نسخه آرشیو شده

ایرانی‌ها در مالزی؛ گربه کوچک در قلب کوالالامپور
شماری از ایرانیان مقیم مالزی در حاشیه جشن مهرگان در کوآلالامپور
از میان متن

  • ایرانی‌های مالزی پاتوق‌های خودشان را دارند؛ مرکز خریدهای مخصوص، کلوپ و بار مخصوص و مناطق مسکونی مخصوص. اما بیشترشان از هم فراری‌اند. یکی از آن‌ها می‌گوید: از دست ایرانی‌ها فرار کردیم اما این‌جا هم پر از ایرانی است! همه جا تابلو هستیم. هرجا می‌رویم یکی هست که ایرانی بازی در می‌آورد. سعی می‌کنیم زیاد با ایرانی‌ها قاطی نشویم.
نعیمه دوستدار
سه‌شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۰ - ۱۷:۱۹ | کد خبر: 66488

شمار ایرانیان ساکن مالزی به ده‌هاز هزار نفر می‌رسد. نعیمه دوستدار، روزنامه‌نگار ایرانی مقیم مالزی، در گزارشی به حال و روز ایرانیان مقیم این کشور در جنوب‌شرقی آسیا پرداخته است.

سی و چند سال قبل وقتی الهه حشمتی - کسی که به عنوان قدیمی‌ترین ایرانی ساکن مالزی شناخته می‌شود - همراه با شوهر مالایی‌اش به این کشور رفت، ایرانی‌های زیادی مالزی و مردمش را نمی‌شناختند. مردم مالزی هم مثل حالا نبودند. این همه برج و بارو و مرکز خرید و زرق و برق نداشتند. با آداب و رسوم خودشان زندگی می‌کردند. روی زمین می‌نشستند و با دست غذا می‌خوردند.

حالا الهه حشمتی یکی از ده‌ها هزار ایرانی است که در مالزی زندگی می‌کنند، با این فرق که او و مالایی‌ها در این سال‌ها با هم تغییر کرده‌اند. ایرانی‌های امروز مالزی یک تجربه تازه‌اند؛ هم برای خودشان، هم برای دیگران.

مالزی کشور آرامی ‌است. مالایی‌ها اختلاف‌های قومی و مذهبیشان را با لبخند پیش می‌برند. اختلاف قدیمی چینی‌ها و مالایی‌ها، زیرپوست شهر هست اما نه آن‌قدر داغ و حساسیت‌برانگیز که در فضا احساس شود.

آزادی مذهبی باعث می‌شود که در یک خیابان، مسجد و معبد هندی و چینی کنار هم باشند و ناقوس کلیسا و زنگ معبد و اذان، هم‌زمان به گوش برسد.

مالزی یک کشور اسلامی ‌است اما همه مظاهر دنیای مدرن را پذیرفته. از رادیو، صدای موسیقی روز دنیا شنیده می‌شود. تمام برندهای مشهور دنیا در مراکز خرید شعبه دارند. بار‌ها و کلوپ‌ها تا نیمه‌شب بازند و نبض زندگی در «بوکیت بینتانگ» که خیابان توریستی شهر است، شبانه‌روز می‌زند.

صد‌ها هتل، گردش‌گران سراسر دنیا را در خود جا داده‌اند و همه رنگ پوست و همه زبانی در شهر وجود دارد. مردم، گوشه و کنار نشسته‌اند و غذا می‌خورند و به جز ترافیک عصرگاهی مرکز کوالالامپور، راننده تاکسی‌ها از چیز دیگری گله ندارند. در مالزی همیشه تابستان است.

این ایرانی‌های تازه رسیده

برای ایرانی‌هایی که به عنوان توریست یا مقیم به این کشور می‌آیند، جذابیت‌های زیادی وجود دارد. از آزادی‌های مدنی گرفته تا انتخاب‌های گسترده برای لذت بردن و تفریح.

مریم که سه ‌سال است در مالزی زندگی می‌کند درباره روزی که در این‌جا از هواپیما پیاده شده است صحبت می‌کند: یک‌جوری معذب بودم. فکر می‌کردم همه مردم کار و زندگیشان را ول کرده‌اند و من را نگاه می‌کنند. خب فکرش را بکنید! ۲۰ و چند سال مجبور بوده‌ای روسری و مانتو داشته باشی و حالا بدون آن‌ها داشتی در فضای عمومی می‌چرخیدی. جالب این است که این‌جا هر جوری باشی کسی کاری با تو ندارد. در تهران هر چقدر هم که پوشیده بودی، ‌ سنگینی و حس بعضی نگاه‌ها را احساس می‌کردی، اما این‌جا تقریبا خبری از آن‌طور نگاه‌ها نیست.

مریم سوی دیگر این ماجرا را در وضعیت مادرش می‌بیند: مادرم به حجاب اعتقاد دارد. او این‌جا هم مثل ایران محجبه است اما فکر می‌کند این‌جا حتی برای حفظ حجابش هم راحت‌تر است.

برای ایرانی‌هایی که می‌خواهند از فشارهای رایج مذهبی و سیاسی در ایران راحت باشند و آزادی نسبی را در زندگی شخصی و اجتماعیشان تجربه کنند، مالزی مکان خوبی است.

مالزیایی‌ها به کسی خرده نمی‌گیرند بابت پوشش و اعتقاد و رفتار غیراسلامی؛ به همین خاطر خیلی چیزهایی که در ایران ممنوع است این‌جا آزاد است. به دلیل حضور پرشمار ایرانی‌ها در مالزی، کنسرت‌های ایرانی هم طرفداران خودش را دارد و حتی داریوش و فرامرز اصلانی در کوالالامپور برنامه اجرا کرده‌اند. البته این را باید گذاشت کنار بعضی واقعیت‌های دیگر.

گاهی فشارهای اعتقادی دست به دست جریان‌های پشت پرده می‌دهند و مثلا کنسرت محسن نامجو به دلایل مذهبی لغو می‌شود. مالزی برای شیعه‌ها هم فرصت تبلیغ و فعالیت به وجود نمی‌آورد. حتی ممکن است پلیس برنامه‌هایی را که به این قصد برگزار می‌شود تعطیل کند. این جور فعالیت‌ها را سفارت جمهوری اسلامی در ساختمان خودش سازمان‌دهی می‌کند.

این ایرانی‌های درس‌خوان

ساعت ۵‌بعداز ظهر ۲۰مهر، دانشگاه اپیت، مالزی. ماشین‌های مدل به مدل و اتوبوس‌های شبیه به هم جلوی در تالار پارک شده‌اند. توی سالن، دختر‌ها با دامن ارغوانی و پسر‌ها با کراوات ارغوانی، برنامه اجرا می‌کنند. جمعیت زیاد است و نفس در نفس، زل زده‌اند به صحنه‌ای که در آن همه چیز پیدا می‌شود: شعرخوانی ایرانی، موسیقی سنتی ایرانی و رقص ایرانی. جلوی سن، سفره‌ای ارغوانی پهن است. روی آن شاهنامه و جام شراب و نمادهای دیگر جشن مهرگان را گذاشته‌اند. مهمان‌ها کف می‌زنند و سوت می‌کشند. آخر برنامه، چند‌تا از دختر‌ها و پسرهای ارغوانی‌پوش، روی صحنه شروع می‌کنند به رقصیدن و در عرض چند دقیقه، پارتی ایرانی شروع می‌شود.

یکی از دانشجوهای برگزارکننده می‌گوید: دانشگاه ما همیشه پیش‌تاز است. برنامه‌هایی را برگزار می‌کنیم که هیچ‌وقت توی ایران نمی‌شد حرفشان را زد. این‌جا حرف خودمان را می‌زنیم.

آمار دقیقی از تعداد دانشجوهای ایرانی در مالزی در دست نیست. می‌گویند دست کم ۱۷هزار دانشجوی ایرانی در مالزی زندگی می‌کنند که بیشترشان در کوالالامپور و اطراف آن هستند. از چند سال قبل تا حالا، مالزی به قطب تحصیل دانشجوهای ایرانی تبدیل شده که از مقطع کار‌شناسی تا دکتری، در دانشگاه‌های دولتی و کالج‌های خصوصی درس می‌خوانند.

تحصیل در مالزی ارزان است و دردسرهای ایران را ندارد. سد کنکور وجود ندارد و رتبه علمی ‌دانشگاه‌ها بد نیست. دست‌کم ۳ تا ۴ دانشگاه در مالزی رتبه علمی ‌زیر ۵۰۰ دارند در حالی که در بین دانشگاه‌های ایران، تنها دانشگاه تهران است که رتبه علمی ‌آن در بهترین حالت بین ۴۰۱ تا ۵۰۰ متغیر بوده است. امکانات کتابخانه‌ای و آزمایشگاهی در کنار تنوع رشته‌های دانشگاهی، باعث می‌شود دانشگاه‌های مالزی برای دانشجوهای ایرانی جذابیت داشته باشند.

علاوه بر این‌ها دانشجو‌ها در مالزی امکانات و آزادی عمل بیشتری برای زندگی دانشجویی دارند. این فرصت برایشان فراهم است تا چند سال به عنوان دانشجو در کشوری زندگی کنند که محدودیت‌های ایران را ندارد و این امکان را برایشان فراهم می‌کند تا برای تحصیل در مقاطع بالا‌تر، دانشگاه‌های دیگری را در دنیا انتخاب کنند.

سوده، دانشجوی کار‌شناسی ارشد مدیریت کامپیو‌تر در دانشگاه UTM، یکی از بهترین دانشگاه‌های مالزی است. در ایران دانشجوی دانشگاه امیرکبیر بوده و حالا روی پایان‌نامه‌اش کار می‌کند. می‌خواهد برای دکترا از دانشگاه‌های اروپا پذیرش بگیرد: «این‌جا چیزی کم نیست. امکانات دانشگاه عالی است. ایرانی‌های این‌جا درس‌خوانند. از دانشگاه‌های خوب ایران آمده‌اند. خود من در ایران امیدی به ادامه تحصیل نداشتم، اما الان مطمئنم که می‌توانم برای دکترا بورس بگیرم.»

این استدلال‌ها البته به مذاق مسوولان آموزش عالی ایران خوش نمی‌آید. هر چند وقت یک بار، اعتبار علمی ‌دانشگاه‌های مالزی را زیر سوال می‌برند و مدارک تعدادی از این دانشگاه‌ها را بی‌اعتبار اعلام می‌کنند.

حتی مهرماه گذشته، محمد حسین مجلس آرا، مدیر کل امور دانش آموختگان وزارت علوم، ضمن اینکه اعلام کرد مدرک ۱۰دانشگاه دیگر مالزی بی‌اعتبار است، گفت که از نظر رتبه‌بندی جهانی، دانشگاه‌های غیر انتفاعی و غیر دولتی کشورمان نیز از دانشگاه‌های مالزی بالا‌تر هستند.

هرچند در مقابل این انتقاد‌ها، غلامعلی حداد عادل، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس ایران، با سفری که مهرماه به مالزی داشت، در دفاع از حیثیت دانشجوهای ایرانی در مالزی صحبت کرد. او در این صحبت‌ها، به ناکافی بودن امکانات تحصیلات تکمیلی در داخل کشور اشاره کرد و از دانشجویان بابت گفته‌های مقامات دیگر کم و بیش دلجویی کرد.

با این حال، خیلی‌ها هم از درس خواندن در مالزی، به عنوان روشی برای خلاص شدن از شرایط زندگی در ایران استفاده می‌کنند تا به بهانه تحصیل، زندگی آزادتری را تجربه کنند. برای این دسته، کیفیت دانشگاه چندان مهم نیست. به مدرکی دل‌خوشند و راضی.

همین، بازار دلال‌های دانشگاهی را گرم کرده است. آن‌ها می‌توانند از کالج‌های بی‌نام و نشان پذیرش بگیرند و از پولی که دانشگاه به‌شان می‌دهد، ثروتی جمع کنند.

آریو، ۲۱ساله، یکی از همین دانشجوهاست. وضع مالی خانواده‌اش خوب است اما کارنامه تحصیلی‌اش آن‌قدر درخشان نبوده که برای تحصیل خیلی بلندپروازی داشته باشد: چند تا از دوست‌هایم این‌جا بودند. من هم گفتم می‌ارزد به ایران نبودن. الان با ۳تا پسر دیگر توی یک آپارتمان مدرن زندگی می‌کنیم. درس هم می‌خوانیم و تفریحمان هم سر جایش است. اگر هم مدرکم را قبول نداشته باشند برایم مهم نیست. من اصلا نمی‌خواهم ایران کار کنم. کار هم بکنم، مدرک لازم ندارم.

این ایرانی‌های مرفه

ایرانی‌ها در سراسر کوالالامپور و اطرافش، در مجموعه‌های بزرگی که به آن «کندو» ‌ (CONDO) ‌می‌گویند زندگی می‌کنند. از شیک‌ترین آپارتمان‌ها تا اتاق‌های دانشجویی و ارزان قیمت. کرایه خانه هنوز نسبت به تهران قابل قبول است.

بیشتر ایرانی‌ها در مجموعه‌های مدرن با امکانات جانبی مثل استخر و سالن بدن‌سازی و زمین تنیس زندگی می‌کنند. تعدادشان این روز‌ها آن‌قدر زیاد شده که بعضی کندوهای معروف مالزی را حالا به نام آن‌ها می‌شناسند.

در می‌انشان همه جور آدمی‌ پیدا می‌شود؛ زن و شوهرهای مسن و جا افتاده و تاجرهای جوان. می‌گویند ۶۰هزار ایرانی در مالزی هست که با انواع و اقسام ویزا در این کشور اقامت دارند. بعضی‌ها اقامت خانه دوم گرفته‌اند؛ یعنی سرمایه‌ای به این کشور منتقل کرده‌اند و‌‌ همان قدر را یک سال بعد وام گرفته‌اند و با درآمدی که از ایران و سرمایه‌شان دارند زندگی می‌کنند. بعضی‌ها هم شرکت تجاری ثبت کرده‌اند و کار می‌کنند.

زندگی در مالزی البته آن‌قدر که از دور به نظر می‌رسد ارزان نیست. ناهید، مادر یک خانواده ایرانی که حالا همگی با عروس و داماد و نوه‌ها با اقامت خانه دوم به مالزی آمده‌اند می‌گوید: همه به ما می‌گفتند این‌جا ارزان است، اما ما توی همین چند ماهه چند برابر تهران خرج کرده‌ایم. با اجاره خانه، ۶میلیون خرجمان شده؛ تازه زیاد هم ولخرجی نکرده‌ایم. البته سطح زندگی ما این‌جا بالا‌تر از تهران است. خانه‌مان جای بهتری است و اصلا شکل و شمایل خرید کردن و لباس پوشیدنمان عوض شده است.

تصویر ایرانی‌های مالزی، تصویر مردمی ‌مرفه به نظر می‌رسد. ماشین‌های مدل بالا سوار می‌شوند و خوب خرج می‌کنند؛ هرچند پایین آمدن ارزش ریال در مقابل رینگیت، مدام نگرانشان می‌کند.

این ایرانی‌های زرنگ

ایرانی‌ها همه‌جا هستند. در تمام مراکز خرید و کلوپ‌ها و رستوران‌ها، تا سر بچرخانی چند تا ایرانی می‌بینی که فارسی حرف می‌زنند و غم غربت را از یادت می‌برند.

آن‌ها حالا دیگر پاتوق‌های خاص خودشان را دارند؛ مرکز خریدهای مخصوص، کلوپ و بار مخصوص و مناطق مسکونی مخصوص. اما این جامعه گسترده دل خوشی از هم ندارند. بیشترشان از هم فراری‌اند و از این‌که کندویشان پر از ایرانی شده، شاکی‌اند. یکی از آن‌ها می‌گوید: از دست ایرانی‌ها فرار کردیم اما این‌جا هم پر از ایرانی است! همه جا تابلو هستیم. هرجا می‌رویم یکی هست که ایرانی بازی در می‌آورد. سعی می‌کنیم زیاد با ایرانی‌ها قاطی نشویم.

می‌گویند در مالزی برای ایرانی‌ها کار نیست، اما ایرانی‌ها تقریبا در همه شغل‌ها نماینده‌ای دارند؛ از تاجران بزرگ گرفته تا مشاغل پیش پا افتاده و معمولی. آن‌ها در ۲هزار موسسه اقتصادی سهام دارند. بین ایرانی‌های مقیم مالزی، پیک موتوری و آرایشگر و راننده و مغازه‌دار هم پیدا می‌شود.

بیشتر ایرانی‌ها اما جذب شغل‌هایی شده‌اند که برای جامعه ایرانی‌های مالزی جذابیت دارد. ایرانی‌ها انواع رستوران از ساندویچی گرفته تا کله‌پاچه‌ای و جگرگی راه انداخته‌اند. سوپرمارکت‌هایی که محصولات ایرانی می‌فروشند، همه‌جای شهر هست.

خیلی از کاسب‌های ایرانی در مالزی، دلال‌اند؛ دلال‌هایی که در قالب شرکت‌های اقامتی، برای بقیه ویزای کار و تحصیل می‌گیرند یا صرافی‌هایی که پول ایرانی را به رینگیت تبدیل می‌کنند. تعداد زیادی مجله فارسی‌زبان هم در مالزی منتشر می‌شود که بیشترشان آگهی‌نامه همین دلالی‌های ایرانی‌اند. چندتا مطلب کپی شده از مجله‌های داخلی، در کنار بی‌شمار آگهی اخذ اقامت و ویزای کار و رستوران.

این ایرانی‌های مشکوک

ایرانی‌ها اما بدنامی‌هایی هم برای خودشان خریده‌اند. هرچند وقت یک بار، خبر دستگیری ایرانی‌هایی به گوش می‌رسد که به جرم قاچاق مواد مخدر در فرودگاه مالزی دستگیر شده‌اند.

همین چند روز پیش، خبرگزاری فرانسه گزارش داد که ۴ایرانی در دادگاهی در مالزی به همین جرم به اعدام محکوم شده‌اند. آن‌ها در مجموع ۹۰۰گرم آمفتامین را بلعیده بودند. این موضوع تازه نیست.

چند سالی هست که این ماجرا دست‌مایه خبرهای رسانه‌های مالزی و دنیا می‌شود و واکنش‌هایی را در داخل مالزی نسبت به ایرانی‌ها ایجاد می‌کند. تقلب و دروغ برای ثبت شرکت و گرفتن اقامت هم در کارنامه‌شان ثبت شده است.

از طرفی، رسانه‌های نزدیک به حکومت خبرهای دیگری از ایرانیان ساکن مالزی می‌دهند. به تعبیر این رسانه‌ها، آن‌ها ضد انقلاب هستند و مالزی را به عنوان محل فعالیت‌هایشان انتخاب کرده‌اند. به گفته آن‌ها، مالزی «محل تردد و فعالیت فتنه‌گران و شبکه‌های ضد‌انقلاب» شده است.

اشاره‌شان به حضور شبکه رسا در داخل مالزی و حتی فعالیت شبکه تلویزیونی «جم» ‌ (GEM) است که در چند سال اخیر با جذب تعدادی از ایرانیان در قالب دوبلور، مجری و... برنامه تولید می‌کند. البته از نظر دولت مالزی این‌ فعالیت‌ها چندان مهم نیست و مانعی هم برایش ایجاد نمی‌کنند.

تصویر ایرانیان اما در ذهن مردم مالزی تصویری خاکستری است. مهمان‌پذیرند و حضور ایرانی‌ها در کشورشان برایشان منافعی دارد. در عین حال نگرانند.

مارگارت، مالایی چینی تباری که آپارتمانش را اجاره می‌دهد می‌گوید: همه مستاجرهای من تا حالا ایرانی بوده‌اند. ازشان بدی ندیده‌ام. حس می‌کنم جامعه ایرانی‌ها خیلی به هم نزدیک و صمیمی است.

اما این خبر‌ها هم نیست. ایرانی‌هایی که در آسانسور با هم برخورد می‌کنند رویشان را از هم برمی‌گردانند. آن‌ها آن‌قدر‌ها هم به یکدیگر اعتماد ندارند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی