سپیده کلانتریان، در یادداشتی که برای مردمک نوشته است، محمود احمدینژاد و سخنان تحریک آمیز وی را عامل به خطر انداختن امنیت ملی ایران میخواند.
اقدام علیه امنیت ملی، عنوان اتهامی است که سالهاست مهر آن توسط قوه قضائیه بر پیشانی بسیاری از شهروندان ایران نقش بسته است. بسیاری از افراد با این اتهام روانه بازداشتگاهها و زندانها شده اند. خصوصا طی 15 ماه اخیر، قوه قضائیه صدها نفر از شهروندان ایرانی، اعم از معترضان به انتخابات، فعالان عرصه حقوق بشر، دانشجویان، اساتید دانشگاه، وکلا، فعالان جنبش زنان و . . . ، را صرفا به دلیل اقدامات مسالمت آمیز و یا انجام وظایف قانونی خود، به اقدام علیه امنیت ملی متهم نموده است.
برخی از این افراد بعد از تحمل بازداشتهای طولانی در شرایط نامساعد، بدون طی اصول دادرسی عادلانه به حبس، شلاق و تبعید محکوم شده اند. برخی دیگر نیز در انتظار برگزاری دادگاه همچنان در بازداشت به سر میبرند و برخی نیز با وثیقههای سنگین موقتا آزاد شده اند.
اقدام علیه امنیت ملی، همانگونه از نامش بر میآید، به مجموعه اعمال و رفتاری گفته میشود که امنیت کشور و مردم را به خطر میاندازد و موجب ایراد صدمه به مصالح و منافع ملی کشور، فارغ از منافع دولتهای بر سر کار، و مردم میشود.
اقدام علیه امنیت ملی یعنی چه؟
فصل اول کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، ذیل مواد 498 تا 512 به اینگونه اقدامات و مصادیقِ جرایم ضد امنیت داخلی و خارجی کشور پرداخته است. جاسوسی، افشا اطلاعات محرمانه و نظامی، سرقت اسناد و اطلاعات محرمانه، همکاری با دول متخاصم خارجی و . . . از مهمترین این موارد هستند که به عنوان اقدام علیه امنیت ملی تعریف میشوند.
سوالی که بلافاصله بعد از مطالعه این مواد قانونی به ذهن میرسد آن است که در طی سالیان اخیر و در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، چه فرد یا افرادی بیشتر به منافع کشور و مردم صدمه زده اند و موجب وارد آمدن لطمات سیاسی و اقتصادی به کشور و ملت شده اند؟
آیا این چند ماده قانونی صرفا برای مردم عادی است و رئیس دولت، دولتمردان، مقامات دولتی و شبه دولتی از آن مصون هستند؟! این افرادِ متهم به اقدام علیه امنیت ملی، دانشجویان، معترضان با شعار سکوت، وکلای مدافع در حال انجام وظیفه، زنانِ به دنبالِ حقوق برابر با مردان، چه اقدامی انجام داده اند که امنیت ملی کشور را به خطر انداخته و با منافع ملت مغایر است؟ و اصولا این اقدامات مصداق کدام یک از مواد فصل پنجم کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی است؟
سیاستهایی که تحریم به بار آورد
صادق زیباکلام استاد دانشگاه در گفتگو با خبر آنلاین گفته است که «اگر ملاک ما منافع ملی کشورمان باشد تردیدهای جدی دارم که این چند سفر به سود و نفع منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد. بالعکس معتقدم که اتفاقا سفرهای ایشان و مطالبی که در صحن علنی سازمان ملل مطرح کردند به هیچ وجه به خیر و صلاح و نفع کشور مان نبود.»
سیاستهای دولت نهم و دهم، سخنرانیها، مصاحبهها، سفرها و موضعگیریهای سیاسی رئیس دولت و مسئولان منصوب وی، موجب انزوای شدید سیاسی ایران در جامعه بینالمللی شده و تصمیمات آنها در مسائل هستهای، ستون فقرات اقتصاد ایران را زیر فشار سنگین چهار قطعنامه شورای امنیت و انواع و اقسام تحریمهای دولتهای اروپایی، آمریکا، کانادا، ژاپن و . . . خرد کرده است و سنگینی این فشار مستقیما بر گرده مردم قرار گرفته است.
سخنان تحریک آمیز، تعقیب اهداف ماجراجویانه و دخالتهای غیر قانونی و پنهانی در امور داخلی دولتهای دیگر، از ایران و ایرانی چهرهای مداخلهگر، قانونشکن و خطرناک برای صلح و امنیت بینالمللی به تصویر کشیده و در کنار تمام اینها، تعاملات علمی- فرهنگی به حداقل رسیده است.
اشاره به تک تک سیاستها و موضعگیری های نابجا و سخنان غیرمسئولانه و جنجال برانگیز رئیس دولت و منصوبانش در این مختصر ممکن نیست، لذا صرفا به آخرین مورد آن اشاره میکنم.
امسال نیز محمود احمدینژاد به عنوان رئیس جمهور ایران، به شیوه رویه سالیان پیشین خود در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل حاضر شد و روز پنجشنبه 23 سپتامبر، که روز افتتاحیه شصت و پنجمین اجلاس مجمع عمومی بود، سخنرانی نمود. وی هر سال درخواست میکند که در مجمع عمومی سخنرانی کند که اگرچه عملی برخلاف مقررات نیست ولی مغایر با عرف دیپلماتیک رایج است.
وی طی سخنانی جنجال برانگیز و تحریک کننده، بدون ارائه مستندات به ریشه یابی حملات یازده سپتامبر پرداخت. وی در بخشی از سخنان خود گفت سه نظریه درباره چگونگی وقوع حملاتی که حدود سه هزار کشته برجای گذاشت و آمریکا شبکه القاعده را مسئول آن میداند، وجود دارد. بر اساس یک نظریه، آن حملات «توسط بخشهایی از دولت آمریکا و برای ایجاد تغییر در روند نزول اقتصاد آمریکا و سیطره او بر خاورمیانه و همچنین نجات رژیم صهیونیستی» انجام شده است و «اکثریت مردم آمریکا و ملت ها و سیاستمداران بر این باورند.»
متعاقب این سخنان دیپلماتهای آمریکا و شمار دیگری از دیپلماتهای کشورهای غربی به نشانه اعتراض به این اتهام، سالن محل سخنرانی را ترک کردند. محمود احمدینژاد در ادامه پیشنهاد کرد، «سازمان ملل درباره 11 سپتامبر یک گروه حقیقت یاب مستقل تعیین نماید تا بعدها عدهای اظهار نظر درباره آن را ممنوع نکنند.»
هنوز یک روز بیشتر از این سخنرانی نگذشت که رئیس جمهور ایالات متحده و نیز اتحادیه اروپا این سخنان را تنفرانگیز و موهن خواندند و نیز همزمان بیش از 50 نماینده جمهوریخواه کنگره آمریکا طی نام ای به باراک اوباما هشدار دادند که شاید تنها چند هفته و ماه برای جلوگیری از برنامه اتمی ایران وقت باشد.
این سیاستمداران که از اعضای مجلس نمایندگان هستند در نامه خود از رئیس جمهوری آمریکا خواسته اند «هر چه آنچه در توان دارد برای جلوگیری از دستیابی ایران به توانایی هسته ای» بکار گیرد.
بی تردید صدمات سخنرانی چند دقیقهای رئیس دولت در مجمع عمومی به بیانیههای کتبی و سیاسی محدود نخواهد شد و تاثیرات خود را بر منافع کشور و مردم ایران در آینده، در قالب اتخاذ تصمیمات اجرایی، از سوی دول مختلف و نیز افکار عمومی جهانیان بر جای خواهد گذاشت.
قضاوت اگرچه امری دشوار است، ولی در این مورد چندان پیچیده و سخت نیست که تظاهرات مسالمتآمیز در سکوت یا ایراد سخنرانی در مجمع عمومی توسط رئیس دولت، کدام یک امنیت ملی را زیر سوال میبرند؟ سخنانی که به فاصله یک روز منجر به موضع گیری جهانی علیه ایران و اخطار کنگره آمریکا برای مقابله با ایران می شود.