برخی از ایرانیان مهاجر در کشورهای «مسیحی»، کریسمس را یا به عنوان فرصتی برای شادی و یا به اقتضای همراهی با جامعه میزبان، جشن میگیرند.
نظراتی درباره سرچشمه ایرانی جشن کریسمس مطرح است؛ گمانهایی که با افسانه و اعتقادات میهنپرستانه نیز آمیخته است. اما از آن سو، ایرانیان مهاجر هر سال بیش از سال قبل، کریسمس را در خانههای خود جشن میگیرند؛ هرچند به شیوه خود.
در سالهای پیش از انقلاب سال 57، به دلایل اجتماعی و سیاسی و نیز اقامت شهروندان اروپایی و امریکایی در ایران، جشن کریسمس در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران و به خصوص در هتلها و کابارهها و محافل خصوصی برگزار میشد. پس از انقلاب، جشن کریسمس «خانگی» شد. مسیحیان ایرانی نیز آیین زادروز مسیح را در کلیساهای خود و نیز در خانه و یا سالنهایی که در اختیار «اقلیتهای مذهبی» بود، برگزار میکردند.
پس از پایان جنگ و تغییرات اجتماعی در دهه هفتاد خورشیدی و ورود اجناس خارجی به ایران، کمکم در بعضی محلات تهران و شهرهای بزرگ دیگر نشانههایی از برگزاری جشن کریسمس دیده شد. اما کماکان کریسمس و سال نوی میلادی، جشنی خصوصی، بیسروصدا و پنهان در جامعه ایرانی داخل کشور است.
بخش بزرگی از ایرانیان مسیحی ایران، کاتولیک نیستند و کریسمس را نیز نه در روز بیست و چهارم دسامبر، که در روز ششم ژانویه جشن میگیرند. به جز آشوریها، کلدانیها و ارمنیهای ایران، مسیحیان فارسیزبان هم زادروز عیسی مسیح را جشن میگیرند. کریسمس مسیحیان ایرانی در عین تنوع و گوناگونی آن، همیشه حاوی عناصر و عاداتی بوده است که نشان از ایران داشته است.
کریسمس مسیحیان مهاجر؛ همچنان با رنگ و بوی ایران
کلودیا اسحاق، ایرانی آشوری کاتولیک و مقیم کالیفرنیای امریکا، به مردمک از مراسم ایرانی کریسمس میگوید: ما آشوریها، تلاش کردهایم که در مهاجرت هم کریسمس را مثل سالهایی که در ایران بودیم جشن بگیریم. اما به هر صورت تغییراتی هم پیش آمده است. مثلاً ما در ایران درست شب عید درخت را تزیین میکردیم، اما خوب حالا مثل امریکاییها خیلی زودتر درخت میخریم و تزییناش میکنیم. اما کماکان غذاهای شب عید و روز عید، غذاهای ایرانی است. آنهایی که به سنتها وفادارند، چند روز پیش از عید پرهیز غذایی دارند و گوشت قرمز نمیخورند، شب عید سبزیپلو با ماهی میخورند و صبح بیست و پنجم دسامبر حلیم میپزند.
خانم اسحاق توضیح میدهد: هنوز هم صبح 25 دسامبر به کلیسا میرویم و بعد از تمامشدن مراسم مذهبی، عید را به یکدیگر تبریک میگوییم. درختمان را تا ششم ژانویه نگه میداریم. از کودکی کریسمس را این طور جشن گرفتهایم. با آن چه در امریکا انجام میشود فرق دارد. سعی میکنیم این آیینها را زنده نگه داریم.
روبینا داویدیان، ایرانی ارمنی مقیم کالیفرنیا در این باره به مردمک میگوید: کریسمس برای من ششم ژانویه است اما به خاطر بچههایم که در امریکا به دنیا آمده و بزرگ شدهاند، 24 دسامبر را هم جشن میگیریم. مهاجرت باعث شده است کریسمس ما طولانیتر شود. حال و هوای شهر هم با ایران فرق دارد. این جا کریسمس واقعیتر و ملموستر است.
مسیحیان ایرانی در مهاجرت، سنت عیددیدنی در روزهای پس از کریسمس را هم پاس داشتهاند. این سنت بسیار شبیه عیددیدنی در روزهای آغازین فروردین و نوروز است. یعنی کوچکترها به دیدن بزرگترهای خانواده میروند و عیدی میگیرند.
کریسمس برای ایرانیان غیرمسیحی: به خاطر بچهها
اما زندگی در کشورهای «مسیحی» باعث شده است که بسیاری از ایرانیان غیرمسیحی نیز کریسمس را جشن بگیرند. بسیاری از این ایرانیان مهاجر میگویند که حال و هوای کشورهایی که در آن زندگی میکنند و نیز تعطیلات زمستانی سبب شده است که آنها هم به جشن گرفتن و شادی و پایکوبی ترغیب شوند.
برخی دیگر نیز میگویند به خاطر فرزندانشان که در مهاجرت به دنیا آمده یا بزرگ شدهاند، ناچار بودهاند این جشن را برگزار کنند و برای بچهها هدیه بخرند تا کودکان احساس نکنند که با دوستان «خارجی» خود تفاوتی دارند. عدهای هم به اقتضای «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو» جشن میگیرند تا در چشم نزنند و متفاوت به نظر نرسند.
انگیزه هر چه که باشد، نتیجه یکی بوده است. جشن کریسمس ایرانیان در مهاجرت، «ایرانیزه» شده است. کافی است به میز غذای شب کریسمس نگاهی بیاندازیم؛ در کنار بوقلمون و خوراک ماهی و گوشت خوک بریانشده، بساط زرشکپلو با مرغ و خورش فسنجان و سالاد شیرازی هم به راه است. بعد از شام هم معمولاً بزن و برقص است و اگر درخت کاج تزیینشده و چراغانی داخل و خارج خانه و بستههای کادوپیچیشده را نادیده بگیریم، این مراسم توفیر چندانی با یک «مهمانی ایرانی» ندارد.
ناهید، بیست سالی است که در استکهلم پایتخت سوئد زندگی میکند. او به مردمک میگوید: در منطقهای از استکهلم زندگی میکردیم که سوئدینشین بود. سال اول تنها خانهای که چراغانی و درخت کریسمس نداشت، خانه ما بود. از سال بعد درخت و چراغ و مخلفات را تدارک دیدم. از این که با همه فرق داشته باشیم، معذب بودم.
آمریکانشینها بیش از اروپانشینها جشن میگیرند
به نظر میرسد برگزاری جشن کریسمس با آداب و سنتهای خاص آن در بین ایرانیان مقیم امریکای شمالی بیش از ایرانیان مقیم اروپا مرسوم است.
کلودیا اسحاق بر اساس تجربه شخصی خود میگوید: همه ایرانیهای غیرمسیحی در امریکا کریسمس را جشن میگیرند. دستکم در کالیفرنیا که چنین است. آن چیزی هم که جشن گرفته میشود، ربط چندانی به عیسی مسیح و مسیحیت ندارد. مهمانی است و هدیهدادن و هدیهگرفتن و شام و ناهار و رقص. بیشتر اوقات به جای «مریکریسمس» هم تنها «هپی هالیدی» گفته میشود. به هر حال تعطیلات هم هست و علاقه ما ایرانیان به تجملات جشن و سرور را هم نمیشود ندیده گرفت. مجموعه اینها، «کریسمس ایرانی» است که پرزرق و برق و پرخرج و چشمگیر است.
هرچند در بین ایرانیان خارج از کشور، عده فراوانی هم جشن کریسمس را تنها در همراهی با دوستان غیرایرانی و مسیحی خود جشن میگیرند و در خانههاشان هیچ خبری از جشن و درخت کاج و هدیه نیست؛ به سیاق همان شوخی اینوقتهای سال که «کریسمس هیچ ربطی به شما و خانواده گرامیتان ندارد. لطفاً تا نوروز منتظر بمانید و بعد تبریک بگویید»!