نسخه آرشیو شده

از یک خبرنگار؛ نامه‌ای دیگر به کاخ سفید
کنفرانس خبری محمود احمدی‌نژاد/ عکس از سایت ریاست‌جمهوری ایران
از میان متن

  • وقتی که دفتر جوانفکر را ترک کردم، او نامه‌ای به من داد تا آن را به رابرت گیبس، سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، بدهم و گفت که در این نامه مصاحبه من با احمدی‌نژاد نوشته شده است و پیشنهاد داد که کاخ سفید باید با تعیین وقت برای یک خبرنگار ایرانی برای مصاحبه با باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، اقدامات خود را در برابر ایران «به‌ روشی مثبت» جبران کند
دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۹ - ۲۲:۵۹ | کد خبر: 55056

در بخش سوم مقاله نیویورکر، نویسنده از مصاحبه مطبوعاتی خود با محمود احمدی‌نژاد، فرخوانده شدن به کاخ مرمر و دفتر علی‌اکبر جوانفکر نوشته است

جان لی اندرسون، خبرنگار حوزه بین‌الملل مجله آمریکایی نیویورکر، که در مناطق جنگی ازجمله عراق، افغانستان، لبنان، اسرائیل، ال‌سالوادور و ایرلند گزارش داده است خاطرات سفر خود به تهران در سال 2010 را با عنوان کلی «نامه‌هایی از تهران» نوشته است.

مردمک این نامه‌ها را در چند بخش ترجمه کرده است که بخش سوم آن را می‌خوانید:

مدتی پس از وارد شدن به تهران در مصاحبه مطبوعاتی احمدی‌نژاد شرکت کردم و من تنها خبرنگار خارجی در آن مصاحبه بودم.

در این مصاحبه هیچ خبرنگاری به جنبش سبز اشاره نکرد و زمانی که از یک خبرنگار درمورد حذف آن پرسیدم، در جواب ابروهایش را بالا برد و گفت: «چرا درمورد چیزی که وجود ندارد، سوال می‌کنید؟»

درعوض احمدی‌نژاد سوال‌هایی را درمورد تازه‌ترین خواسته‌های روحانیون ایران برای سفت و سخت‌تر گرفتن مقررات حجاب مطرح کرد.

حجاب یکی از مهم‌ترین موضوعات برای جوانان ایرانی به‌ویژه در شمال تهران است؛ در خیابان‌های شهر، جوانانی را دیدم با موهای بلوند، پوست برنزه و موها به سبک «امی واین هاوس» (خواننده جوان انگلیسی) که خشم روحانیون محافظه‌کار را برانگیخته بود.

چند روز بعد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راهنمای مدل موی مردان ایرانی را منتشر کرد که براساس آن مدل موی پف کرده مجاز است، اما موهای ژل‌زده و اسپایکی یا موهای بلند برای مردان ممنوع است.

سوال‌های دیگر آن مصاحبه مطبوعاتی هم درمورد برنامه جنجالی هسته‌ای ایران بود؛ در نهم ژوئن (19 خرداد) شورای امنیت سازمان ملل تحریم‌های جدیدی علیه ایران تصویب کرد که چین و روسیه هم به آن رای مثبت دادند و چند روز بعد هم آمریکا و بسیاری از دولت‌های غربی اقدامات جداگانه خود را علیه ایران اعلام کردند.

احمدی‌نژاد هم به تلافی این تحریم‌ها اعلام کرد که ایران تمام گفت‌وگوهای هسته‌ای با غرب را تا پایان ماه اوت (نیمه شهریور) متوقف خواهد کرد.

وی تاکید کرد که پیش از آن‌که گفت‌وگوهای هسته‌ای ازسر گرفته شود، ایران باید موضع طرف‌های گفت‌وگو در گروه 5+1 را درمورد «رژیم صهیونیستی» و سلاح‌های اتمی آن بداند.

در تمام مدت زمان مصاحبه مطبوعاتی به نظر می‌رسید که احمدی نژاد خونسرد، دارای به اعتماد به نفس و بسیار جسور است و آن حالت ناآرامی که شخصیت احمدی‌نژاد را چندسال پیش در مکان‌های عمومی نشان می‌داد، از بین رفته بود.

از زمان پیروزی دوباره در انتخابات احمدی‌نژاد، سیاستمداران عمده اصلاح‌طلب ایران را منفعل کرده است و درحال حاضر رقیبان خود را در تشکیلات محافظه‌کار ایران نشانه گرفته است.

در هفته‌های اخیر احمدی‌نژاد دعوای ادامه‌دار خود با رفسنجانی، رئیس‌جمهور پیشین ایران را ازسرگرفته و کمپینی برای به‌دست گرفتن کنترل دانشگاه آزاد اسلامی به راه انداخته است.

رفسنجانی یکی از آیت‌الله های ثروتمند و پدرخوانده جنبش اصلاحات ایران است و دانشگاه آزاد اسلامی هم یکی از پایگاه‌های پول‌ساز او است.

دانشگاه آزاد با داشتن 375 شعبه در داخل ایران، یک میلیون و چهارصدهزار دانشجو و اعضای هیئت علمی، ازجمله پولدارترین نهادهای ایران است.

نبرد برسر مالکیت دانشگاه آزاد اسلامی در دادگاه‌های ایران ادامه دارد و در آن مصاحبه مطبوعاتی زمانی که از احمدی‌نژاد درمورد رفسنجانی سوال شد، او نگاه خود را به جایی دیگر انداخت و گفت: سوال بعدی؟

چند روز بعد به دیدار احمدی‌نژاد در «ساختمان سفید» (کاخ مرمر) فرا خوانده شدم که بخشی از دفتر ریاست جمهوری در مرکز تهران است و در ساختمان کنار آن، آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی زندگی می‌کند که به‌ندرت در اماکن عمومی دیده می‌شود، اما طبق قانون اساسی قدرت تصمیم‌گیرنده در ایران است.

احمدی‌نژاد طبق عادت یک کاپشن کرم رنگ می‌پوشد که یونیفورم غیررسمی بسیج است، اما وقتی مرا به حضور پذیرفت، یک کت و شلوار خاکستری و پیراهن سفید پوشیده بود و کراوات هم، که پوشیدن آن یک رسم ناپسند در میان دولتمردان ایران است، نداشت.

صورت احمدی‌‌نژاد با کرم پودر آرایشی پوشیده شده بود و در سالن غارمانندی که قرار بود نشست ما برگزار شود، لامپ‌های پرنور عکاسی و میکروفن پر بود.

قراربود از این دیدار برای تلویزیون ایران فیلمبرداری شود و در این اتاق تولیدکنندگان، مترجمان، تکنسین‌ها و محافظان شخصی حضور داشتند؛ رئیس‌جمهور و من در وسط اتاق روبه‌روی یکدیگر نشستیم.

هماهنگ‌کننده دفتر مطبوعاتی رئیس‌جمهور به من نزدیک شد و با حالتی نگرانی از من درخواست کرد که از پرسیدن سوال‌هایی درمورد احتمال بروز جنگ میان ایران و آمریکا خودداری کنم و در عوض، از او درمورد احتمال صلح بپرسم.

این فرد هم‌چنین به من گفت که اگر از رئیس‌جمهور درمورد نگرانی‌هایش نسبت به بحران مالی جهانی و نشت نفت در خلیج مکزیک سوال کنم، احمدی‌نژاد خشنود خواهد شد.

قرار است تابستان امسال احمدی‌نژاد در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک شرکت کند و این مصاحبه شکلی از پیام رسانی رئیس‌جمهور ایران بود.

در مدت اقامت من در تهران مقام‌های ایران همواره اعلام کردند که تحریم‌های جدید موجب تقویت موضع ایران خواهد شد و این‌که اگر شرایط درست باشد، آن‌ها گفت‌وگوهای هسته‌ای را ازسر می‌گیرند.

یک کارشناس ایرانی که خواست نامش فاش نشود، به من گفت: ایران همان مسیری که کشورهای دیگر مانند هند و پاکستان قبل از او رفته‌اند، یعنی مشروعیت هسته‌ای را می‌خواهد؛ دولت ایران خواستار معامله با آمریکا است که ایران را به عنوان یک قدرت هسته‌ای بپذیرد.

روز پیش از مصاحبه با رئیس جمهور علی‌اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی احمدی‌نژاد و مدیرعامل خبرگزاری رسمی ایران، ایرنا، مرا به دفترش خواند و مودبانه پیشنهاد داد که من می‌توانم «نقشی فراتر از مصاحبه کننده با رئیس جمهور را داشته باشم؛ عامل صلح باشم و در قدرت من هست که نیات صادقانه و خیرخواهانه ایران را به اطلاع آمریکا برسانم».

زمانی که موضوع اسرائیل را مطرح کردم، جوانفکر چهره عزاداری به خود گرفت و گفت: متاسفانه اسرائیل محکوم است؛ من بدون هیچ دشمنی و به عنوان یک واقعیت این حرف را می‌زنم؛ تمام دنیا همین را می‌خواهد و آمریکا باید خود را از آن جدا کند؛ مانند مادری که یک بچه لوس و نافرمان دارد و مادر هم این بچه را ادب نمی‌کند، اما بچه همسایگان خود را آزار می‌دهد.

زمانی که پیشنهاد دادم احتمال درگیری نظامی بیش از چشم‌انداز صلح است، جوانفکر با تعجب گفت: فکر می‌کنید آمریکا بعد از جنگ‌ در عراق و افغانستان هنوز هم توان حمله به ایران را دارد؟ آن‌ها حتی نمی‌دانند که در فرماندهی نظامی‌شان در کابل چه می گذرد (اشاره به برکناری ژنرال مک‌کریستال) آن‌وقت چطور امیدوار هستند چنین چیزی در این‌جا اتفاق بیفتد.

وقتی که دفتر جوانفکر را ترک کردم، او نامه‌ای به من داد تا آن را به رابرت گیبس، سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، بدهم و گفت که در این نامه مصاحبه من با احمدی‌نژاد نوشته شده است و  پیشنهاد داد که کاخ سفید باید با تعیین وقت برای یک خبرنگار ایرانی برای مصاحبه با باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، اقدامات خود را در برابر ایران «به‌ روشی مثبت» جبران کند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی