نسخه آرشیو شده

نمایش‌های احمدی‌نژاد
سخنرانی محمود احمدی‌نژاد در کنفرانس عمومی سازمان ملل 2010/ STAN HONDA/AFP/Getty Images
از میان متن

  • حیف که با طرح مسائل حاشیه‌ای و جنجالی نظیر انکار واقعه یازده سپتامبر، آن بخش از سخنان رئیس جمهور ایران درباره ناعادلانه بودن تحریم‌ها و راه‌حل‌های بین‌المللی و همچنین پیشنهاد ایران برای مذاکره در این باره، مورد توجه قرار نمی‌گیرد و فراموش می‌شود.
شنبه ۰۳ مهر ۱۳۸۹ - ۱۳:۳۰ | کد خبر: 56380

هومان مجد، مشاور و مترجم روسای جمهور ایران در اجلاس عمومی سازمان ملل، پس از سخنرانی تازه محمود احمدی‌نژاد به تحلیل سخنان او پرداخته است. کتاب تازه‌ای از او با عنوان «دموکراسی آیت‌الله‌ها» به تازگی وارد بازار شده است.

توضیح وب‌سایت دیلی بست: ادعای «زشت و ترسناک» رئیس‌جمهور ایران درباره حادثه یازده سپتامبر، آخرین بازی او با رسانه‌ها بود و مطلب واقع‌گرایانه هومان مجد درباره او، در میان هیاهوهایی که احمدی‌نژاد ایجاد کرد، گم شد مقاله زیر نوشته او است.

هنگامی که محمود احمد‌ی‌نژاد، رئیس جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل سخن گفت، هیئت نمایندگان اسرائیل غایب بود، هیئت امریکا جلسه را ترک کرد و ما بار دیگر، برای ششمین بار طی پنج سال، خواسته یا ناخواسته، شاهد نمایش سالانه او بودیم.

نمایش احمدی‌نژاد آخر هفته گذشته در شهر آغاز شد و همه فکر می‌کردند رسانه‌ها تاکنون فهمیده‌اند که چه سوال‌هایی باید از او بپرسند و آقای رئیس‌جمهور در مصاحبه‌ها، درباره سوال‌هایی که از او می‌پرسند، «تصمیم‌گیرنده اصلی» نیست. طی پنج روز پیش از سخنرانی‌، احمدی‌نژاد به پرسش‌های مشابهی پاسخ داد که از سوی خبرنگاران روزنامه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی متفاوت برای او ارسال شده بود. حتی او در یکی از گفت‌وگوهای تلویزیونی، از مصاحبه‌کننده خواست سوال بعدی را بپرسد، او گفت: می‌دانم که این سوال در فهرست پرسش‌هایی که از من دارید، موجود است.

کوهنوردان امریکایی که از سوی ایران دستگیر شدند و یکی از آنها آزاد شد، هولوکاست، مسئله اسرائیل و یهودستیزی، وضعیت حقوق بشر در ایران و سنگسار سکینه محمدی، و البته اهداف فعالیت‌های هسته‌ای ایران، تمام موضوعاتی بود که امریکایی‌ها می‌خواستند درباره‌شان بدانند.

پاسخ او به هر کدام از این پرسش‌ها، یک پرسش بود. درباره کوهنوردان دستگیر شده گفت: این در حوزه مسئولیت من نیست اما اگر امریکا ایرانیانی را در وضعیت مشابهی دستگیر کرده بود، آنها را آزاد می‌کرد؟

درباره هولوکاست گفت: چرا شما این همه درباره سوال پیرامون هولوکاست حساسیت نشان می‌دهید؟ به هر حال چه کسی وضعیت نابسامان را ایجاد کرده است و ادامه می‌دهد؟ فلسطینی‌ها؟

و تقریبا در تمام مصاحبه‌ها او درباره صحت ماجرای غم‌انگیز سنگسار، از خبرنگار سوال کرد: هرگز در کشور ما اتفاق نیفتاده است و یک سیاه‌نمایی تمام عیار است، هرچند پاسخ‌گویی درباره آن خارج از حوزه وظایف من است.

آزادی در ایران؟ او در این باره هم به همه پاسخی یکسان داد: همه در ایران آزادند و هر چه بخواهند می‌گویند و انجام می‌دهند.

پاسخ او به مسئله انرژی هسته‌ای و تحریم‌ها هم این بود: تحریم‌ها بی‌فایده است و اگر به خواسته‌های ما احترام گذاشته شود، برای مذاکره آماده‌ایم.

ممکن است احمدی‌نژاد در گفت‌وگوها و مصاحبه‌ها خسته‌کننده باشد، اما، گاهی شوخ‌طبعی هم به خرج می‌دهد. یک بار به هنگام صرف صبحانه در یک نشست رسانه‌ای، از او درباره واکنش ایران به خبر فروش 60 میلیارد دلار اسلحه از سوی امریکا به عربستان سعودی پرسیدند و او پاسخ داد: این نشانه دیگری از عشق و علاقه امریکا به صلح است.

ممکن است این نمایش‌ها جذاب و سرگرم‌کننده باشد، اما مهم‌ترین مطلب درباره حضور احمدی‌نژاد در نیویورک، راهکارهایی است که به سازمان ملل ارائه می‌دهد.

گذشته از این، او نه تنها بر خلاف روسای جمهور پیشین ایران که همواره با نگاه به نظر رهبر ایران به بیان دیدگاه‌های خود می‌پرداختند، به بیان دیدگاه‌ها و مواضع شخصی خودش می‌پردازد، بلکه بر اساس آنچه او اظهار می‌کند، اینطور استنباط می‌شود که ایران می‌خواهد در برابر سازمان ملل و برخی از کشورهای عضو آن بایستد.

او امسال هم مانند سال‌های گذشته به ارائه راهکارهایی برای جهان پرداخت. احمدی‌نژاد در سخنرانی امسال خود، پیش از بیان مهم‌ترین بخش‌های سخنانش، کاپیتالیسم را عامل رنج بشر معرفی کرد و گفت: جداشدن انسان از بهشت، میان او و حقیقت وجودی‌اش فاصله انداخت. اما صبر کنید؛ رئیس جمهور ایران شاید امسال احساس کرد آویختن به دستاویزهای سال‌های قبل نظیر انکار هولوکاست، به اندازه کافی امریکایی‌ها را تحریک نمی‌کند، پس تصمیم گرفت درباره چیزی بحث کند که عصبانی شدن شنونده امریکایی را تضمین کند؛ حادثه یازده سپتامبر.

این سخنان باعث شد نمایندگان ایالات متحده که برخلاف سال‌های قبل برای شنیدن سخنان او در سالن‌ مانده بودند، صندلی‌های خود را ترک کنند. در سال های قبل بیشتر نمایندگان ایالات متحده در اجلاس عمومی سازمان ملل، به محض اینکه آقای احمدی‌نژاد ارائه راهکار به سازمان ملل را آغاز می‌کرد، جلسه را ترک می‌کردند و تنها تعدادی از کارمندان برای یادداشت کردن سخنان او باقی‌ می‌ماندند. اما امسال در کمال تعجب، با وجود حداقل رابطه بین دو کشور، تعدادی از نمایندگان هیئت امریکایی در اجلاس عمومی سازمان ملل، ماندند تا به مقدمه اجباری آقای احمدی‌نژاد با موضوع «انتظار برای مهدی» گوش دهند و اگر او به انکار یازده سپتامبر نمی‌پرداخت، آنقدر برایش احترام قائل بودند که به تمام سخنانش گوش دهند.

او تنها به طرح مسئله یازده سپتامبر نپرداخت، بلکه تمام ماجرا را زیر سوال برد. ممکن است او در این مدت مستندهایی با موضوع تئوری توطئه در یوتیوب دیده باشد، اما اظهار نظر شخصی‌اش درباره آن، اشاره به اینکه امریکا برای جبران بحران اقتصادی و دست‌اندازی به خاورمیانه و نجات صهیونیسم، ماجرای یازده سپتامبر را به وجود آورده و استناد به اینکه این توجیه نگاه اکثریت مردم امریکا، مردم دنیا و سیاستمداران دیگر است، بسیار عجیب بود. آنقدر که این سوال را به وجود آورد که آیا آقای احمدی‌نژاد واقعا به آنچه می‌گوید اعتقاد دارد؟

دعوت از سازمان ملل برای ایجاد یک گروه حقیقت‌یاب مستقل در خصوص ماجرای یازده سپتامبر، ادعایی عجیب‌تر بود. با این‌حال فکر می‌کنم باید خوشحال باشیم که او پیشنهاد نکرد این گروه به ریاست خودش و هوگو چاوز تشکیل شود.

باید اعتراف کنم، از اینکه سخنان آقای احمدی‌نژاد درباره اسرائیل و فلسطین کوتاه‌تر از همیشه بود و نسبت به سخنرانی‌های قبلی او لحن آرام‌تری داشت، تعجب کردم، اما شاید هنگامی که به بخش‌های اصلی سخنانش رسید و به انکار ماجرای یازده سپتامبر پرداخت، خودش هم فکر کرد در این مورد زیاده‌روی کرده است.

سرزنش کردن «رژیم صهیونیستی» برای جنایت‌هایش و اشاره به اینکه تلاش‌های اوباما برای پیشبرد مذاکرات صلح بی‌نتیجه است و حقوق مردم فلسطین در این مذاکرات در نظر گرفته نشده، باز هم نسبت به سخنرانی‌های قبلی او ملایم‌تر بود.

او در پایان سخنانش به سراغ مسئله هسته‌ای ایران رفت و به ارائه نظر شخصی خودش درباره کارکرد نیروی‌ هسته‌ای در دنیای امروز پرداخت. پیش از آن تصمیم گرفت به حکایت «قرآن‌سوزی» بپردازد و در حالیکه قرآن و انجیل را در دستانش گرفته بود، گفت که ایران به همه کتاب‌های آسمانی و پیروان آنها احترام می‌گذارد.

من از طرح این دیدگاه از سوی او تعجب کردم و شگفت‌زده شدم که چطور او به جای نسبت دادن ماجرای قرآن‌سوزی به صهیونیسم گفت: نمی‌توان حقیقت را سوزاند. حدس می‌زنم او به این نتیجه رسیده است که نمی‌تواند در یک سخنرانی چندین بار توطئه یک رژیم را افشا کند و همه چیز را به آن نسبت دهد.

در بحث انرژی هسته‌ای به انتقاد غیرمستقیم از شورای امنیت و حق وتوی پنج عضو اصلی آن پرداخت و موقعیت ایران در این خصوص را «باثبات» خواند و گفت: ایران از قوانین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تبعیت می‌کند و آماده مذاکره با امریکا بر اساس احترام و عدالت متقابل است. سخنان کوتاه او درباره مسئله هسته‌ای ایران نه تنها مورد تائید رهبران جنبش سبز نیست، که بیشتر مردم ایران هم مخالف این موضع‌گیری هستند. دیگر کشورهای دنیا، به ویژه کشورهای توسعه‌یافته نیز با این موضع مشکل دارند. علاوه بر این، آن دسته از سیاستمداران امریکا که خواهان جنگ با ایران هستند، موضع آقای احمدی‌نژاد درباره مسئله هسته‌ای را تائید نمی‌کنند.

حیف که با طرح مسائل حاشیه‌ای و جنجالی نظیر انکار واقعه یازده سپتامبر، آن بخش از سخنان رئیس جمهور ایران درباره ناعادلانه بودن تحریم‌ها و راه‌حل‌های بین‌المللی و همچنین پیشنهاد ایران برای مذاکره در این باره، مورد توجه قرار نمی‌گیرد و فراموش می‌شود.

بی‌تردید امریکا مجددا به موضوع ایران و مسئله‌ هسته‌ای آن می‌پردازد، اما متاسفانه انکار یازده سپتامبر آن چیزی است که در خاطره‌ها می‌ماند. این مسئله نه به نفع ایران است و نه به نفع امریکا و آقای احمدی‌نژاد که بعد از پنج سفر به نیویورک هنوز امریکا را نشناخته، تنها کسی است که به خاطر همه اینها باید سرزنش شود. 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی