نسخه آرشیو شده
ویژه سد سازی و آثار باستانی

حالا نوبت دز رسیده است تا قد بکشد
از میان متن

  • نباید فراموش کنیم که هنگامی می‌توان از سرمایه‌گذاری‌های کلان رخ داده در بخش صنعت سدسازی بهره‌ درست و اصولی را انتظار داشت که پیش از آن، توانسته باشیم بر معضل نرخ فرسایش و رسوب‌خیزی در اغلب آبخیزهای کشور – به میزان شش برابر میانگین جهانی آن - فایق آمده باشیم
محمد درویش
شنبه ۱۳ آذر ۱۳۸۹ - ۰۲:۵۳ | کد خبر: 58513

محمد درویش، کارشناس محیط زیست، از اثرات مخرب افزایش تاج سد‌ها و عدم توجه به رسوب‌گذاری سدهای موجود می‌نویسد.

 سد دز/ عکس از خبرگزاری فارس

ماجرای افزایش ارتفاع سد اکباتان را که یادتان هست. نیست؟ سدی که 45 میلیارد تومان برایش هزینه شد تا ارتفاعش 25 متر دیگر افزایش یابد تا بتواند جوابگوی نیاز آب قابل شرب همدان باشد. بدون توجه به این واقعیت که چرا باید در فاصله‌ زمانی کوتاه‌تر از محاسبات کارشناسی، دریاچه سد به چنان فلاکتی برسد که از شدت رسوب، نفس کم‌بیاورد. آن روز پرسیدم که آیا اگر آن پول صرف افزایش پایداری بوم‌شناختی بالادست سد می‌شد تا بتوان نرخ تولید رسوب در آن را متعادل کرد، اقدامی خردمندانه‌تر به شمار نمی‌آمد؟

البته آشکار است که هرگز پاسخی بر آن پرسش دریافت نکردم، منتها وقتی متوجه شدم که طرح افزایش ارتفاع تاج سد اینک به دز هم رسیده است؛ پاسخ خود را دریافت کردم. نکردم؟

جالب است که جناب اسماعیل صالحی، یکی از مدیران سازمان آب و برق خوزستان در توصیف این مطالعه و کوشش برای افزایش ده متری سد دز فرموده‌اند: «این طرح یكی از معدود طرح‌هایی است كه در دنیا درحال مطالعه است.»

پرسش این است که آیا این خبری خوب است یا بد؟ چرا در دنیا طرح افزایش ارتفاع یک سد باید اینگونه یگانه و تنها بماند؟ چرا هیچ عاقل دیگری به صرافت اجرای چنین ابتکارهای گران‌قیمتی جز ما نمی‌افتد؟

ایشان همچنین پرده از واقعیت دیگری هم برداشته‌اند: «آمار 40 ساله بهره‌برداری از سد نشان می‌دهد حجم قابل توجهی از رسوب به دلیل جوان بودن سازندهای زمین شناسی حوضه و بالا بودن پتانسیل رسوب خیزی به دریاچه سد وارد شده، به گونه‌ای كه میزان رسوب مخزن به 30 متر بالاتر از دریچه‌های آبیاری سد رسیده و تنها ده متر تا رقوم آبگیر نیروگاه فاصله دارد.»

خب چرا نباید برای کاهش رسوب‌خیزی حوضه اقدام کرد؟ چرا در طول 47 سال گذشته متوجه نشدیم که اگر می‌خواهیم تا بیشینه‌ کارایی را از سد دز انتظار داشته باشیم، باید در اندیشه‌ مهار فرسایش پیش‌برنده‌ی سراب آبخیز باشیم. نباید باشیم؟

راستی چرا هیچکس نمی‌پرسد که چرا هنوز شبکه‌های آبیاری پشت این سد 47 ساله کامل نشده و به بهره‌برداری واقعی نرسیده است؟

حرفم این است: اگر به راستی برای ما منافع ملّی در اولویت باشد، هرگز نباید فراموش کنیم که هنگامی می‌توان از سرمایه‌گذاری‌های کلان رخ داده در بخش صنعت سدسازی بهره‌ درست و اصولی را انتظار داشت که پیش از آن، توانسته باشیم بر معضل نرخ فرسایش و رسوب‌خیزی در اغلب آبخیزهای کشور – به میزان شش برابر میانگین جهانی آن - فایق آمده باشیم.

کاری که ما در حقیقت می‌کنیم، بسیار شبیه ساخت خانه‌ای شنی توسط یک کودک در ساحل دریاست؛ خانه‌ای که می‌دانیم ممکن است هر لحظه با نخستین موج دریا نابود شود. امّا البته کسی کودک را به دلیل این جانمایی غلط مؤاخذه نخواهد کرد. ولی مسئولین وزارت نیرو را حتمن روزی مورد بازخواست قرار خواهند داد. نخواهند داد؟

همین ماه گذشته، بازدیدی از سد کرخه داشتم و در گفتگو با مسئولین سد، آنها آشکارا از روند افزاینده‌ رسوب در پشت سد که به حدود 220 میلیون مترمکعب رسیده بود، ابراز نگرانی می‌کردند. ظاهراً قرار بوده تا یک سد رسوب‌گیر دیگر در بالادست بزنند که البته هنوز نزده‌اند و به گفته‌ی رئیس وقت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، اصولاً مطالعات آبخيزداري سدهاب كرخه، كارون 3 و 4 و سدهای كه در حوضه آبخیز زاگرس در حال احداث هستند، در مطالعات اوليه ديده نشده و مورد توجه قرار نگرفته بودند.

گفتنی آن که سد مخزنی دز در فاصله 25 كيلومتری شهرستان انديمشک بر روی رودخانه دز احداث شده و ارتفاع كنونی آن از پی 203 متر و طول تاج آن 212 متر است.

در همین باره:

- در صورت انجام نشدن عمليات آبخيزداری، مخزن سد دز تا 15 سال آينده پر از رسوب مي شود.

- انباشت رسوبات پشت سدهای خوزستان

این مطلب را به اشتراک بگذارید

آگهی