نسخه آرشیو شده

ترس از مار و عنکبوت ذاتی نیست
عکس از مهر
از میان متن

  • دو عامل مهم که مار و عنکبوت را از سایر چیزهای ایجادکننده ترس متمایز می‌کند، این است؛ نخست ما آن‌ها را به سرعت شناسایی می‌کنیم و دوم این که به سرعت می‌آموزیم که از آن‌ها بترسیم.
نسیم یاران
یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۱:۴۳ | کد خبر: 59927

خیلی‌ها از عنکبوت و مار می‌ترسند اما این ترس با این عده متولد نمی‌شود بلکه آن را در زمان کودکی و به‌سرعت می‌آموزند.

مجله «جهت‌گیری‌های اخیر در علوم روان‌شناختی» در مطلبی به مرور پژوهشی پرداخته است که با نوزادان و کودکان دو یا سه ساله انجام شده و به این نتیجه رسیده است که ما با ترس از حیواناتی مانند مار متولد نمی‌شویم بلکه این ترس‌ها را در زمان کودکی و به سرعت از طریق تداعی با اتفاق‌های ناخوشایند می‌آموزیم.

ترس از مار یکی از شایع‌ترین ترس‌های انسان است و این در حالی است که بسیاری از مردم هیچ گاه حتی یک مار را از نزدیک ندیده‌اند.

انگیزه اولیه پژوهشگران آن بود که دلیل این همه ترس و تنفر مردم در سراسر دنیا را در باره حیواناتی مانند مار یا عنکبوت بیابند.

یک نظریه در باره ترس زیاد مردم از عنکبوت و مار این است که این حیوانات سمی هستند و در این زمینه به نظریه انتخاب طبیعی داروین استناد می‌کنند.

به عبارت دیگر این نکته مطرح می‌شود که انسان از نظر تکاملی از چیزهای معینی مانند مار که برای نیاکانش خطرناک بوده است، می‌ترسد.

در همین راستا برخی مطالعات به این نتیجه رسیده‌اند که در انسان و میمون‌ ترس از چیزهایی که از نظر تکاملی بیشتر تهدید‌کننده هستند، آسان‌تر از چیزهایی است که تهدید کننده نیستند.

آن‌ها نشان دادند که انسان به مار و عنکبوت متفاوت از سایر محرک‌ها مانند گل یا قارچ و حتی سایر حیوانات ترسناک، اتومبیل و اسلحه که خطرناک‌تر هستند واکنش نشان می‌دهد.

به عنوان مثال، بررسی آرن آهمن در انستیتوی کارولینسکی در سوئد نشان می‌دهد که می‌توان در افراد بین شوک الکتریکی و نگاه کردن به عکس مار یا عنکبوت یا عکس گل یا قارچ تداعی برقرار کرد اما اثر تداعی درباره مار و عنکبوت بیشتر به طول می‌انجامد.

همین‌طور تحقیق سوزان مینیکا در دانشگاه شمال غربی گویای آن است که میمون‌هایی که در آزمایشگاه بزرگ شده ‌بودند از مار نمی‌ترسیدند اما ترس از مار را سریع‌تر از ترس از خرگوش یا گل آموختند.

یادگیری ترس در دوران کودکی، سریع است

نویسندگان مقاله، چگونگی واکنش نوزادان و کودکان کوچک نسبت به اشیاء ترسناک را مطالعه کرده‌اند.

محققان در مجموعه‌ای از آزمایش‌هادو تصویر ویدئویی به نوزادان هفت ماهه  نشان دادند که در کنار هم قرار داشت. یکی از تصاویر، عکس یک مار و دیگری تصویری خوشایند بود که اثری از تهدید در آن دیده نمی‌شد.

آن‌ها به هنگام ارائه هر یک از تصاویر، صدایی ترسناک یا صدای خوشحال یک انسان را که پیش‌تر ضبط کرده‌بودند هم به کودکان ارائه می‌کردند.

نتایج مطالعه حاکی از آن بود که نوزادان تنها زمانی وقت بیشتری برای نگاه‌کردن به مار صرف کردند که همزمان صدای ترسناک را شنیده بودند اما هیچ نشانه‌ای از ترس بروز ندادند.

ونیسا لوبو، از پژوهشگران دانشگاه راجرز که یکی از نویسندگان مقاله حاضر است، می‌گوید که به نظر او و همکارانش، سوگیری کودکان در شناسایی چیزهایی مانند مار یا عنکبوت واقعا سریع است و با چیزهای بد مانند صدای ترسناک تداعی می‌شوند.

در مطالعه دیگر به کودکان سه ساله تصویری از 9 عکس نشان دادند و از آن‌ها خواستند دست به انتخاب بزنند.

آن‌ها عکس مار را سریع‌تر از عکس‌های دیگری با رنگ مشابه مانند گل و به خصوص سریع‌تر از سایر حیوانات مانند قورباغه یا کرم ابریشم که به مار شباهت داشتند، انتخاب کردند.

کودکانی که از مار می‌ترسیدند عکس مار را سریع‌تر از کودکانی انتخاب کردند که آن قدر از مار نمی‌ترسیدند.

لوبو می‌گوید: تحقیق اولیه آهمن و مینیکا با میمون‌ها و افراد بالغ نشان داد که دو عامل مهم که مار و عنکبوت را از سایر چیزهای ایجادکننده ترس متمایز می‌کند، این است؛ نخست ما آن‌ها را به سرعت شناسایی می‌کنیم و دوم این که به سرعت می‌آموزیم که از آن‌ها بترسیم.

نتایج مطالعه در باره نوزادان و کودکان کوچک هم نشان می‌دهد که این امر در سال‌های اولیه کودکی رخ می‌دهد و امری ذاتی نیست چرا که کودکان کوچک از بدو تولد از مار و عنکبوت نمی‌ترسند.

نتیجه این تحقیق، باور به ذاتی بودن ترس از سوی برخی والدین را به چالش می‌کشد که ترس کودکان خود را این گونه توجیه می‌کنند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی