شادی صدر، حقوقدان و فعال حقوق زنان، در یادداشتی که برای مردمک نوشته است، میگوید: چندان فرقی بین حجت الاسلام صدیقی با هر یک پسران تازه بالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمی بینم؛ غیر از اینکه او اقلا در آنچه هست و آنچه می گوید، یک روتر است.
شادی صدر، حقوقدان و فعال حقوق زنان، در یادداشتی که برای مردمک نوشته است، میگوید: چندان فرقی بین حجتالاسلام صدیقی با هر یک از پسران تازهبالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمیبینم؛ غیر از اینکه او دستکم در آنچه هست و آنچه میگوید، یکرو تر است.
داستانهای امام جمعه تهران و رابطه بین حجاب و زنا و زلزله هنوز ادامه دارد. در آن سر دنیا دختری دانشجو، کمپین «ممهلرزه» (Boobquake) راه میاندازد و ایرانیان سراسر دنیا، در شبکههای خبری مختلف میببینند که حرفهای امام جمعه تهران که هیچگونه ریشه منطقی و علمی ندارد، اسباب خنده مجریان و گزارشگرانشان شده است.
«اهریمنانگاری» زنان و نسبتدادن تمامی بلایای آسمانی و زمینی، از زلزله و سیل گرفته تا جنگ و قحطی، نه تنها موضوع تازهای نیست بلکه تاریخ درازی هم دارد. در همین سالهای اخیر، بنیادگرایان مذهبی در استان آچه اندونزی، زنان را مسبب سونامی دانستند، و واعظان الجرایزی هم هر بار که زلزلهای میآید آن را به رفتارهای نامناسب زنان ربط میدهند. در دنیای مسیحیان و یهودیان و هندوهای بنیادگرا هم اوضاع به همین منوال است.
اما این یادداشت کوتاه نه درباره فرهنگ اهریمنانگاری زنان و نه رویکرد بنیادگرایان مذهبی به زن و بدن و ذهن زن است. این یادداشت کوتاه فقط برای تلنگر زدن به خودمان نوشته شده است؛ به مصداق سوزنی که باید به خودمان بزنیم در مقابل جوال دوزی که مثلا به حجتالاسلام صدیقی میزنیم.
ارتباطی که امام جمعه تهران بین حجاب و رفتار زنان با زلزله برقرار کرده، با هیچ توجیه منطقی و علمی همخوانی ندارد اما بسیاری سیاستمداران، حتی بسیاری از روشنفکران و به تبع آنان آدمهای عادی، بارها نسبتهایی به همین اندازه ضد زن، میان حجاب و رفتار زنان با ناهنجاریهای عمومی برقرار کردهاند و هیچگاه این چنین از سوی جامعه مورد سرزنش یا تمسخر قرار نگرفتهاند.
منظور من در اینجا مسئولان دولت احمدینژاد نیست که ارسال اساماسهای مستجهن از سوی زنان به همکاران مردانشان را از علل افزایش طلاق میدانند، یا روحانیون تندرویی که از روبنده، برای پاککردن صورت مسالهای به نام زن دفاع میکنند.
منظور من خود شما هستید، بله، خود شما، آقایان! همه کسانی که اظهارات امام جمعه تهران را خلاف قواعد علمی ثابتشده در مورد علل وقوع زلزله دانستهاید و در یک بعد از ظهر مطبوع بهاری، چای را که مادراتان، زنتان، خواهرتان یا حتی دوستدخترتان جلویتان گذاشته، هورت کشیدهاید و مفرحشده از صحبتهای امام جمعه، زندگی و کارتان را ادامه دادهاید بی آنکه حتی یک لحظه فکر کنید شما، خود شما نیز عضو همان باشگاهی هستید که امامجمعه تهران از بلندپایگان آن است. تعجب میکنید؟ میپرسید چرا؟!
همه ما زنان ایرانی، از همان سالهای اول زندگیمان، حداقل در راه مدرسه، اگر نه در خانه، آزار جنسی را که با متلکهای ظاهرا ساده شروع میشد و تا تعقیب و گریز، دستمالی و تهدید به تجاوز در کوچههای خلوت یا مکانهای خیلی شلوغ بالا میگرفت، تجربه کردهایم.
ترس از مردان، از نگاهشان و از اینکه دنبالت راه بیفتند، همواره فضای کوچه و خیابان را برای ما ناامن کرده است. و عاملان این آزار جنسی مدام، چه کسانی بودند؟ شما! بله، خود شما! به من نگویید که میتوان در ایران پسری تازه به سن بلوغ رسیده بود و بزرگ و بالغ شد، بی آنکه به زنان متلک گفت؛ بیاغراق، این بخشی از روند بزرگشدن برای مردان در ایران است. تجربهای که بدون آن، مرد ایرانی، مرد نمیشود.
در عوض، در آن سوی دیگر، تذکرها و فشار مداوم خانوادگی، اجتماعی و سیاسی برای پوشاندن خود، و بیشتر پوشاندن خود، بدن خود، خندههای خود، شادابی و زیبایی کودکی و نوجوانی و جوانی خود و ذهن و تمایلات و خواستههای خود، بخشی از روند بزرگشدن برای زنان در ایران است. روندی که اتفاقا شما آقایان، بله همین شما، حتی در آن هم سهیم هستید؛ حتی اگر نوجوانی بیش نباشید.
لطفا یک بار هم که شده جلو آینه بایستید و از خود بپرسید: اولین باری که به دختری متلک گفتم کی بود؟ اولین باری که به خواهرم، یا حتی به مادرم، یا دخترخالهام یا دوستدخترم گفتم روسریات را بکش جلو یا آرایش نکن جلوی هر مرد و نامرد غریبه، کی بود؟
میبینید؟! شوخی بامزهای نیست: شما همان مرد و نامرد غریبهاید که خیابان را برای خواهر و مادر و دختر دیگران ناامن میکنید و در عین حال، همان مرد محرمی هستید که زن و خواهر و مادرتان را بیشتر و بیشتر میپوشانید تا از مرد و نامرد غریبه محفوظ بمانند و این عین همان کاری است که همان مرد و نامرد غریبه با زن و خواهر و مادر شما و زن و مادر و خواهر خودش به طور همزمان میکند. برایش هم توجیه دارید: مردها اینطوریاند! اصلا اینطوری به دنیا آمدهاند! چشمشان دنبال زنهاست! هیزند! و اغلب، با وجود وجه منفی که این صفت دارد، وقتی به مردان نسبت داده میشود، با تسامح عمومی مواجه میشود. و از آن طرف هم لابد مردها ناموسپرستند و اسلام گفته که خودت را بپوشان. و باز هم سرکوب زنان در خانه، جنبهای مثبت مییابد. و اگر روشنفکرتر باشی: من حال گشت ارشاد و آژان و آژانکشی ندارم! یا حوصله حرف مردم را ندارم!
خب امامجمعه «فلکزده» تهران هم که چیزی غیر از این نگفته که شما گفتهاید و میگویید: گفته زنها با بیحجابیشان فساد میآورند، چون باعث میشوند مردها تحریک شوند. و فساد، زلزله میآورد. گیرم دومین جمله را شما اینطوری نمیگویید اما مثلا میگویید فساد چیز بدی است چون بیبندوباری میآورد و طلاق را زیاد میکند و انواع بلایای اجتماعی را دامنگیرمان می کند که کم از زلزله ندارد. و اگر نبود این توجیهات، چگونه دایره معیوب آزار جنسی روزانه زنان توسط مردان و افزایش فشار بر زنان برای رعایت حجاب و عفاف، در ظاهرا برای کمکردن آزار جنسی روزمره تداوم مییافت، بی آنکه اصل داستان دیده شود؟
چگونه میتوانیم به گشت ارشاد، به طرح گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، به سخنان امام جمعه تهران که برای گشتهای ارشاد پشتوانه ایدئولوژیک میسازد و این قبیل نقد داشته باشیم، بی آنکه از خودمان بپرسیم چند بار نقش گشت ارشاد را در کنترل ذهن و بدن زنان زندگیمان بازی کردهایم؟ چند بار با آزار جنسی زنان، با سادهپنداشتن عمل متداول متلکگویی، به بازتولید این تفکر که زن، یک سوژه جنسی است که اگر چون مرواریدی در صدف حفظ نشود، به یغما خواهد رفت کمک کردهایم؟
میبینید؟ این ما فمینیستها نیستیم که دنیا را به زن و مرد تقسیم میکنیم: دنیای ما کاملا و از قبل از اینکه به دنیا بیاییم، تقسیم شده است: شما متلک میگویید، ما متلک میشنویم؛ شما ما را در حجاب میکنید، ما در حجاب میرویم.
راه از میان بردن این تقسیمبندی، انکار آن نیست؛ تکرار جمله کلیشهای زن و مرد هر دو انسانند و فرقی ندارند، مشکلی را حل نمیکند. دموکراسی روزی آغاز خواهد شد که شما، بله شما آقایان یاد بگیرید نه فقط جلو آینه بلکه در منظر عموم، به جای دفاع از حقوق زنان به مثابه امری بیرونی و انتزاعی، از تجربه واقعی، درونی و زمینی «خود» به عنوان یک «مرد» سخن بگویید و نقشی که در بازتولید ساختارهای تبعیضآمیز موجود داشتهاید را به نقد بکشید.
دموکراسی و حقوق بشر، از هر یک از ما شروع میشود و نه از آدمهایی انتزاعی، که باید خودشان، نگاهشان و رفتارهایشان را اصلاح کنند تا ایران جایی بهتر برای زندگیکردن باشد.
تا آن زمان که امیدوارم چندان دور نباشد، راستش من چندان فرقی بین حجتالاسلام صدیقی با هر یک از پسران تازهبالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمیبینم؛ غیر از اینکه او دستکم در آنچه هست و آنچه میگوید، یکرو تر است.
وقتی چیزی مینویسیم باید هدفی داشته باشیم، همینطور وقتی نوشته ای رو پخش میکنیم. بر فرض اصل بر این بوده که همه مردها یک مشت بدی هستند با ظاهری قدرتمندتر از شما زن ها و با رفتارهای زشتشون شما ها رو به گروگان گرفته اند. بر فرض این درست. ظاهر فرض دیگری هم اما در کار بوده و اون این که این مردها اصلاح میشوند! باید بهشون بگیم کارشون چقدر بده! بر فرض اون هم درست. آیا این نوشته سراسر توهین آمیز که مشتی عقده رو کنار هم تلمبار کرده موجب میشه مردی اصلاح بشه؟
دوم بر چه اساس همه مردها یک گونه هستند. اگر مردها یکسان هستند پس لابد زنها هم هستند. پس زنهای حامی احمدی نژاد که در مجلس اسرار میکردند حق ازدواج مجدد به مردان بدهند و در آخر حتی جلسه نمایندگان با فعالان حقوق زن رو تحریم کردند چی؟ نه عزیز همه مثل هم نیستند. برخی مردها و برخی زنها از حقوق زنها حمایت میکنند و برخی مخالفند.
بعضی مردها متلک نگفتند موقع بلوغ! بعضی چش چران نیستند. بعضی میگن اصلا یعنی چی؟ چرا هر زنی که لباس راحت میپوشه بد میدونین؟ من هم خونه دختر دارم چرا فکر میکنین حتما اتفاقاتی میفته؟ همه هورت نمیکشن چای رو! همه هم اندیشه رو به اسم فمینیسم نشخوار نمیکنند!
سوم وقتی زن مورد ظلم قرار بگیره اون جامعه ظالمانه میشه و خود مردها هم آسیب میبینند، مورد زندانیان مهریه رو در نظر بگیر،
چهارم در هر حرکت موفق اصلاح طلبانه تاریخ اصل بر جذب بوده. اگر مارتین لوتر کینگ از حمایت امثال کندی برخوردار نمیشد، اگر جامعه فرهیخته امریکا و نخبگان شمال و شمال غرب حمایت نمیکردند بعید بود جنبش مدنی سیاهان به جایی برسه، و اینها که گفتم همه سفید بودند. اگر دانشجویان اروپایی در انگلیس از ماندلا حمایت نمیکردند بعید بود حکومت اروپایی ها در آفریقا جنوبی سرنگون بشه، اگر سفید پوستان انگلیسی بانکهای همکار با رژیم آپارتاید رو تحریم نمیکردند و جنبش روشنگری که از مدرسه اقتصاد لندن شروع شد فعالان سفید پوستش که خیلی ها سفیدان مهاجر از آفریقای جنوبی بودن زندگیشون رو صرف نمیکردند امروز هم آپارتید با قدرت ادامه دشت.
ببینید این نوشته انقدر توهین آمیز بود که حتی من هم نتونستم بخونمش و از نویسنده و طرفدارانش بدم اومد. اون روی سکه رو هم ببینید.
چه همه آقایون جا نماز آب میکشند....جالبه که اکثرا همون ها هم میگن از روی خجالت و ترس و ... به دختر ها کاری نداشتند...و اما روی سخنم با اونایی که براشون تقسیم بندیها بی معنیه و بهشون برخورده...وقتی توی یک جامعه اکثریث یه خصوصیت رو دارند با اون خصوصیت ازشون یاد میشه...اگه پرسیدند که” آیا همه اینطورند؟ “می گویی نه درصد کمی اینطور نیستند....مثال احمدی نژاد هم اینجا صادق نیست چون از اون در مورد اقلییت سوال شد و اون وجودشون رو تکذیب کرد.
دوستانی که معتقدن این خانم اشتباه میکنه، خوب با مدرک و دلیل، ثابت کنن که اشتباهه. اینکه من متلک نگفتم و در اروپا هم مردم متلک میگن و یا زنها احساسی حرف میزنن که نشد دلیل. اصلا کجاتون درد گرفته که اینقدر تند میرین؟ خوبه که همه شعار برابری انسانها رو بلدیم فقط گاهی فکر میکنیم انسانها برابرن اما بعضیها “برابر تر” هستن. شما حتا از فکر کردن به این نظر هم وحشت برتون میداره، چه برسه به باقیش. مرد ایرانی تربیت میشه که عیاش باشه و کمی سبک سر، و زن ایرانی هم تربیت میشه که عفیف باشه و نجیب، حالا شما دوستان مخالف این هستین، لطف کنین خلافش رو با سند ثابت کنین.
خانم صدر، من از همون دسته از مردانی که شما میگین هستم. با متلک به دخترهای محله و مدرسه دخترانه به بلوغ رسیدم. تعدا بیشماری دوست دختر داشتم. بعضی وقتا 4-5 تا باهم. بیشتر وقتها خود این دختر خانومها میدونستند که من با دختر دیگه ای هم دوست هستم ولی کلی هدیه کلی پول خرج میکردند که فقط باشند. میدونید چی بیشتر از همه جالب بود؟ دوستان همین دخترها وقتی بهشون اهمیت نمیدادی اول پاپی مشدند بد که نتیجه نمیگرفتند شروع میکردند به نوشتن و گفتن چینی مقاله هایی. باور کنید بیشتر اتفاقات که ذکر کردید به خود خانومها هم بر میگرده. تا حالا ندیدید که دختری با آرایش زیاد و لباس تنگ و باز بجای پیاده رو از خیابان راه بره که هی ماشینا براش بوق بزنند یا متلک بهش بگند؟ نه فکر نکنید که چون تو پیاده رو دستمالیش میکردن رفته تو خیابون.نه لذت میبرد از اینکه بدونه جلب توجه کرده. من میشناسمش اگر بخوای بهت معرفی میکنم. دوست عزیز به مرض مردها اشاره کردی ولی به مرض خانمها واقف نیستی. باور کن من دخترهای ایرانی رو خوب میشناسم. 1- واقعن و به تمام معنی یک خانم هستند.2- زیاب و خوش هیکل هستند و جذاب (عاشق شنیدن متلک و پسر پولدار)3- زشت و کریه که یا ضد مرد میشن یا میرن تو مسجد محل و میشن زندانبان زنان!
عده ای هم هستند که آموفتر هستند. جذاب هستند ولی ادای ضدیت با مردای ایرانی رو در میارند. همینها وقتی صحبت از یک پسر پولدار خارجنشین بشه از مواضعشون کوتاه میان.
دوست عزیز، این طناب یک سرش دست مرداست یک سرش دست خانومها شما نمیتونی دستت رو بگیری بالا و بگی من نبودم. همینطور آقایون. چند تا دختر میشناسید که ته دلش از شنیدن متلک ناراحت بشه؟ اسمش ولی قشنگه آزار جنسی! حس مظلومیت زنانه قلقلک میشه.
متاسفم من معمولن با این لحن نمینویسم ولی جواب های هوی.
چه فرقیه بین این خانم و آقای احمدی نژاد که فقط بر اساس اطرافیانش، وضعیت جامعه رو بیان می کنه؟
کسی که به اینصورت به همه انگ میزنه،خدا میدونه اگه فردا بخواد به پست و مقامی برسه چیکار میکنه !!
یه سوال هم از ایشون داشتم. میخوام بدونم که این افرادی که ایشون بعنوان مرد ازشون یاد میکنن در دامن چه کسی رشد میکنن؟ فقط پدر !!
ظاهرا” ایشون هم از دولتمردان ما ،یاد گرفتن که علت ها رو فراموش کنن،بچسبن به معلول
فقط میتونم بگم متاسفم برای خودم، که ایشون، روشنفکر جامعه من هستن.
مطلب بسیار سطحی و نابجایی بود. به چه استنادی رفتار عده خاصی را به همه تعمیم می دهید؟ بسیار مبتذل بود.
جالبه که وقتی من این متن رو خوندم همه چی کاملا منطقی و درست اومد ولی وقتی کامنتها رو نگاه کردم خیلی تعجب کردم و دوباره متن رو خوندم و دیدم باز هم همه چی منطقیه. من فکر می کنم هموطنان ایرانی به راستی فکر و عقل و منطق رو به طور کامل شسته و کنار گذاشته اند.
به طور خاص متلک گفتن به خاطر این است دختر و پسر در ایران نحوه ارتباط با همدیگر را بلد نیستند. و دخترها هم به این موضوع عادت کرده اند و برای شروع یک ارتباط منتظر یک متلک هستند. ولی این دلیل نمی شود که پسرها شعور و درک و تعقل را در نحوه برقراری ارتباط کنار بگذارند.
البته این کامتهای گذاشته شده چندان هم نباید عجیب باشد چون 90% مردم ایران به طور مطلق فکر کردن را تعطیل کرده اند.
خوب اجازه بدید من به عنوان یک زن سی و خرده ای ساله از خاطرات خودم بگم. وقتی سالهای اولیه دبستان رو می گذروندم بارها شده بود که مردهایی در خیابان درخواست کرده بودند که مثلا یک لحظه نون دستشون رو بگیرم و بعد به ساق ها و دستهایم دست میکشیدند و من واقعا نمی فهمیدم چرا؟ پدرم پزشک جراح و مردم مذهبی نیست اما وقتی مادرم بارها شاهد این بودم که مادرم را به خاطر خط چشم کشیدن ، باز بودن یقه ، جوراب نازک پوشیدن ، رنگ کردن مو زیر مشت و لگد گرفت و همیشه هم توجیه میکرد من راضی نباشم نباید .سوال هم نباشه، به یاد ندارم شاید که یک بار در تاکسی راحت نشسته باشم. اما همیشه از خجالت فقط سعی میکردم خودم را جمع تر کنم. متلک که اصلا غیر ممکن بود نشنوم ، تازه منی که با معیارهای جامعه زیبا هم نبودم. وقتی در بانک مشغول کار شدم همکاران مردم بدون اغراق همه جز سه نفر (یعنی حدود 12-13 نفر بقیه) به بهانه های مختلف با یقین به اینکه من فاسد هستم مثلا در هنگامی که خودکاری به دستم میدادند دستشون رو به دستم میکشیدند با وجود اینکه می دونستند متاهلم. اگر هم به کسی میگفتم لابد به من میگفت سر کار نرو. این کار همکاران تا مدتی که مطمئن شوند این ادم فاسد حداقل با انها کاری ندارد ادامه داشت. یک بار بعد از تمام شدن کار با لباس فرم به سمت میدانی در حوالی غرب یا جنوب غرب تهران رفتم. ساعت 3 بعد از ظهر بود و ناگهان متوجه شدم که دو مرد در پشت صندوق پستی که با من فاصله چندانی نداشت شروع به زشت ترین حرفهای ممکن می زنند و بدن خود را به صندوق پست می مالند. متاسفم که بگویم چقدر و چقدر و چقدر متلک و ازارهای جنسی در مملکتم ازارم میداد. البته در اخر باید بگویم که سال پیش بعد از مدتها که از ایران دور بودم به ایران برگشتم و برایم باور نکردنی بود که چقدر حجم متلک ها و ازارهای جنسی کم شده بود از چند دوست دیگر پرس و جو کردم و انها هم حرف من را تایید کردند. متاسفانه با شادی تا بسیار موافقم البته هرگز نمی توان گفت که تمام پسر ها این طور بوده اند و هستند اما متاسفانه ازارهای جنسی و فسادانگیز دانستن زنان در کشور ما بسیار بسیار بسیار شایع است .
))
by mohamad:
خوب یکی هم به خودش بگه چه فرقی بین شما و آقای احمدی نژاد هست؟ آقای احمدی نژاد روی هوا آمار می ده، خانم صدر هم همینطور!
در چهارچوب بحثی که شادی صدر می کند، اینکه من و تو متلک نگفته ایم، اگر نگفته ایم، فضیلتی نیست. متلک نگفتن یعنی با سنگ توی سر کسی نزدن. یا بگو نقطه ی صفر. نقطه ی بالای صفر مثلا این است که اگر کسی متلک شنید و کمک خواست بروی دست مزاحم را بگیری ببری بدهی دست پلیس. پایین تر از این آدم چیزی است در حد تیر چراغ برق، که البته بهتر از مزاحم بودن است اما افتخاری ندارد....
از: کمانگیر
اکثر ما مردا به نوعی با این مساله سر و کار داشتیم که زنهایی که تو زندگیمون هستند (مادر، خواهر، همسر) به نوعی مورد آزار واقع شدن. اما به نظر شما مردها مورد آزار نیستند؟ اون جوانی که در بهترین دوران زندگیش و به جای رشد و بالندگی به خاطر بیکاری (چه فقیرش چه ثروتمندش) از یکطرف و ارضای میل طبیعی جنسیش از طرف دیگه باید هر روز صبح تا شب دنبال دخترها و زنها بکنه و با شیوه ای کاملا غلط به بدترین نحو ممکن یکم اون رو آروم کنه و بعدش برای جلوگیری از عذاب وجدان دوباره به همین کار پناه ببره تا یاد بدبختیاش نیوفته (مثل پناه به مواد مخدر و الکل و ...)، اون پسری که بهش گفتن دخترا جیزن و نباید طرفشون بری (و مشکل بزرگتر اینجاست که خیلی از دخترها هم اینو قبول دارن) و هزار جور آیه و روایت براش میارن که اگه حتی به دختر نزدیک بشی میری جهنم (یا عمرت کم میشه یا خنگ میشی) و تنها راه آروم کردن خود رو در خود ارضایی یا همجنسبازی (دقت کردین چرا آمار خود ارضایی و همجنسبازی در ایران چقدر بالاست؟) یا کلا نفی میل جنسی میبینه و وقتی به سن بلوغ رسید اونقدر سردرگم میشه که همه انها براش ضد ارزش میشه و میره که عقده این چند سال و خالی کنه سر یک زن (یا همسرش یا زنای دیگه که با این وضع سخت شدن شرایط ازدواج معمولا دومی)، همه و همه کار بسیار نادرست و غلطیه. در این شکی نیست. ولی به من بگید که چطور باید از این پسرای جوون امروز یا دیروز با اون گذشته وحشتناک جنسی انتظار داشت که درست رفتار کنن؟ تا زمانی که ما به رابطه جنسی به عنوان یک پدیده فاسد همراه با گناه نگاه کنیم و هرگونه تلاش در جهت پرداختن با اون به روش صحیح و مجازش رو نفی کنیم، این معضل در جامعه وجود خواهد داشت و هر روز بدتر از دیروز خواهد شد (انصافا چند درصد از ما حاضریم با کمال میل به فرزندان خود، چه دختر چه پسر، اجازه داشتن یه رابطه جنسی سالم و کنترل شده رو بدیم؟)
نمی خوام یه طرفه از مردها دفاع کنم و زنها رو مقصر بدونم (مشکل اینجاست که اغلب ما به جای منطقی فکر کردن جهت رفع مشکل، دنبال پیدا کردن مقصر و رفع تقصیر از خود میگردیم و در این راه از هر روشی چه درست و چه غلط استفاده میکنیم). هروقت در یک جامعه دوجنسی یک جنس با مشکل مواجه بشه جنس بعدی هم حتما با مشکل مواجه خواهد شد. تمام مشکلاتی که الان مردان و زنان ما با اونها درگیرن (مثل انتظار مردسالاری و چند زوجه بودن در مردها و ناتوانی جنسی و تفکر حقیر بودن و مرد ستیزی در زنها) به طور مستقیم و غیر مستقیم ریشه در عقده های جنسیشون داره که هم در مردها هست و هم در زنها. به همین دلیله که بسیاری از مردها زن رو فقط به عنوان کالایی برای ارضای میل جنسی خود میبینند و بسیاری از زنان هم مرد رو فقط ابزاری برای رسیدن به آرزوهاشون میدونن (چندتا دختر رو میشناسین که فقط خود پسر به عنوان ملاک ازدواج براشون مهم باشه و پول و مهریه و ... نخوان؟). اینجوری میشه که در باور اغلب زنان و مردان جامعه ما، ازدواج چیزی جز خودفروشی شرعی یک زن نیست. یک معامله کاملا قانونی و بدیهی که زن در ازا اریه بدن خود به مرد از او طلب مال و رفاه میکنه. مادامیکه زن و مرد همدیگرو به چشم یک کالا (و نه یک انسان) ببینن تمام رفتاری که الان در جامعه ما هست (مرد/زن سالاری، متلک، تجاوز، خیانت، تعدد زوجات، حجاب به شکل فعلی، مردستیزی، ...) غیر قابل اجتناب خواهد بود.
- مردان آسیب پذیر ترین قشر در برابر زنان هستند.تهاجم متلک گویی و سایر رفتارهای
تهاجمی نشانه آسیب پذیری مردان در برابر زنان می باشد و نه نشانه برتری مردان در برابر
زنان.
2-ویژگیهای جامعه ایران و نوع ارتباطات محدود مردان و زنان و ناتوانی در دستیابی قاتونمند به جنس مخالف باعث بیشتر شدن این آسیب پذیری و بیشتر شدن رفتارهای تهاجمی مردان شده است.به یاد داشته باشیم در دوره ای که این ویژگیهای خاص در جامعه ایران نبود،پسران مهمترین حافظان محلات در برابر معدود مزاحمین بودند.
3-در مسیر رسیدن جامعه به نقطه کنونی تحول خود، زنان در کنار مردان شریک بوده اند.
4-به جای رسیدن به حقیقت با روش خودزنی،با نگاه جنسیت زدایانه از پدیده های اجتماعی،
نا امیدی از رفتارهای تهاجمی مردان جای خود را به امیدواری برای شناخت راههای ایجاد
رفتارهای آبرومندانه مردان خواهد داد.با این نگاه زنان دیگرمجبور نخواهند بود با نفرت با شوهران و پسران خود روبروشوند.
1- مردان آسیب پذیر ترین قشر در برابر زنان هستند.تهاجم متلک گویی و سایر رفتارهای
تهاجمی نشانه آسیب پذیری مردان در برابر زنان می باشد و نه نشانه برتری مردان در برابر
زنان.
2-ویژگیهای جامعه ایران و نوع ارتباطات محدود مردان و زنان و ناتوانی در دستیابی قاتونمند به جنس مخالف باعث بیشتر شدن این آسیب پذیری و بیشتر شدن رفتارهای تهاجمی مردان شده است.به یاد داشته باشیم در دوره ای که این ویژگیهای خاص در جامعه ایران نبود،پسران مهمترین حافظان محلات در برابر معدود مزاحمین بودند.
3-در مسیر رسیدن جامعه به نقطه کنونی تحول خود، زنان در کنار مردان شریک بوده اند.
4-به جای رسیدن به حقیقت با روش خودزنی،با نگاه جنسیت زدایانه از پدیده های اجتماعی،
نا امیدی از رفتارهای تهاجمی مردان جای خود را به امیدواری برای شناخت راههای ایجاد
رفتارهای آبرومندانه مردان خواهد داد.با این نگاه زنان دیگرمجبور نخواهند بود با نفرت با شوهران و پسران خود روبروشوند.
حالا چه فرقی هست بین نویسنده مقاله و به قول ایشون مرد متلک انداز ایرانی ؟ به نظر من هیچی . چون مثل صدیقی و بقیه این قوم که هیچ وقت ایرانیان مجاز به داشتن عقاید مختلف نمی دانند و همیشه طوری صحبت می کنند که انگار تمام ایرانی ها بازماندگان شیعان همراه علی در جنگ نهروان هستند و همه منتظر دستور و ظهور (حالا ممکن است در جزیات اختلاف نظری باشد و گرنه بقیه قضیه برای اینها حل شده است)خانم صدر هم با خیال راحت متلک اندازی را جزو ماهیت اجتماعی مردان ایرانی می کند و راحت به تحلیلش می رسد و صدیقی احمق می شود طفلک.
و برای اینکه پارادوکس کامل هم بشود آخر سر به نتیجه می رسد که بعله ما اصلا از نوزادی دیکتاتور هستیم و زن ایرانی بدبخت است و مرد ایرانی شمر زمانه. و یک لحظه هم فکر نمی کند مطلبی که خودش نوشته که نسخه بدتری از دیکتاتوری است که حالا خودش اسمش را زن و مرد ایرانی گذاشته و به هر کدام هم وظیفه ای داده که حق قصور هم ندارند.
she is sadly right. i am an Iranian man and i shamefully admit that i have been so as she described. We the Iranian men owe this disturbing admission of guilt and shame to our sisters and mothers. This could be an honest and constructive start for us to rebuild our society.
زیبا و به جا بود نوشته، ممنون
راستش تعدادمردانی که غیرازاین فکرکنندو غیرازاین باشند که خانم صدر نوشته آنقدر در ایران کمه که میشه حتی نادیده شون گرفت. متاسفم که اینطوره ،اما همینه که ایشون نوشته. اگرخود آقایون هم انصاف داشته باشند مقاله ایشون را تا حد خیلی زیادی قبول میکنند. باید به مردان هموطنم بگم که فقط باید زن بود تا فهمید زن بودن چقدر در ایران سخته. نه فقط مردها بلکه قانون، فرهنگ و حتی بسیاری از زنان و مادران زندگی را برای زنان ایرانی مشکل و حتی گاهی غیرقابل تحمل میکنند.
خانم صدر شما مثل اینکه برای رسیدن به هدف های فمینیستیتون دست به دامن متلک (به مردان) شده اید؟
fekr konam age agayi in metalebo xunde ve shaki shode do se ruz bad ke arumtar shod ye bare dige bexune
man ba in xanum moafeqam
masale ine ke ma nemixahim xodemuno tu ayne bebinim
ne inke ma mardha badim
belke be in mana ke omuman na adelim
bahse biyolojik be kenar
bahse dini ro ke velesh
vali xoddari chiziye ke ma ha bazen be xodemun ham bayad gushzad konim
بجای این همه دعوا این مقاله را بخونید
http://persian.kamangir.net/?p=5888
از آزش کمانگیر
بسیار تحلیل خوب و بجایی بود.
مطمئنم کسانی که نوشته شما را خلاف دانستند از همان چنسیتی هستند که این تبعیض و تحقیر را در خیابانهای تهران تجربه نکردند. و اگر نه دلیل و مدرک چه میخواهید.
دلیل منم دلیل هزاران زن مثل منند که وقتی از میخواهند از خانه بیرون بروند ده بار جلوی آینه پشت مانتوشان را چک میکنند تا مبادا معلوم بودن برجستگی باسن, متلکهای بیشتر را نثارشان کند.
سوگل عزیز
شما بحثو ظاهرا متوجه نشدی . هگه همرو با یه چوب زدن خوب باشه و مشت نمونه خروار باشه اینجا که بحثی نداریم. این جور که شما می گی زنای ایرونی گل و بلبل و خانوم مردا یه سری آدم شارلاتان که استثمار گرن و متلک گو چایی می خورن حال می کنن و ال وبل! ولی نه اگه می خوایم بحث کنیم و ریشه شناسی کنیم که خیلی از مردها نه متلک گفتن نه ارزش زنو پایین آوردن نه ... من به شخصه کلی تازه مورد افاضات خانومها هم قرار گرفتم . کلی هم به قول شما از زنان متلک شنیدم و اینا . میشه بحث کرد اما حفظ احترام همیشه واجبه
دوستان گریه نکنین فحشم ندین..واقعیت تلخه..خوشبختانه این یکیو می شه عوضش کرد..
ممکنه استثنائاتی وجود داشته باشه..ولی واقعیت جامعه ی ایران اینه..جامعه ای که ازار زن ها توش طبیعیه و زن ها هم اینو قبول کردن
از بچگی به ما یاد می دن که شما شکلاتین و گلین و اینا باید خودتونو بپوشونین که مردای هرزه شما رو نبینن..بابا ما به خدا نه شکلاتیم نه گل ما انسانیم انسان.. کسایی که باید پلیس باهاشون برخورد کنه مردایی هستن که مزاحم می شن نه زن های بیچاره..
اقایون هم دقت کنن که خانوم صدر داره از تجربه های نوجوانیتون صحبت می کنه بیشتر..اگه از سی رد شدین و دیگه تو فاز متلک انداختن نیستین خدا عمرتون بده واقعا هنر کردین..بحث تربیتیه کسی نگفت همه ی مردای ایرانی تو خیابون متلک میندازن
Ba drod
ba bend bend meqale moafqm, destet drd nken, bayd kar ra az ancha shroe krd, bechay feryad wa msybeta , bexanidesh, fekr knim ke ma mrda hemanim ke Shadi aziz be xobi analizesh krde , feryad nezenim ke mn nistem, koshesh konim ke xod ra texir deheim, ba shadi hemrah shwim beray texir mentalitei merdane .
ضمن احترام فراوانی که برای خانم صدر قائل هستم
به اطلاع میرسانم:
مردی 37 ساله هستم که تا بحال هیچ متلکی نگفته ام و سعی کرده ام در همه حال یار و یاور خواهرانم، مادرم، همسرم و زنان باشم.
همگان به فرهنگ عمومی اشتباهی که حاکم است و به سادگی از کنار آن میگذریم آگاه هستیم و نوشته شما در جهت روشنگری آن ره گشا است.
اما مطلب شما عمیقا ناراحتم کرد.
خانم صدر انسانهایی در همین ایران هستند که شاید تربیت درستی داشته باشند و از آلودگیهایی عموم مردان بری باشند.
منصف باشیم و همه را به یک چشم نبینیم، دقیقتر تفاوتها را بنگریم و انسانهای ارزشمند را پاس داریم. با احترام به آنها بنگریم و یاد کنیم.
- “شما ما را در حجاب میکنید، ما در حجاب میرویم.” با عرض پوزش، مگر شما کوزه هستید؟ خود این جمله که تخلصی غیر عمدی از کل متن بود نشان از این دارد که این خود زن تبعیض پذیرفته است که به ظلمی که بر او روا داشته می شود دامن می زند. شادی صدر نماینده زنان است؟ پس وای به حالشان که نماینده شان تلویحاً، بی اراده و سست و خمیرگونه توصیف شان می کند... شاید البته حق هم دارد و خودش زن است و بهتر میداند و میشناسد زنان را.
- من پسر، بالغ شده ام و در عین بالغ شدنم تا به حال به دختری متلک نگفته ام و هیچ کدامشان را مورد آزار و اذیت بصری و کلامی قرار نداده ام.. در هیچ کپسول حیات ویژه ای هم پرورش پیدا نکرده ام.. خانه ما در یک شهر پر از مهاجر و در یک محله شلوغ بود و هست. پس این تعمیم دادن ها که بوی تنفر ممزوج شده در آن بیشتر از آن است که بشود انکارش کرد برای چه است و چه منظوری دارد؟
- بگذارید یک نکته جالب برایتان بگویم.. در بعضی از کشورهای آزاد، حداقل فاصله مجاز بین دو شهروند، 30-40 سانت است و این یعنی اگر شخصی خودش را بدون اجازه به 10 سانتی متری کسی نزدیک کند، پا به حریم خصوصی اش گذاشته و عواقب کیفری اش را باید بپذیرد. من به شخصه هرجا از نوشته های شادی صدر گونه تا آن خیلی معتدل تر هایش را که خواندم، هرجا سخن از دستمالی دختران بود، قباحتش را از منظر به حراج رفتن عفت و حرمت زنانگی انگاشته بودند.. نه زیر پا گذاشته شدن حقوق شهروندی. شادی صدر نگران حقوق شهروندی نیست... نگران است با تماس دست یک پسر به بدنش، حرمت سنتی اش به عنوان یک زن که باید “دور از دسترس” اغیار باشد از هم بپاشد.. نشانه می خواهید؟ اگر یک همجنس یا یک دختر دیگر کاری شبیه به این را با او بکند و یا فاصله اش را حفظ نکند، اینقدر آشفته نخواهد شد. بله خانوم صدر... این اول خود شمایید که خودتان را با دید جنسیتی می بینید.. همان موقع که اولین متلک ها را شنیدید و فکر کردید الان حرمت شرقی تان شکسته شد جنسی نگاه کردن به خود را شروع کردید و حالا آن را به طرف مقابل نسبت می دهید.
اگر عارضه ای مثبت یا منفی در جامعه ای رخ بدهد، مربوط به تمام اقشار است...نه قسمتی از آن یا حتی نیمی از آن. چطور ما پسرها در این جامعه زندگی کردیم و با نگاه جنسیتی بار آمدیم اما شما هم مثل خود ما در این جامعه زندگی کردید و اصلاً هم این طور بار نیامدید؟
نمیدانم جامعهی آماریِ شما چقدر بزرگ بوده است و پایهی تعمیمهایتان چیست. من مذکر و سیوهشتسالهام، و بیش از سی سال در ایران زندگی کردهام. هرگز در خیابان به خانمی متلک نگفتهام.
عملی غلط (همه آنچه شما به آقایان نسبت دادید) نیازی به دفاع ندارد اما اینکه شما کاملا یک سویه یک طرف را به باز تولید تبعیض محکوم می کنید کاملا غلط است، شما خود جامعه شناس و وکیل هستید و به خوبی آگاه که مسائل اجتماعی هرگز معادله ایی یک سویه و خطی نیست بنا بر این باشد می شود رساله ایی صد صفحه ایی نوشت که کجاها زنان خود در بازتولید این تبعیض نقش داشته و دارند. به نظرم بیشتر از انکه متنی آکادمیک و علمی در نقد پدیده ایی اجتماعی بنویسید، احساسی نوشته اید و خود که منتقد خط کشی و تقسیم بندی هستید بارها من را ” بله شما آقایان” خطاب می کنید، و این می شود که اینجا اقایانی صف می شکند که از خود دفاع کنند، به هر حال خیلی ها هم چای ننوشیدند و با این مسئله تفریح نکردند، اینکه پاره های تن مان ، نیمی از هستی مان بالقوه فاسد و مایه تباهی و دلیل زلزله بر شمرده می شود جای خنده و تفریح نیست و نبود خانم صدر.
“سیما: مشکل تربیت غلط ایرانیهاست”
دقیقا همین طوره. اما باید توجه داشته باشیم که این زنها هستن که بچه ها رو تربیت میکنن.
بعد از نوشتن کامنت اولم، نگاهی به چند وب سایت کردم تا بیشتر با نوشته های این خانم آشنا شوم. این یک از چند مقاله بود:
http://www.roozonline.com/persian/opinion/opinion-article/article/2010/april/21//-3c73c384c1.html
قابل توجه دوستانی که ادعای توخالی و بی بنیه بودن ایشون را میکنند.
درود
آمدم بگم تو تعریف شما از مرد ایرونی قرار نمی گیرم. یا من ایرونی نیستم و ایروان بزرگ نشدم( که شدم) یا شما گودرز و شقایق وصلت دادی . امیدورام روزی برسه هممون به حقوق هم احترام بزاریم. موفق باشید
من قبول دارم که این حرف تا حدودی صحت داره و اپیدمیه ولی کاش یک مقدار از تندی کلام کم میکردید و همه را با یک چوب نمیراندید. به هرحال من دوست ندارم با یک متن نسبت به کسی موضع بگیرم و امیدوارم این حرف رو صرفا” به عنوان یک انتقاد ساده (و نه حمله به قول بعضی دوستان) از من بپذیرید. پیروز باشید.
شباهت خانم صدر به حجتالاسلام صدیقی از نظر تعمیم جز به کل خیلی بیشتر از مردها به ایشان است.
یک حقوق دان باید خیلی دقیق تر از این باشد.
از طرف دیگر اگر حجاب بخشی از فرهنگ من ایرانی بوده و هست رعایت حال خانم ها هم بخش دیگری از آن بوده و هست.
پلیس ها جامعه را پر از دزدی و جنایت می یابند
آخوند ها همه را بی دین و نماز می دانند
اما حقوق دان و یا جامعه شناس باید دقیق تر حرف بزند و عمیق تر فکر و بررسی کند.
حق شکایت از خانم صدر محفوظ است
فکر کنم وقتشه چندتای تحقیق دانشگاهی علمی راجع به نقش منفی غرب در بادکردن مصنوعی فعالان حقوق بشری و اثر منفی آن انجام بشه، افرادی مانند خانم صدر گرامی و یا رکسانا صابری و امثالهم که تنها به دلیل دستگیری بدون مایه علمی و تجربه شایسته باد می شوند و مطرح ، این مقاله سطحی نشانی است از از اثر منفی این توجه پوشالی بین المللی در مطرح کردن افراد بی بنیه
اصل مطلب، یعنی اینکه نگاه مردسالارانه در جامعه ما سواره حقیقتی است. پاک کردن نگاه و فکر از این کج اندیشی - حتی برای ما مردان روشنفکر هم - آسان نیست. عارضه ایست فرهنگی و با آگاه کردن و آگاه شدن تنها قابل حل است. اما ، به نگاه من، انگیزه و انرزی برای این پالایش از عشق می آید. عشقی که انسان را تلطیف می کنه و اجازه ‘نا راحت’ کردن موجودی دیگر را از ما سلب میکنه.
می دونم نوشته این خانم برخی دوستان را ناراحت کرده، من با نوشته های ایشون آشنا نیستم، اما به نظرم سبک این نوشته به ‘شوک تراپی’ میخوره. واقعیتی را با اندکی بزرگتر کردن به شکلی دردناک در می آوری تا خواننده از این عادت و خواب و مسخ تاریخی بلکه تکانی بخورد و بیدار شود. پس، طبیعتا ‘تکان دهنده’ است. این به دو نوع عکس العمل منفی و سوپر مردانه (تحقیر و توهین) خودش را نشون میده. اما، من بعنوان یک مرد ایرانی، که در سالهای قبل از انقلاب پسرکی دبیرستانی بودم، تا سالهای بعد از انقلاب، در هر دو رنگ فرهنگ این داستان را شاهد بوده ام، شما هم! با انکار که چیزی حل نمی شه.
چه قدر نظر های زیادی. من هنوز همه را نخوانده ام. اما قبلش این را بگویم که شاید شما مقاله ای هم برای آن طرف ماجرا، یعنی زنان نوشتید. من جزو افتخاراتم اینه که نه به اطرافیانم گفتم روسری سر کنند و نه گفته ام روسری را بر دارند. تا به حال به هیچ دختری متلک نگفته ام . میدانید نتیجه چیست؟ بارها و بارها از زن های اطراف خودم شنیده ام : تو که غیرت نداری.
ظاهرا زنان هم از چیزی ب اسم غیرت لذت می برند. مطمنا من هم اگر لباس مرتب و چسبان و شلوار تنگ بیرون بیآیم همسرم به من تذکر می دهد. ایرادش چیست که دو نفر به هم توجه داشته باشند. این را گفتم که لطفا منظورتان را واضحتر بنویسید. چون اون اکثریتی که مد نظر شماست را با اقلیت دیگر جدا نکرده اید.
خانم صدر، فرمایشات شما صحیح است چون غیر از این از یک فمینیست انتظار نمی رود. فقط خواستم به شما یادآوری کنم که ما مردان توسط مادران ایرانی که جامعه زنان ایرانی را تشکیل می دهند ،پرورش یافته ایم و از کودکی رفتار با دختران و زنان را از مادر و خواهرمان یاد می گیریم.از کودکی با گفته های ضد و نقیض زنان در مورد خود زنان آشنا می شویم. مادر و خواهرمان بهترین زنان روی زمین هستند و در مقابل دختری که ما به آن علاقه پیدا می کنیم ،به جادوگری از سوی مادرمان تشبیه می شود.خانم صدر شما زنان به ما مردان آموزش غلط می دهید ،شما زن ایرانی به ما یاد می دهید که متلک گفتن و ...را جایگزین عشق ورزیدن نماییم و در نهایت اگر ازدواج کنیم تنها فعل آن را صرف کرده ایم بدون آنکه علاقه و عشقی در میان باشد.خانم صدر ،کدام زن ایرانی را می شناسید که از شنیدن متلک حتی در میانسالی خشنود نشود. و جمله آخر ، شما که در خارج زندگی می کنید، در کدام کشور زن جوانی را در خیابان می توان دید که آرایشی مانند عروس دارد و بوی عطر آن به شعاع چند متر فضا را معطر کرده است و از جلب توجه مردان لذت می برد . خانم صدر ، بهترین راه تربیت مردان ایرانی ، تربیت زنان ایرانی برای پرورش کودکان پسر خود می باشد که مردان آینده جامعه هستند.
حمید ونکوور
اگرچه قبول دارم که همه مردان ایرانی با متلک گفتن بزرگ نشده اند اما برفرض اینکه بگویم ده درصد یا بیست درصد یا چهل درصد .. دردی از مشکل دوا نمیکند. هر بار که بحثهایی از این دست با مردان نزدیک آنها که به عبارتی طرفدار حقوق زن هم هستند داشته ام یک هو بهشان بر میخورد و گارد میگیرند که من که اینطوری نیستم همه اینطوری نیستند. به جای انکار باید قبول کرد و به درمان درد پرداخت. با کی بود کی بود من نبودم دردی دوا نمیشود
دوباره به یکی جایزه دادند، جوگرفتش
اوهوی خانم صدر از اونور پشت بوم نیافتی
کامنت تورج نمونهای است از حرفهایی که به امثال خانم صدر دلگرمی میدهد. وقتی که نگاه این قدر سیاه و سفید باشد و نویسنده این قدر بیپروا نظریه سست خودش را تعمیم دهد از دیدن نظرات منفی هم خوشحال خواهد شد و پیش خودش خواهد گفت “لابد آب در خوابگاه مورچگان ریخته بودم!!!”.
خانم صدر،
واقعا خسته نباشی. عالی بود.
این کامنت های منفی که میگیری نشان دهنده ی اثرگذاری مقالته. کاش همین طور که مردها رو به فکر واداشته (و حتی عصبانی کرده) خانم ها رو هم به فکر واداره.
Feminism ye no bimaari baraaye zehn nist. Shakki bar in nist ke jaame’e va fard, baraaye mard o zan, fargh ghaa’el mishe. Va faghat baraabariye hoghooghi nist ke mitoone in ekhtelaafaat ro az beyn bebareh. In farhang hast ke baayad avaz beshe, in tarze fekr ke mard shojaa hast o zan tarsoo, mard manteghist o zan nist, va in entezaar ke zan baayad chaayi biyaareh o nah mard. Vali khob, hamintor ke har chi khoob o bad daarhe, khaanom e Sadr ham dar goftemaan e feminism kheyli biraahe miran o bi raft migan. Dige in yeki az bi asaastarin maghaalehaayi bood ke taa haalaa khoondam.
Man Shadi Sadr ro bekhatere hameye mobarezatesh va karhash tahsin mikonam vali bayad begam kheyli tohin amize moghayese kardane hameye mardaye irooni ba oon ashghal, pas shayad manam betoonam begam ke chandan farghi beyne fatemeh rajabi va sayere zanaye irani nemibinam.
آقایان محترم یك بار دیگه لطفا كامنتهاتون رو بخونید. پر از نگاه جنسیتی است. بدون توهین و تحقیر هم می شود یك نوشته را نقد كرد. از معجزات الهی ست كه یك آقایی هم از قم به درست بودن شهادت دو زن در برابر یك مرد، با همین نوشتهی شادی صدر پی برد! جل الخالق!
حضرت علیا مخدره، سرکار خانم صدر
راست و حسینی، فکر می کنید اگر این حقیر کمتر از فقیر از مهارتهای آنچنانی - که به زعم شما لازمه مرد شدن هر پسر کاکل زری ایرانی است - بویی برده بودم، هم الساعه بجای ایستادن در سر گذر و خنک کردن جگر به مصداق وصف العیش نصف العیش، به خواندن مرقومه سرکار علیه در تارنمای مردمک مشغول بودم؟ محض اطلاع حضرت عالی سن این حقیر از سی گذشته و همچنان پای نخ دادنمان که می رسد صم بکم می شویم، انگار که زبانم لال قرار است شطحیات بایزید بسطامی قرائت کنیم، زبانمان در کام میگیرد. پنداری که خناق گرفته باشیم. شکر رب رحیم که از مردی هم کم نداریم، اقلکن اگر آن قسمت هنر متلک پرانی نداشته مان را درز بگیریم.
افاضات شما را که خواندیم فاتحه بر پدر رفیقی فرستادیم که با معیارهای شما مرد نبود و وقتی نهیبش زدند که اوهوی! تو به برابری زن و مرد معتقدی؟ گفت کی؟ من؟ من به برابری آدمها معتقدم.
http://adamizadi.blogspot.com/2010/04/blog-post.html
http://adamizadi.blogspot.com/2010/04/blog-post_19.html
این دوتا نوشته های یه مرده.فکر می کنم به این موضوع مربوط باشه.
باید به این نکته توجه کرد که خانم صدر یک چهره بین المللی هستند و باید به جایگاهی که از اون صحبت می کنن توجه کنن. اگر این مقاله ترجمه بشه و در یک مجله خارجی چاپ بشه هر کدوم از ما با خوندنش چه احساسی پیدا می کنیم؟ آیا این واقعا یک تحلیل جامع شناسیه؟ ما با وجود این که به امثال خانم صدر افتخار می کنیم انتظار داریم به وزن سخنانشون بیشتر توجه کنن...
شادی صدر نوشته: «خب امامجمعه «فلکزده» تهران هم که چیزی غیر از این نگفته که شما گفتهاید و میگویید: گفته زنها با بیحجابیشان فساد میآورند، چون باعث میشوند مردها تحریک شوند. و فساد، زلزله میآورد. گیرم دومین جمله را شما اینطوری نمیگویید» ... راست میگه خب من هم دیدم هر کسی که خواست امام جمعه را مسخره کند به تکه دوم جمله گیر می داد . حتی وقتی روزنامه های خارجی تکه اول سخنان امام جمعه را تیتر زده بودند دوستان ایرانی متعجب شده بودند! یعنی مشکل تربیت غلط ایرانیهاست که چیزی که روزنامه خارجی مسخره یافته بود به نظر دوستان بدیهی یا حاشیه ای بود
میدونید تو کانادا یک پسر ایرانی در سال ۲۰۰۸، تو آسانسور چون چاک سینه یه خانوم معلوم بود به خودش اجازه داد بوسش کنه! چون طبق فرهنگ ایرانی پرورش یافته بود که پا از حد خود فرا گذاشتن برای مردان مجاز است. البته اونجا کانادا بود و اون خانوم شکایت کرد . پسره تو دادگاه گفت دختره خودش میخواست چون لباس باز پوشیده بود!!! حالا ایشون شاگرد فوق لیسانس یا دکترای مملکت بود ....... .دیگه تعداد این افراد رو خدا داند. مشکل تربیت غلط ایرانیهاست
Bayad az ishoon ke edeaaye “roshan feki” dare, porsid, farghe shoma va aghaye ahmadinejad chiyeh? Amare ghalat dadan? Hame marda injoorian? Dar iran hamjens gara, gerooni, faghr o badbakhti nist? dar iran hich mardi nist ke be zan matalak nagofte bashe? Dar iran zani hast ke be mard matalak bege? Dar iran ayad marda va zana az bachegi baham bar mian? Aya dar gharb zanha azadand? Aya dar gharb zanha har rooz dar mahale kar o 1000 ja dige be ghole khodeshoon, “haress” nemishan? Baba, lozoomi nadare hame roshan fekr bashan. Bikhod nist az ghadim o nadim migoftan ye seri zana bayad beshinan khune zarf beshooran! Amsale khanome Sadr!
Milyoonha zan dar donya hastan ke koli khedmat mikonan be hameye mardom, bi hich menat o dad o faryadi. Ki az oona sokhan mige? Baba, joone madaretoon dast az sare siyasat o jame bar darid!