نسخه آرشیو شده

کرامت و حیثیت انسان‌ها
عزت‌الله فولادوند
از میان متن

  • سیاستی ممکن است به نظر شما معتدل و به نظر من عین محافظه‌کاری باشد. هیچ معیار مطلقی در این زمینه نیست. آنچه مطلقا درست است، کرامت و حیثیت انسان‌هاست.
عزت‌الله فولادوند
دوشنبه ۰۷ دی ۱۳۸۸ - ۰۲:۳۷ | کد خبر: 48140

عزت‌الله فولادوند در یادداشتی به بررسی مفهوم سیاست و میانه‌روی پرداخته و بر توجه به کرامت و حیثیت انسان‌ها در سیاست‌ورزی تاکید کرده است.

تردید نیست که سیاست ماهیتا به معنای پیدا کردن وسائل شایسته برای رسیدن به هدف است. به همین جهت فلاسفه از دیرباز همیشه جای سیاست را در قلمرو عقل عملی و عملیات دانسته‌اند، نه عقل نظری و نظریات. ولی همچنین نباید فراموش کنیم که مهمترین رکن عمل و عقل عملی، اخلاق است. و باز به همین دلیل ارسوط و پیروان او تا امروز سیاست را یکی از شاخه‌های اخلاق می‌دانند.

هر قدر هم که ما بخواهیم اندرزهای ماکیاولی و ماکیاولیست‌ها را بشنویم و بگوییم اخلاق از سیاست جداست، عملا می‌بینیم بزرگترین سرمایه رهبران بزرگ سیاسی همیشه سرمایه اخلاقی و معنوی آنها بوده است. سیاستمداری که سرمایه اخلاقی را از دست بدهد و مردم را دو رو و دغل بداند، سیاستمداری ورشکسته است.

البته همانطور که گفتم شاید مهمترین بحث در سیاست بحث هدف و وسیله است و کودکانه است که کسی مساله استراتژی و تاکتیک را در سیاست فراموش کند. ولی بالاتر از همه این بحث‌ها، موضوعی است که «شارل پگی» نویسنده فرانسوی اوائل قرن بیست به آن «حقیقت باطنی» می‌گوید.

پگی معتقد بود هرآنچه در هر اعتقاد اجتماعی یا مذهبی، والا و با طراوت و نورانی‌ است، حقیقت باطنی آن اعتقاد است، و وقتی حقیقت باطنی به سطح منافع شخصی، انحطاط پیدا می‌کند به «تدبیر» و «سیاست» مبدل می‌شود.

حقیقت باطنی نظام جمهوری اسلامی، جمهوری و اسلامی است. هر تدبیر و سیاستی که از این حقیقت باطنی منحرف شود دیگر در خدمت آن نیست.

امروز سئوال بزرگ این است که سیاست میانه‌روی و اعتدال تا کجا ممکن است حقانیت داشته باشد؟ به عبارت دیگر مرز محافظه‌کاری و اعتدال و تندروی چیست؟ کجا یکی تمام می‌شود و دیگری شروع می‌شود؟ کیست که بگوید این دیگر اعتدال نیست، محافظه‌کاری و حتی ارتجاع است؟

پاسخ ساده است. هرجا «حقیقت باطنی» پشت سر گذاشته شود، هرجا روح آن عهد و پیمان نقض شود، هرجا فرط توجه به وسیله، هدف را به فراموشی سپارد، آنجا دیگر توجیهی وجود ندارد.

حکومت خوب، حکومتی است به دست اشراف فکر و عمل که شرفشان به لیاقت و درست‌کاری و سخت‌کوشی و ایمان باشد. ما باید بار دیگر در این سرزمین، احسان و گذشت را اساس زندگی شخصی و مملکتی قرار دهیم، صرف نظر از این‌که به چه جناحی متعلقیم و چه تدبیرهایی در نظر داریم.

اعتدال وسیله است و به علاوه نسبی است. سیاستی ممکن است به نظر شما معتدل و به نظر من عین محافظه‌کاری باشد. هیچ معیار مطلقی در این زمینه نیست. آنچه مطلقا درست است، کرامت و حیثیت انسان‌هاست.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی