معاون کنسولی و امور ایرانیان وزارت خارجه هفته پیش اعلام کرد که براساس آمار حدود چهار میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند که به اعتقاد او، عدد واقعی آن پنج میلیون نفر است.
معاون کنسولی و امور ایرانیان وزارت خارجه هفته پیش اعلام کرد که براساس آمار حدود چهار میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند که به اعتقاد او، عدد واقعی آن پنج میلیون نفر است.
حسن قشقاوی میگوید آمار دقیقی درباره ایرانیهای مقیم خارج وجود ندارد، اما عدد چهار میلیون نفر بر اساس پروندهها و مراجعههای کنسولی در کشورهای دیگر است.
پیش از این خبرگزاری ایسنا به نقل از محمد شریف ملکزاده، دبیرکل امور ایرانیان خارج از کشور گزارش داده بود که آمار رسمی از ایرانیان در خارج از کشور نه در وزارت خارجه و نه در هیچ سازمان دیگری وجود ندارد.
شورای عالی ایرانیان خارج از کشور از اواخر سال 1383 با هدف انجام طرح جامع آماری ایرانیان در همه کشورهای جهان و ایجاد بانک اطلاعاتی ایرانیان تشکیل شد اما تاکنون آمار دقیق و رسمی در این زمینه منتشر نکرده است.
یک سال پیش از این، اسفندیار رحیممشایی جانشین محمود احمدینژاد در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، گفته بود که «مقدمات تهیه بانک جامع آماری ایرانیان ساکن خارج از کشور برای برنامهریزی و تسهیل در رسیدگی به مسائل و مشکلات حقوقی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی» فراهم شده است.
مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده است که شورای عالی ایرانیان خارج از کشور توانایی لازم برای تعریف راهبرد چگونگی رفتار با ایرانیان مقیم خارج را ندارد.
آمار رو به افزایش مهاجرت ایرانی ها
مهاجرت ایرانیها به خارج از کشور به دلیل فشارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در چند سال گذشته افزایش یافته است.
بخشی از این مهاجران به خارج از کشور پناهنده میشوند و هم اکنون در صف پناهجویان ایرانی، علاوه بر چهرههای سیاسی سرشناس، فعالان مدنی، دیپلماتها، روزنامهنگاران و ورزشکاران هم دیده میشوند.
پایگاه مطبوعاتی پارلمان آلمان در گزارش اسفند سال گذشته خود آماری منتشر کرد که نشان میدهد تنها در سال 2009 میلادی شش هزار و 879 ایرانی به این کشور پناهنده شدهاند و همین سبب شد که وزارت خارجه جمهوری اسلامی به دولت آلمان به دلیل سیاست اعطای پناهندگی به پناهجویان ایرانی اعتراض کند.
همچنین روند خروج نخبگان، دانشگاهیان و روشنفکران از ایران که از آن گاهی با عنوان «فرار مغزها» یاد میشود، در یک سال گذشته و درپی ناآرامیهای پس از انتخابات خرداد 88 افزایش یافته است.
به گزارش صندوق بینالمللی پول، سالانه بین 150 تا 180 هزار نفر از ایرانیهای تحصیل کرده برای خروج از کشور اقدام میکنند و ایران از نظر فرار مغزها در بین 91 کشور در حال توسعه و توسعه نیافته جهان مقام یکم را دارد.
با وجود این آمارها، محمود احمدینژاد پیشتر درباره مهاجرت دانشآموختگان ایرانی ادعا کرده بود که ایران «فرار مغزها» ندارد.
سئوالی که در پی خواندن این مطلب به ذهن خواننده متبادر می شود اینستکه چه عاملی باعث شده که رژیم بعد از سه دهه بناگاه بیاد ایرانیان خارج از کشور افتاده و سعی در شناخت و موقعیت اجتماعی و تخصصی آنان دارد. چه فاکتورهایی دست به دست هم داده تا نظام جمهوری اسلامی که سابق بر این از روی عناد و لجبازی با برچسبها و انگ زدنهای گوناگون متخصصین و نخبگان کشور را از خود میراند بناگاه دایه مهربانتر از مادر شده و سعی در پل زدن ارتباطی با آنان بر امده است؟ آیا باید گفت که چون کفگیرش به ته دیگ خورده و به این نتیجه رسیده است که دیگر مملکت را با فقه دوازده امامی نمیشود اداره کرد و نیاز مبرمی به متخصین طراز اوّل در مملکت حس میشود تا چرخ اقتصاد فلج و ا زکار افتاده را به حرکت در آورد یا اینکه با این نیرنگ قصد دارد با یک تیر دونشان بزند, هم با پروپاگاند و وعده های دروغین پای آنان رت به کشور بازکند و هم از سرمایه های هنگفتی که ایرانیان موفق در خارج و بخصوص در امریکا آندوخته اند, برای سرمایه گذاری به ایران جذب کنند که البته تعداد کمی از هموطنان در تله رژِیمی که از هیچ نظر دارای مشروعیت نمی باشد, می افتند مگر آن گروهی که در حیطه لابیهای رژیم در خارج بوده و اصولاً با زد و بند با جمهوری اسلامی به سرمایه هنگفتی دست یافتند. بعد سوم اینکه نظام با این ترفند در صدد تشکل دادن و گسترش نیروهای امنیتی- اطلاعاتی در چارچوب این فعالیتهای بظاهر اقتصادی- فرهنگی و سیاست جذب نیروی کار متخصص میباشد. در دام ترفندهای این رژیم از نفس افتاده و به آخر خط رسیده نیفتیم.!