اگرچه کودکان درسنین پایین درک کافی از مفهوم همدلی ندارند اما والدین میتوانند به پروراندن جوانههای آن که درحال شکوفایی است کمک کنند
کودکان تا حدود 8 یا 9 سالگی مهارتهای شناختی کافی برای فهم همدلی را دارا نیستند. اما یک کودک پنجساله معمولاً به شدت نسبت به رعایت انصاف حساس است، دغدغه این را دارد که نسبت به او رفتار درستی صورت گیرد و حتی میخواهد که همه با یکدیگر حتی با شخصیتهای داستانها خوب رفتار کنند. پس با اطمینان میتوان گفت که جوانههای همدلی و مهربانی در کودک ایجاد شده و حالا این مائیم که میتوانیم به پروراندن آن کمک کنیم. استفاده از برخی شیوهها در این زمینه بسیار موثر است:
1- احساسات را نامگذاری کنید. فرزند کودکستانی شما زمانی میتواند هیجانات خود را بهتر مدیریت کند که شما احساسات او را به رسمیت شناختهباشید. بنابر این تاجایی که میتوانید سعی کنید برای رفتارهای او نام بگذارید. مثلاً «این مهربونی تورو نشون میده که با اون پسر که توی پارک تنها روی تاب نشسته بود حرف زدی، او احتمالاً احساس تنهایی میکرد.» کودک تان با شنیدن این جمله متوجه میشود که شما به رفتار او توجه کردهاید و خواهد آموخت که شما به پاسخ او ارزش میگذارید و نیز خواهد فهمید که حالات آن پسر نشان از احساس تنهایی او دارد و رفتار او، مهربان تعبیر میشود. همچنین او نیاز دارد که هیجانات منفی خود را بشناسد. بنابراین اگر رفتار نامهربانانهای از سوی کودک 5 سالهتان دیدید نترسید از اینکه به او بگویید «این کار تو که اسباببازی رو از دست برادر کوچولوت قاب زدی واقعاً اونو غمگین کرد. چکار میتونی بکنی تا او احساس بهتری پیدا کنه؟»
2- به رفتار همدلانه و مهربانی او پاداش دهید. وقتی کودک 4 یا 5 ساله شما یک کار مهربانانه انجام میدهد عملش را به او گوشزد کنید و سعی کنید در این مورد تا حد امکان دقیق و مشخص حرف بزنید «تو سخاوت بهخرج دادی وقتی تمام عکس برگردوناتو با دوستت قسمت کردی. من اونو دیدم که لبخند زد، مطمئنم که خوشحال شد.»
3- کودک را تشویق کنید تا درباره احساسات خود وشما حرف بزند. کاری کنید که او بداند شما به چگونگی احساس او اهمیت میدهید و تنها راه در این زمینه این است که به او بهدقت گوش دهید. اگر او ماجرایی درباره فرد دیگری میگوید و در آن رابطه اظهارنظر میکند قبل از این که نظرات خود را مطرح سازید، به نظرات او گوش دهید. مثلاً وقتی او میگوید که عصبانی است آنچه او گفته با بیانی دیگر به او برگردانید «امروز احساس میکنی که بدخلقی. نه؟» به این ترتیب او میداند که شما به او گوش میدهید و تشویق میشود تا روشنتر حرف بزند. همین طور سعی کنید احساسات خود را نیز با او درمیان بگذارید مثلاً «وقتی تو داد میزنی من احساس بدی پیدا میکنم. بذار فکر کنیم چه راه دیگهای هست که تو میتونی به من بگی که عصبانی هستی» همچنین میتوانید برخی از احساسات خود را که به او هم ربطی ندارد مطرح کنید مثلاً «من خیلی ناراحتم که امروز نتونستم کارامو انجام بدم» یا «همان طور که تو از دست خواهرت عصبانی شدی من هم امروز از دست خاله عصبانی شدم ولی ما هنوز هم با هم دوستیم» به این ترتیب فرزند 5 ساله شما هم خواهدآموخت که بزرگترها نیز احساسات و هیجانات مشابهی دارند و این بخش طبیعی زندگی است. او میفهمد که سازگار شدن با احساسات بخشی از رشد کردن و بزرگشدن است.
4- به کاوش سازنده در رفتار دیگران بپردازید. به بچه کوچک خود مهربانیهای دیگران را یادآور شوید. مثلاً «یادت مییاد روز اول مدرسه معلم جدیدت چقدر دوستانه رفتار کرد؟ او کمک کرد که احساس ترس تو کم بشه.» با این یادآوری شما به او کمک میکنید که بفهمد چگونه اعمال دیگران میتواند از نظر هیجانی روی او اثر بگذارد. کتاب نیز فرصتهای عالی برای کاوش در هیجانات دیگران ایجاد میکند. مثلاً میتوانید از کودکتان که در حال خواندن کتاب قصهای برایش هستید بپرسید که فکر میکند اگر بهجای شخصیت داستان بود در موقعیت خاص قصه میترسید یا شجاعت داشت. در این زمینه شما هم میتوانید احساسات خود را بیان کنید.
5- نشانههای غیرکلامی هیجانات را آموزش دهید. به این منظور یک جای خلوت در پارک یا زمین بازی پیدا کنید، جایی که شما و فرزندتان میتوانید بنشینید و شاهد دیگران باشید بدون اینکه آنها شما را بیادب تلقی کنند و احساس ناراحتی کنند. در این حال به بازی حدس زدن بپردازید و دلایل خود را هم برای حدستان بیان کنید. مثلاً «آن مرد را میبینی که بلوز زرد پوشیده؟ داره بهسرعت راه میره و شانههاش به جلو خم شده و صورتش در هم کشیدهشده. فکر می کنم بهخاطر یک چیزی عصبانیه.»
6- اصول اساسی رفتار مودبانه را به او بیاموزید. انجام رفتارهای خوب راه بزرگ و مهمی برای کودک 5 یا 6 ساله است که مهربانی واحترام به دیگران را نشان دهد. کلماتی مانند «لطفاً» یا «خواهش میکنم» یا «ممنون» باید از سوی کودک مثلاً 5 ساله به طور خودکار استفاده شود. به او بگویید که مثلاً وقتی او مودبانه آن را درخواست میکند شما بیشتر خوشتان میآید که غذایش را به او بدهید و وقتی او به شما دستور میدهد شما دوست ندارید که این کار را بکنید. حتی اگر به نظر میرسد که کودک این نوع کلمات یا جملات را طوطی وار بیان میکند اما به کودکان آموزش میدهد که رفتار محترمانه با دیگران بسیار مهم است.
البته باید گفت که مهربان بودن با خود کودک ارزش هزاران هزار توضیح و گفتن اصول را دارد. درصورتی که شما در رابطه با کودکتان و دیگران از کلمات فوق استفاده کنید، او خواهد آموخت که این عبارات و کلمات بخشی از روابط کلامی معمولی است که هم در خانه و هم بیرون از آن مورد استفاده زیاد دارد.
7- از خشم خود برای کنترل فرزندتان استفاده نکنید. بسیار طبیعی است که شما بهعنوان پدر یا مادر به خاطر رفتارهای متفاوت کودک خود ناراحت شوید و بخواهید از خشم به عنوان وسیلهای موثر برای مدیریت رفتار او استفاده کنید. آموزش کودکان با دستورالعمل و مثال بسیار موثرتر است. شما میتوانید با کودک خود رفتار محکم داشته باشید بدون اینکه با خشم وعصبانیت با او برخورد کنید. مثلاً ممکن است علیرغم تذکر شما فرزندتان درست قبل از خوردن ناهار یک شیرینی برداشته و خوردهباشد. به جای خشمگین شدن یک لحظه بهخود مسلط شوید و سپس میتوانید به او بگویید «من ناراحت شدم که تو آنچه به تو گفته بودم نادیده گرفتی. حالا دیگه نمیتونی امروز شیرینی دیگهای بعدازظهر یا شب بخوری»
8- از کودکتان بخواهید که به دیگران فکر کند. هر روز فرصتهای زیادی فراهم میشود که شما میتوانید به کودکتان یادآور شوید درباره چگونگی احساس دیگران فکر کند. مثلاً شما با او برای خرید رفتهاید و او میخواهد که برایش شکلات یا آبنبات بخرید. می توانید از او بپرسید «باشه. ولی فکر میکنی خواهر یا برادر کوچولوت دلش می خواد ما چی براش بخریم؟» یا «فکر میکنی برادرت که مدرسه هست یا بابا که سر کاره چی دوست داره براش بخریم؟»
9- به زندگی اجتماعی کودکتان توجه کنید. پرسیدن سوالات خاص درباره مردم در زندگی روزمره کودک، اهمیت روابط اجتماعی و رفتار مناسب با دیگران را در او تقویت میکند. سوالاتی مانند «امروز ساعت تفریح در مدرسه با کی بازی کردی؟» یا «امروز توی سرویس که برمیگشتی خونه با کی حرف زدی؟» یا «موقع غذا خوردن تو مدرسه، تو و دوستات چکار میکنید؟» پاسخ به این سوالات میتواند بحثهایی را درباره رفتار توام بامهربانی با دیگران و احترام را پیش بکشد.
10- کودک کودکستانی خود را درگیر فعالیتهای خیریه کوچک و بزرگ کنید. انجام عمل مهربانانه و خیر از سوی کودکان بهترین شیوه آموزش همدلی به آنان است. وقتی شما برای همسایه بیمار یا دوست خود که تازه بچهدار شده غذا درست میکنید از کودک خود بخواهید با شما همکاری کند. همچنین میتوانید از او بخواهید که لباسهایی که برایش کوچک شده برای خیریه کنار بگذارد و داخل جعبه قرار دهد. یا از او بخواهید اسباببازیهایی که دیگر با آنها بازی نمیکند جمع کند تا به کودکان فقیر بدهید. یا به او کمک کنید کارت تشکر برای دوستان یا اقوامی که برای تولد او هدیه آوردهبودند تهیه کند. ضمناً در هر فرصتی میتوانید برایش توضیح دهید که گاهی مردم نیاز اضافی دارند یا چیزهای ضروری زندگی را ندارند و اگر هر کس به آنها کمک کند آنها خوشحال میشوند.
11- از دختر و پسر انتظار یکسان داشتهباشید. جامعه معمولاً از مردها به نسبت زنان انتظار همدلی کمتری دارد. بنابراین گاهی حتی ما بدون اینکه متوجه باشیم کمتر انتظار رفتار توام با مهربانی و محبت از سوی پسران داریم تا دختران و کمتر هم به رفتارهای همدلانه پسران پاداش می دهیم. به این ترتیب پسرمان بزرگ میشود و تصورش این است که «من باید محکم باشم و نباید رفتار دخترانه از خود نشان دهم» اما اگر ما در این آموزش مراقب باشیم، پسران هم میتوانند مانند دختران همدلی را بیاموزند و افرادی مهربان و دلسوز بار بیایند.