی شبیه جامعه ما خبر دارن، ولی از این هم مطمئن هستم که این صحبت های تند و نسنجیده نه تنها پایگاه جنبش زن ها رو محکم نمی کنه، بلکه تضعیف هم می کنه. خانم صدر، ای کاش کمی با منطق و زبان سنجیده تر مطلبت رو می گفتی، فکر نمی کنی که تاثیرش خیلی سازنده تر می تونست باشه؟
قبول حقيقت سخته...ما كه تو ايران اصلا اين مشكلات رو نداريم!!! فقط اكثريت زنها هر روز احساس ناامني ميكنن البته بايد زن بود تا فهميد...حال همه ي ما خوب است اما تو باور نكن ..اقايون عزيز به جاي اينكه بهتون بر بخوره يه خورده به جامعه دقت كنين...منظور از اين مقاله يك شخص نيست بلكه اكثريته...
دموکراسی واقعی زمانی در جامعه شکل می گیرد که روشنفکران و مقامات حرف های خود را با استدلال و آمار علمی بزنند. در واقع این جا تفاوتی بین امام جمعه و نگارنده ی این سطور وجود ندارد.
آیا جز این است که تبلیغ چنین دیدگاهی چیزی جز:
. ایجاد ترس، نا نامنی و تابوی بیش تر برای برقراری آزادی های جنسی که خود مدعی آن هستند؛
. ایجاد حاشیه امن برای افرادی که مزاحمت های خیابانی و غیر تحت لوای «همه همین کار را می کنند» ؛
. و تخریب وجهه خود در منظر بین المللی و مردان (و زنان) جامعه
در بر می تواند داشته باشد؟
اقای سعید می شه یه آمار بدید از تعداد زنایی که شوهرشون رو می کشند یا نامادری هایی که کودک آزاری می کنند؟ علی الحساب آمار رسمی خود جمهوری اسلامی می گه بیشتر از 70 درصد زنهای ایرانی تحت خشونت خانگی واقع شده اند.
استدلال آبکی و بیمارگونه به شیوه خانم رویا: چه کسانی مرتکب پدیده شوهر کشی میشوند؟ چه کسانی عضو باند زنان جیببر هستند؟ چه کسانی متهمان پرونده کودک آزاری توسط نامادری هستند؟ این سوالات فقط یک جواب دارد: زنان! اگر شما جزو آن زنان نیست، همین الان از همجنسانتان اعلام برائت کنید و بگویید متاسفیم که دنیا با ما زنان جایی تا این حد پر از خشونت و تجاوز است!
طبیعی است که گوینده به این حرفها اعتقاد ندارد فقط میخواهد سستی استدلال کسانی چون رویا را بیرون بریزد.
آخه شادی جون، قربون دست و پنجه ات، اینجا هم جا بود تو بیای اینو بگی؟
این حرفا رو باید تو مسجد بگی که پر لات و لوته، نه اینجا که نصف ملت پسرهای عزب بی خاصیتی هستن که مثل من از زور بی عرضگی داریم وبلاگ می نویسیم و نقد کتاب و فیلم می کنیم و حداکثر خلافمون دیدن عکسهای پورن مجانیه، اونم اگه با هزار تا عذاب وجدانش کنار بیایم، و وقتی هم که یه دختر می بینیم سرخ و سفید میشیم و زور میزنیم که طرف نفهمه نفسمون بند اومده. متلک گفتن که باشه طلبتون.
گمونم که این بار رو به کاهدون زدی آبجی. ببین ملت چه عصبانی شدن! واسه مون شده آش نخورده و دهن سوخته.
فقط به یه سئوال من جواب بدید: چه کسانی به زنان تجاوز می کنند؟ چه کسانی زنان را در خانه کتک می زنند؟ این سئوال فقط یک جواب دارد: مردان! اگر شما جزو آن مردان نیستید، همین الان از همجنسانتان اعلام برائت کنید و بگویید متاسفیم که دنیا با ما مردان جایی تا این حد پر از خشونت و تجاوز است!
motasefam ke mibinam ye faal e hoghough e zanan injoori sohbat mikone va ba hamchin lahni minecise… Az shoma kheyli bishtar entezar dashtam… In avalin matniye ke mano ba afkare va bayan e shoma ashna mikone… Va beshedat moteaseram kard… Hata dar akhar kasayi ke hata soori tooye jebheye democracy khahi va hoghooghe zanan hastan o kamelan zire soal bordin… In matn faghede ye negahe mooshekafaneye jame’eshenasanas… va bishtar mesle negh negh kardan adami mimoone ke oghdehaye ziadi ro daroonesh haml mikone… Besiyar moteaser shodam… In neshoon mide ba inke in hame rooye shakhsiate shoma tabligh shode be onvane faal e hoghoughe zanan hanooz avaliye tarin chiz haro dar morede neveshtan e ye matn dar defa az hoghoogh e zan nemidoonid…
“به من نگویید که میتوان در ایران پسری تازه به سن بلوغ رسیده بود و بزرگ و بالغ شد، بی آنکه به زنان متلک گفت؛ بیاغراق، این بخشی از روند بزرگشدن برای مردان در ایران است. تجربهای که بدون آن، مرد ایرانی، مرد نمیشود.”
نهایت بیمنطقی را میتوان در این نوشته دید. متأسفم برای خانم صدر که تا این حد در شیوه استدلال به قهقهرا رفتهاند. آیا کسانی که به ایشان جوایزی میدهند از این نوع نوشتههای ایشان هم اطلاع دارند؟ قصد مقابله به مثل ندارم اما شیوه استدلال خانم صدر و حجت الاسلام صدیقی خیلی فرقی نمیکند.
حالا اگه آخر مقاله می نوشتن خیلی معذرت می خوام از اون 10% که به عمرشون متلک نگفتن. مسکل حل می شد؟ آقایون ناراحت نمی شدند؟ بابا پیام اصلی رو بگیرید. در ضمن به نظر من بد نیست اگه یه زمان هایی اغراق بشه ... یه خط کش رو گاهی باید حسابی از اون ور خم کرد تا صاف بشه. این مقاله یه مقدار شتابزده و احساسی نوشته شده . اما حرف اصلیش درسته به نظر من. آقای حامد قدوسی هم اتفاقا خیلی شتابزده جواب داده !
حالا من از طرف خانوم صدر از اون ده درصد معذرت می خوام.
خانم موسوی جواب سوال شما در پست وبلاگی که به ایشان پاسخ داده آمده است. اگر پاراگراف آخر را دقیق بخوانید میبینید که چه خطای سادهای ممکن است در این تعمیم شما و خانم صدر باشد:
“بعید نیست که افاضات سست و کوتاهبینانهای (Myopic) از این دست از استدلالی شبیه به این به دست آمده باشد: “هیچ زن ایرانی نیست که حداقل یک بار مورد آزار جنصی زبانی یا بدنی قرار نگرفته باشد پس همه مردان ایرانی درگیر این قضیه بودهاند.”. کافی است 5 درصد مردان یک جامعه بیمار باشند و هر هفته یک بار چنین کاری را بکنند. آن وقت همه زنان حداقل یکبار چنین تجربهای خواهند داشت بی آنکه آن 95٪ دیگر روحشان خبر داشته باشد.”
برای من خیلی جالب است که همه آقایانی که به خانم صدر انتقاد کرده اند، یک کلمه ننوشته اند ما هم دیده ایم دوستامون این کارا رو می کنند یا فامیلمون و...اصلا بکل همه این آقایون نه خودشون و نه دور و بریاشون چنین تجربیاتی را نداشته اند؛ من مونده ام ما دخترها از کیا هر روز صد تا متلک می شنویم و ده بار انگشت می شویم! احتمالا اون مردا هم ایرانی نیستند و از لبنان اومدند! ریاکاری رو بس کنید بابا! یه بار روسری سرتون کنید برید تو کوچه ببینید چه خبره!
واقعا برا شما متاسفم که این جوری قضاوت می کنین
همون طور که مسائلی مثل صحبت های صدیقی توهین به خانم هاست، مسائلی که شما عنوان می کنین هم توهین به آقایونه
شاید قصد شما مقابله به مثل بوده
فکر میکنم ارجاع آقای قدوسی باعث بیشتر خوانده شدن این مطلب شده.
واقعاً تعمیم نابجایی بود. خیلی سعی میکنم در مورد شما قضاوت نکنم که متعلق به کدام قشر فرهنگی یا اجتماعی هستید که تمام مردان و پسران جوان اطراف شما اینگونه بزرگ میشوند ! (جالب نیست نه ؟ این هم استدلال سستی مانند استدلال شما)
از فمینیستی بازی و توهین به شعور و شخصیت دیگران بوسیله این خانم حال بدی به من دست داد . حتما جایزه غربیها ایشان را به فکر افاضه کلام برای مردان ایرانی انداخته است . شاید ایشان در خانواده و محیطی بزرگ شده اند که به ایشان به آن صورت رفتار شده و گرنه دلیلی نداشت که همه را مانند امام جمعه تهران تصور کنند .
خانم صدر برای شما احترام قائلم و از همین رو از اغراق و تعمیم نادرست نوشته تان درباره مردان ایرانی متاسف شدم.
اگر مایل بودید این پاسخ به نوشته تان را هم بخوانید. من با نویسنده ش هم نظر م.
http://chaay.ghoddusi.com/2010/04/post_1145.html
خانم صدر عزیز، با همه احترامی که برای شما قائلم، فکر می کنم وخامت شرایط اجتماعی ایران شما را به دام تعمیم بی مطالعه انداخته. اگر من که تا سی سالگی در ایران زندگی کرده ام به زعم شما متلک گوی دست اندازی مثل “همه مردان ایرانی” بودم، شاید که از این همه ناهنجاری هایی که گریبانگیرم بود خلاصی داشتم. خانم صدر عزیز، از شما به عنوان یک جامعه شناس انتظار دارم از دامی که در خانواده های روشنفکر اهل مطالعه برای پسران جوان مهیاست آگاهی داشته باشید. اغلب آنان پس از شنیدن و خواندن مقالاتی مانند مقاله شما چنان از مرد بودن خود احساس ناخوشایند و متضادی پیدا می کنند که خود را بی آنکه خطایی کرده باشند نهانگاه هیولای پرخاشگر توهین کننده آزار رسانی می بینند که به تبع آن از هرگونه معاشرت و آمیزش اجتماعی باز می مانند، مبادا که دیو درونشان که وصفشان را از شمایان شنیده اند، بیدار شود. خانم صدر عزیز، من اطراف خود پسرانی را که مانند من بوده اند کم سراغ ندارم. گمان می کنم که حد اقل در دنیای مجازی وبلاگستان هم کم نباشند. ای کاش با دقت بیشتری مقاله تان را ویرایش می کردید.
حرفهای خانم صدر گرچه تلخ، ولی بسیار به واقعیت نزدیک است. چه بخواهیم چه نه، نگاه جنسیتی سراسر برخوردها و رفتارهای اجتماعی جامعه کنونی ایران را فرا گرفته. حتی اگر شما خود را یک استثنا برای کلیت مطرح شده از سوی خانم صدر بدانید، چون در این جامعه زندگی می کنید، خواه ناخواه بخشی از آن هستید و از آن تاثیر می پذیرید. بحث نگاه جنسیتی خیلی چیزهای ریزتر از متلک را که در نگاه اول به چشم نمی آیند را شامل می شود که اگر بزرگ بیندیشیم باید حق را به خانم صدر بدهیم هرچند کلیت دادن به این قضیه را نپسندیم.
خانم صدر عزیز. با این طرز نوشتنتون میخواین به چه نتیجه ای برسین؟ این که به مردان طرفدار حقوق زنان بگین برن گم شن و شما نیازی به حمایتشون ندارین؟
من یه ایرانی سی ساله هستم. چندان هم مذهبی نیستم. در عمرم به هیچ دختری متلک نگفتم و بیشتر اتفاقا از دخترها میترسیدم از شدت خجالت در برخورد با جنس مخالف!! با مشکلات زنان در جامعه مون هم آگاهم و یکی از جهتهای تلاشهای اجتماعیمه. اما با خوندن این نوشته به وحشت میفتم. شما دقیقا مثل مجاهدین خلق یا کمونیتهای کارگری در حوزه سیاسی صحبت کردین اینجا!
بزرگترین خیانت به زنان اینه که مثل مضمون همین مقاله به تفاوت دامن بزنیم و مرزبندی رو تشدید کنیم.
یاد حرف احمدی نزاد افتادم که می گفت ما تو ایران همجنسگرا نداریم. یعنی کلا منکر وجود یه قشری شد. من الان نمونه ی زنده ی آدمی هستم که این خانم منکر وجودش شده. تا بحال یک بار هم نه متلک گفتم نه چیزی. خودم رو هم فمینیست می دونم، و واقعا متاسفم برای کسانی که به اسم “دفاع از حقوق زنان” و فمینیسم به چرت و پرت گویی های وحشتناکی می افتند.
حامد قدوسی در وبلاگش جواب خوبی به ایشون داده:
http://chaay.ghoddusi.com/2010/04/post_1145.html
Maghaleye khanoome sadr besyar tohin amize ishoon tuye maghalashun hatta yek baar zekr nemikonan ke dar iran mardhayi ham hastand ke az in ghanune kollie ishun mostasnaa hastand. Man khodam 24 sal sen daram va HARGEZ be HICH zani tuye khiaboon matalak nagoftam va HARGEZ be madar va khaharam nagoftam ke roosarishuno bekeshan jolo. Az khanoome sadr hamchin maghaleyi baeede!
تعمیمبخشیهای خانم صدر در این نوشته خندهدار بیحساب است. خیر! اصلا چنین نیست که ایشان میفرمایند. همهی مردان (یا زنان) یک کشور را با یک سری صفت خلاصهکردن کاری است بینهایت نادقیق - و در این مورد توهینآمیز. خانم صدر میتوانند بگوید دستهای از مردان ایرانی فلان خصلت را دارند (آن دسته چقدر بزرگ است؟) و فلان دسته از زنان ایرانی هم چناناند. اینگونه به حقیقت نزدیکتر است.
خواندن این نوشته از خانم صدر ناامیدکنندانه بود.
حرف حساب جواب نداره ، یک چیزی رو هم من اضافه کنم ، از دید ما مردها داشتن رابطه با چند زن هیچ ایرادی نداره و نشانه زرنگی به حساب میاد ، حتی اگر زن داشته باشی ، ولی اگر زنی با مرد دیگری رابطه داشته باشه فورا انگ . . . می خوره