حسین ستوده در یادداشتی که برای مردمک فرستاده نوشته است که سخنان محمود احمدینژاد درباره حادثه 11 سپتامبر، در بین متفکران لائیک طرفداران بسیاری دارد که سالهاست در رسانههای غربی در پی گسترش چنین تفکری هستند.
سخنان اخیر رئیس جمهوری ایران درباره ایرادهای موجود در بازخوانی پرونده حادثه یازدهم سپتامبر، باوجود مخالفان داخلی و خارجی دارای موافقانی هم بود. به خصوص آن بخش از سخنان اقای احمدینژاد که بر «عدم لزوم نگاه مقدس به حوادث تاریخی» اشاره داشت.
چنانچه ایشان در گذشته نیز با همین منطق به نقد روایتهای موجود از کشتار یهودیان در طول جنگ جهانی دوم پرداخته بود.
چنین بیانی امروزه جدا از انگیزههای سیاسی شخص گوینده، طرفداران بسیاری در بین متفکران لائیک دارد که سالهاست در رسانههای غربی در پی گسترش چنین تفکری هستند. تنوع بیشمار مسیح و روایتهای گوناگون غیر مقدس از زندگی پیامبر مسیحیان از جمله همین نوع نگاه است. نگاهی که با تکیه بر عقلانیت محض تلاش در پالایش تفکر نسل قرن بیست و یکم دارد.
تنها نکتهای که باعث میشود متفکران لائیک در حمایت از رئیس جمهوری ایران لب به سخن باز نکنند، تناقض گفتار او با باور و فرهنگی است که آنرا نمایندگی میکند. در دیدگاه متفکران لائیک تفاوتی در نقد و بررسی حادثه ظهر عاشورا با حادثه کورههای آدم سوزی یا حمله به برجهای تجارت جهانی نیویورک وجود ندارد، حال آنکه محمود احمدینژاد چنین نگاهی را فقط در مورد جبهه برابر خود صادق میداند و در بیان حوادث تاریخی مرتبط با باور اسلامی قائل به چنین نوع ازاد اندیشی نیست.
چنانچه منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم چنین نقل وارونهای تنها مختص به رئیس جمهوری ایران نیست بلکه هر نوع دیدگاه «خود حق بین» در طول تاریخ، نماینده چنین تفکری بوده است تا زمانی که بعد از انقلاب صنعتی در کشورهای اروپائی و آغاز نشر کتاب و ایجاد رسانه های مکتوب و دیداری و شنیداری باعث شد تا فن و قدرت بیان از اختصاص قدرتمندان دینی خارج شده و عقلانیتی غیر مقدس از طریق رسانهها به روایت خود از تاریخ و جامعه بپردازد.
شاید بتوان گفت که رسانهها در ابتدا نمایندگان عقلانیت غیر مقدس یک جامعه محسوب میشدند و شاید قدرت نفوذ آنها بر افکار عمومی، حساسیت روزافزون قدرتمندان مذهبی بر کنترل رسانهها را شکل داد تا جایی که امروزه رسانهای همانند صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تنها خود را ملزم به روایت قدسی هر عمل اجتماعی و سیاسی میداند.
تاکید کسانی مانند احمدینژاد بر عدم لزوم نگاه قدسی در برابر حوادث تاریخی نه درباره عقلانیت بلکه درباره خلع سلاح کردن رقیب از ابزاری است که قدرت عمل و نفوذش در حکومتی مذهبی مانند ایران به تجربه ثابت شده است، تا جایی که نگاه غیر مقدس نویسندهای مانند سلمان رشدی به موضوعی که در باور مسلمانان از دایره مقدسات محسوب میشود تنها به دلیل یک حکم شرعی باعث ایجاد تنشهای سیاسی و اجتماعی بسیاری میشود.
نکتهای که نباید از نظر دور داشت تاثیر مرور زمان بر شکلگیری یک امر مقدس در اذهان عمومی است چرا که یک امر مقدس یک شبه خلق نمیشود.
همانگونه که رئیس جمهوری ایران گفته است که «اینها چند سال بعد حادثه یازدهم سپتامبر را به چنان حالت مقدسی میرسانند که کسی نتواند سوالی در مورد آن بکند» و این درست همان حالتی است که به دلیل گذشت سالها از واقعه کربلا رخ داده است و این حادثه تاریخی از نگاه باورمندان به چنان درجهای از قدسیت رسیده که هر نوع نقد عقلانی یا روایتی غیر مقدس کفر محسوب شده و عامل آن محکوم به فنا است.
منتقدان رئیس جمهوری ایران معتقد هستند که چنین سخنانی از جانب محمود احمدینژاد، تنها یک تاکتیک سیاسی است و کودکانه به نظر میرسد اگر کسی بخواهد سخنان او را با باورهایش انطباق دهد.
از سویی گروهی دیگر بر این باور هستند که رئیس قوه مجریه دولت جمهوری اسلامی به هیچ وجه در دایره باورمندان ایمانی قرار نمیگیرد و عمده گفتار و رفتارش تابعی از قدرت طلبی محض او در برابر دیگران است. حتی اگر چنین دیگرانی خود از بزرگان و مراجع دینی باشند.