شادی صدر، حقوقدان و فعال حقوق زنان، در یادداشتی که برای مردمک نوشته است، میگوید: چندان فرقی بین حجت الاسلام صدیقی با هر یک پسران تازه بالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمی بینم؛ غیر از اینکه او اقلا در آنچه هست و آنچه می گوید، یک روتر است.
شادی صدر، حقوقدان و فعال حقوق زنان، در یادداشتی که برای مردمک نوشته است، میگوید: چندان فرقی بین حجتالاسلام صدیقی با هر یک از پسران تازهبالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمیبینم؛ غیر از اینکه او دستکم در آنچه هست و آنچه میگوید، یکرو تر است.
داستانهای امام جمعه تهران و رابطه بین حجاب و زنا و زلزله هنوز ادامه دارد. در آن سر دنیا دختری دانشجو، کمپین «ممهلرزه» (Boobquake) راه میاندازد و ایرانیان سراسر دنیا، در شبکههای خبری مختلف میببینند که حرفهای امام جمعه تهران که هیچگونه ریشه منطقی و علمی ندارد، اسباب خنده مجریان و گزارشگرانشان شده است.
«اهریمنانگاری» زنان و نسبتدادن تمامی بلایای آسمانی و زمینی، از زلزله و سیل گرفته تا جنگ و قحطی، نه تنها موضوع تازهای نیست بلکه تاریخ درازی هم دارد. در همین سالهای اخیر، بنیادگرایان مذهبی در استان آچه اندونزی، زنان را مسبب سونامی دانستند، و واعظان الجرایزی هم هر بار که زلزلهای میآید آن را به رفتارهای نامناسب زنان ربط میدهند. در دنیای مسیحیان و یهودیان و هندوهای بنیادگرا هم اوضاع به همین منوال است.
اما این یادداشت کوتاه نه درباره فرهنگ اهریمنانگاری زنان و نه رویکرد بنیادگرایان مذهبی به زن و بدن و ذهن زن است. این یادداشت کوتاه فقط برای تلنگر زدن به خودمان نوشته شده است؛ به مصداق سوزنی که باید به خودمان بزنیم در مقابل جوال دوزی که مثلا به حجتالاسلام صدیقی میزنیم.
ارتباطی که امام جمعه تهران بین حجاب و رفتار زنان با زلزله برقرار کرده، با هیچ توجیه منطقی و علمی همخوانی ندارد اما بسیاری سیاستمداران، حتی بسیاری از روشنفکران و به تبع آنان آدمهای عادی، بارها نسبتهایی به همین اندازه ضد زن، میان حجاب و رفتار زنان با ناهنجاریهای عمومی برقرار کردهاند و هیچگاه این چنین از سوی جامعه مورد سرزنش یا تمسخر قرار نگرفتهاند.
منظور من در اینجا مسئولان دولت احمدینژاد نیست که ارسال اساماسهای مستجهن از سوی زنان به همکاران مردانشان را از علل افزایش طلاق میدانند، یا روحانیون تندرویی که از روبنده، برای پاککردن صورت مسالهای به نام زن دفاع میکنند.
منظور من خود شما هستید، بله، خود شما، آقایان! همه کسانی که اظهارات امام جمعه تهران را خلاف قواعد علمی ثابتشده در مورد علل وقوع زلزله دانستهاید و در یک بعد از ظهر مطبوع بهاری، چای را که مادراتان، زنتان، خواهرتان یا حتی دوستدخترتان جلویتان گذاشته، هورت کشیدهاید و مفرحشده از صحبتهای امام جمعه، زندگی و کارتان را ادامه دادهاید بی آنکه حتی یک لحظه فکر کنید شما، خود شما نیز عضو همان باشگاهی هستید که امامجمعه تهران از بلندپایگان آن است. تعجب میکنید؟ میپرسید چرا؟!
همه ما زنان ایرانی، از همان سالهای اول زندگیمان، حداقل در راه مدرسه، اگر نه در خانه، آزار جنسی را که با متلکهای ظاهرا ساده شروع میشد و تا تعقیب و گریز، دستمالی و تهدید به تجاوز در کوچههای خلوت یا مکانهای خیلی شلوغ بالا میگرفت، تجربه کردهایم.
ترس از مردان، از نگاهشان و از اینکه دنبالت راه بیفتند، همواره فضای کوچه و خیابان را برای ما ناامن کرده است. و عاملان این آزار جنسی مدام، چه کسانی بودند؟ شما! بله، خود شما! به من نگویید که میتوان در ایران پسری تازه به سن بلوغ رسیده بود و بزرگ و بالغ شد، بی آنکه به زنان متلک گفت؛ بیاغراق، این بخشی از روند بزرگشدن برای مردان در ایران است. تجربهای که بدون آن، مرد ایرانی، مرد نمیشود.
در عوض، در آن سوی دیگر، تذکرها و فشار مداوم خانوادگی، اجتماعی و سیاسی برای پوشاندن خود، و بیشتر پوشاندن خود، بدن خود، خندههای خود، شادابی و زیبایی کودکی و نوجوانی و جوانی خود و ذهن و تمایلات و خواستههای خود، بخشی از روند بزرگشدن برای زنان در ایران است. روندی که اتفاقا شما آقایان، بله همین شما، حتی در آن هم سهیم هستید؛ حتی اگر نوجوانی بیش نباشید.
لطفا یک بار هم که شده جلو آینه بایستید و از خود بپرسید: اولین باری که به دختری متلک گفتم کی بود؟ اولین باری که به خواهرم، یا حتی به مادرم، یا دخترخالهام یا دوستدخترم گفتم روسریات را بکش جلو یا آرایش نکن جلوی هر مرد و نامرد غریبه، کی بود؟
میبینید؟! شوخی بامزهای نیست: شما همان مرد و نامرد غریبهاید که خیابان را برای خواهر و مادر و دختر دیگران ناامن میکنید و در عین حال، همان مرد محرمی هستید که زن و خواهر و مادرتان را بیشتر و بیشتر میپوشانید تا از مرد و نامرد غریبه محفوظ بمانند و این عین همان کاری است که همان مرد و نامرد غریبه با زن و خواهر و مادر شما و زن و مادر و خواهر خودش به طور همزمان میکند. برایش هم توجیه دارید: مردها اینطوریاند! اصلا اینطوری به دنیا آمدهاند! چشمشان دنبال زنهاست! هیزند! و اغلب، با وجود وجه منفی که این صفت دارد، وقتی به مردان نسبت داده میشود، با تسامح عمومی مواجه میشود. و از آن طرف هم لابد مردها ناموسپرستند و اسلام گفته که خودت را بپوشان. و باز هم سرکوب زنان در خانه، جنبهای مثبت مییابد. و اگر روشنفکرتر باشی: من حال گشت ارشاد و آژان و آژانکشی ندارم! یا حوصله حرف مردم را ندارم!
خب امامجمعه «فلکزده» تهران هم که چیزی غیر از این نگفته که شما گفتهاید و میگویید: گفته زنها با بیحجابیشان فساد میآورند، چون باعث میشوند مردها تحریک شوند. و فساد، زلزله میآورد. گیرم دومین جمله را شما اینطوری نمیگویید اما مثلا میگویید فساد چیز بدی است چون بیبندوباری میآورد و طلاق را زیاد میکند و انواع بلایای اجتماعی را دامنگیرمان می کند که کم از زلزله ندارد. و اگر نبود این توجیهات، چگونه دایره معیوب آزار جنسی روزانه زنان توسط مردان و افزایش فشار بر زنان برای رعایت حجاب و عفاف، در ظاهرا برای کمکردن آزار جنسی روزمره تداوم مییافت، بی آنکه اصل داستان دیده شود؟
چگونه میتوانیم به گشت ارشاد، به طرح گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، به سخنان امام جمعه تهران که برای گشتهای ارشاد پشتوانه ایدئولوژیک میسازد و این قبیل نقد داشته باشیم، بی آنکه از خودمان بپرسیم چند بار نقش گشت ارشاد را در کنترل ذهن و بدن زنان زندگیمان بازی کردهایم؟ چند بار با آزار جنسی زنان، با سادهپنداشتن عمل متداول متلکگویی، به بازتولید این تفکر که زن، یک سوژه جنسی است که اگر چون مرواریدی در صدف حفظ نشود، به یغما خواهد رفت کمک کردهایم؟
میبینید؟ این ما فمینیستها نیستیم که دنیا را به زن و مرد تقسیم میکنیم: دنیای ما کاملا و از قبل از اینکه به دنیا بیاییم، تقسیم شده است: شما متلک میگویید، ما متلک میشنویم؛ شما ما را در حجاب میکنید، ما در حجاب میرویم.
راه از میان بردن این تقسیمبندی، انکار آن نیست؛ تکرار جمله کلیشهای زن و مرد هر دو انسانند و فرقی ندارند، مشکلی را حل نمیکند. دموکراسی روزی آغاز خواهد شد که شما، بله شما آقایان یاد بگیرید نه فقط جلو آینه بلکه در منظر عموم، به جای دفاع از حقوق زنان به مثابه امری بیرونی و انتزاعی، از تجربه واقعی، درونی و زمینی «خود» به عنوان یک «مرد» سخن بگویید و نقشی که در بازتولید ساختارهای تبعیضآمیز موجود داشتهاید را به نقد بکشید.
دموکراسی و حقوق بشر، از هر یک از ما شروع میشود و نه از آدمهایی انتزاعی، که باید خودشان، نگاهشان و رفتارهایشان را اصلاح کنند تا ایران جایی بهتر برای زندگیکردن باشد.
تا آن زمان که امیدوارم چندان دور نباشد، راستش من چندان فرقی بین حجتالاسلام صدیقی با هر یک از پسران تازهبالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمیبینم؛ غیر از اینکه او دستکم در آنچه هست و آنچه میگوید، یکرو تر است.
آرش جان سلام
طرحت , بسیار جذاب به نظر میزسد.اگر صرفا به عنوان طرح شخصی از جانب خودت است؛ توصیه میکنم برای کسب نظرات کارشناسی بیشتر آن را درسایتهایی مانند بالاترین نیز به نظر سنجی بگذاری.
امکان انجام چنین کاری میتواند یک نقطه چرخش در تاریخ ایران معاصر باشد.
اما ضمانتهای اجرایی این طرح هنوز نامشخص هستند.
همچنین کار آمدی قانون اساسی فعلی یکی از نقاط ابهام آمیز آن است.
نظرات بیشتری را گردآوری کن. به نظر من فکر تازه و ارزشمندی است.
یک نکته مهم دیگر حصول توافق - حداقل موقت,اما صادقانه- تمام جناح های سیاسی خارج و داخل کشور در آن ضروری است. یعنی جناح های سیاسی به نوعی یک مرامنامه تضمینی را با توافق هم تنظیم و امضا کنند؛ که در مفاد آن به طور صریح قید شده باشد که هیچ گروهی نمیتواند حاصل حرکت را بطور کامل مصادره کند.
پشتیبان این توافقنامه میتواند سازمان دیده بان حقوق بشر وابسته به سازمان ملل متحد قرار بگیرد.
نظرت را گسترش بده به سایت بالاترین سر بزن.
در هر حال زنده باشی
زنده باد ایران بزرگ
زنده باد تاریخ پرشکوه ایران
زنده باد انسان ایرانی
آرش جان سلام
طرحت , بسیار جذاب به نظر میزسد.اگر صرفا به عنوان طرح شخصی از جانب خودت است؛ توصیه میکنم برای کسب نظرات کارشناسی بیشتر آن را در لینکهای مانند بالاترین نیز به نظر سنجی بگذاری.
امکان انجام چنین کاری میتواند یک نقطه چرخش در تاریخ ایران معاصر باشد.
ام ضمانتهای اجرایی آن نامشخص هستند. همچنین کار آمدی قانون اساسی فعلی یکی از نقاط ابهام آمیز آن است.
نظرا بیشتری را گردآوری کن. به نظر من فکر تازه و ارزشمندی است.
یک نکته مهم دیگر حصول توافق - حداقل موقت,اما صادقانه- تمام جناح های سیاسی خارج و داخل کشور در آن ضروری است. یعنی جناح خای سیاسی به نوعی یک مرامنامه تضمین را با توافق هم تنظیم و امضا کنند؛ که در مفاد آن به طور صریح قید شده باشد که هیچ گروهی نمیتواند حاصل حرکت بطور کامل مصادره کند. پشتیبان این توافقنامه میتواند سازمان دیده بان حقوق بشر وابسته به سازمان ملل متحد قرار بگیرد.
نظرت را گسترش بده به بالاترین سر بزن.
در هر حال زنده باشی
زنده باد ایران بزرگ
زنده باد تاریخ پرشکوه ایران
زنده باد انسان ایرانی
آرش جان درود برتو. حرفهات کاملا منطقی و سنجیده وهدفمندبود.نیاز به توضیح بیشتر نیست.مبارزه تا پیروزی ایران
سرکار خانم ، با همه احترامی که برای شما قائل بودم ، باید بگم که این نظریه شما فقط این تصور را ایجاد میکند که در زندگی خانوادگی خود از چنین مشکلی در رنج بوده اید . لطفا به حرمت انسانهائی آزاده و با فرهنگ ایران از کوروش تا.....تقدس نام ایران را حفظ نمائید . این کشور با همه مشکلات و مسائلش برای ما بسیار عزیز است و مبارزه با زشتیهایش نیز باید با همان فرهنگی باشد که شاید در ظاهر کمرنگ است ، ولی در روح این مملکت ریشه دارد . سخنان شما با ادبیات کسانی که شما مدعی مبارزه با آنها هستید چه فرقی دارد ؟!!!
خانمهای تیپ a وبعضی از خانمهای تیپ b که این مزخرفها را نمیخوانند و ما در مورد خانمهای تیپ c و d هم که امید به صلاح نداریم نه ما که روانشناسان میگویند ایشان قابل درمان نیستند اما حرف ما چیز دیگری است.
ای خانم فمنیستی که در ایران هستی و از یک طرف مجاز به سقط جنین نیستی از یارانه دولت جهت بدنیا آوردن بچه و یا راه اندازی کسب و کار استفاده نمی کنی اگر بواسطه ی خیانت به همسرت رسوا بشوی ( نه البته از طریق قانون آن که خلاص است) تحت فشار روانی زیادی قرار میگیری و هزاران محدودیت که سران جنبشت اصلن توی باغش نیستند و ما مردها باید یهتان بگوئیم تا بفهمید محدودیتهای واقعیتان چیست!
ما نمیگوئیم از مردها متنفر نباشید که این موضوع اصلن ربطی به محدودیتهایتان ندارد شما از مردها بدتان نمی آید شما از خودتان ، از زن بودنتان متنفر هستید و چاره ای هم ندارید.
در درون دل شما آرزوی کشنده ی مرد بودن است و نمیدانیم ما چه گناهی داریم شما مرد نشده اید .
بخدا هر کس هر چی دارد از بچگی دارد از کسی سرقت نمیکند!!!
اما باشد ما که اگر خودمان را پیش شما قربانی کنیم مشکل شما حل نمیشود که تازه بیشتر ناراحت میشوید که ما به عنوان مرد زن زن کردیم و حرمت مرد را خدشه دار کردیم و توی دلتان می گوئید : خاک بسرش چه برای ما خانمها موس موس میکند . هه مرد فمنیست !، برو حاجی کاش من مرد بودم کفشم هم زنها رو حساب نمی کردم!
من میدانم ! حرفم اینست !
تو در ایران سماق میمکی و خانم صدر ......
SADR.E33.DE برای اینترنت پرسرعت
SADRLS.E33.DE برای اینترنت دیال آپ(ابتدا جهت هدایت به سایت کمی زمان می خواهد.)
من نمی فهمم این حرفا چه ربطی به جنبش سبز داره
این جنبش هم دیگه حالت اسپم شده
خواهشا هر چیزیو به هم ربط ندید
درمبحثی که خانم صدر بیا ن کردند “کلیت “جایی ندارد . هرچند خود من با سن و سالی تقریبا در حد خانم صدر و بزرگ شده در ایران به شخصه بارها از طرف “بعضی ” مردان مورد آزار گفتاری و در معدود مواردی فیزیکی قرار گرفته ام با این حال چندان موافق این مقاله نیستم . ای کاش ایشان کمتر مغرضانه می نوشتند ولی آنچه مرا شدیدا متاثر و متعجب کرده نه تجربیات گذشته بلکه لحن بسیار زشت و الفاظ رکیکی است که برخی از دوستان با استفاده از آن به جان همدیگر افتاده اند. شما آقایان عزیز به آسانی ثابت کردید که نوشته های خانم صدر برضد مردان کاملا بجاست . واقعا متاسفم
طرحی برای برگزاری انتخابات آزاد (برنامه دو ساله)
هدف:
برقراری دمکراسی پایدار در ایران
استراتژی:
«تغییر» مرحله ای مسالمت آمیز به دمکراسی
۱) استفاده از اهرم اصول فراموش شده قانون اساسی فعلی مربوط به حقوق مردم و تقویت و گسترش نهادها و شبکه های اجتماعی و جذب و شرکت فعال مردم در امور و پروژه های اجتماعی.
۲) تشکیل کنگره موقت ملی در خارج کشور که تمامی جریانات سیاسی و اجتماعی را نمایندگی کند با هدف «تدارک و سازماندهی کوچ همزمان چند میلونی مهاجرین به کشور» برای ورود به میهن شش ماه قبل از برگزاری انتخابات پیش روی مجلس شورا.
۳) تدارک و سازماندهی راه پیمایی بزرگ داخل کشور برای شش ماه قبل از برگزاری انتخابات پیش روی مجلس شورا.
۴) برپایی همزمان راه پیمایی بزرگ چند روزه (از یک شهر به شهر دیگر) در داخل و خارج و ورود همزمان میلیونی هموطنان مهاجر به کشور.
۵) امید است با راه پیمایی بزرگ در وطن و به سوی وطن حاکمیت به برگزاری انتخابات آزاد تمکین کند. وگرنه کنگره ملی برای برگزاری انتخابات آزاد با استفاده از تجربه های کنگره موقت ملی خارج کشور تشکیل و خود به برگزاری انتخابات آزاد اقدام خواهد کرد.
۶) اگر جنبش اقدامی اساسی انجام ندهد، خطر فروپاشی و تجزیه و جنگ داخلی را تا دو سال دیگر دست کم نگیرید!
۱- شادی یک روز از آقا غلام در خیابان متلک شنید.
۲- آقا غلام یک مرد ایرانی بود.
نتیجه گیری شادی: تمام مردان ایرانی به زنها متلک می اندازند. +
۱- یک روز شادی مزخرف گفت.
۲- شادی یک فمینیست است.
نتیجه گیری ما: تمام فمینیست ها مزخرف می گویند.
نتیجه گیری ۲ ما: فمینیسم مزخرف است.
خانم صدر، مقاله شما دارای نکات مهمی بود که هر انسان آزاده ای باید آن را جدی بگیرد. پس بهتر است از خو شما شروع کنیم. چرا من باید شادی صدر را در یک چنین مقاله ای جدی با روسری ببینم. شما که دیگر در ایران زندگی نمیکنید که بهانه ای برای این کار داشته باشد.نکته دوم: این جای تاسف است که یک زن ایرانی درباره ی فمینیسم مقاله بنویسد و کوچک ترین اشاره ای به نقش اسلام و جمهوری اسلامی در ایجاد این شرایط اسف برای زنان ایران نداشته باشد.اگر فقط قصد گرد و خاک بپا کردن داشتید باید گفت که شما پیروز شدید. در غیراین صورت فمنیسم ایرانی بدون نقد جدی اسلام محکوم به شکست است. زن ایرانی قبل از اسلام در ایران از جایگاه ویژه ای بر خوردار بود. این نقش با حمله اعراب به ایران با پیروزی اسلام در ایران زایل گشت و تا بدانجا رسید که این جانیان اسلامی یک چنین شرایط اسف باری برای زنان ایران ایجاد کردند.
(نمیدانم اگر موسسات و ارگانهای غربی که اینچنین خانم شادی صدر را بزرگ کرده اند اگر متن مقاله ی ایشان را بخوانند چه فکر خواهند کرد؟!)
در حال حاضر از اینکه خود را آلوده ی این جنجال کردم و در واقع در دام خانم صدر افتادم پشیمانم ! چه ساده لوحانه انتظار داشتم ایشان با توضیحی و حاشیه نویسی بر مقاله شان سر مشق دیگران شود! غافل اینکه ایشان خیلی زودتر از خیلی ها راز شهرت و قدرت را در جهان سوم دریافته اند).
تا آخر عمرم نام شادی صدر را فراموش نخواهم کرد و اگر روزی شانس ملاقات با ایشان را داشتم به او خواهم گفت ......
SADR.E33.DE برای اینترنت پرسرعت
SADRLS.E33.DE برای اینترنت دیال آپ
بعضی نوشتهها و واکنشها را نگذاشتهاید. برای مثال موضوع داغ بالاترین در همین مورد را ببینید:
https://balatarin.com/topic/2010/4/28/1004909
خانم شادي صدر با وجود اينكه من به عنوان يك آدم كاملا غير مذهبي تمام عمرم رو در ايران زندگي كردم اما باز هم اين همه بدبيني و منفي نگري شما من رو متعجب ميكنه... در واقع من فكر مي كنم فمينيسم هم از اصل بر پايه ي منفي نگري گروهي از زنان بنا شده... وگرنه چطور ممكنه بشه راجع به چيزي به اين گستردگي به اين سهولت حكم صادر كرد ؟ غير قابل انكار ترين قوانين هم استثنا دارن.در دنيا هيچ چيز مطلقي وجود نداره!!!!!!!
با 50 درصدش موافقم.....يعني نه زنها اهريمنن نه مردا فريشته....اينهمه قيل و قال سر 50 درصد الباقيه...خانوم صدر جا انداختن كه فريشته نبودن زنها و اهريمن نبودن مردا هم سخني بگن...از اين 50 درصدهايي كه باقي 50 درصدها رو ميبلعند اين روزها كم نداريم....ضمنا اينجا شده شبيه چاله ميدون گويا...متاسفم....مانعي هم نداره كه بگي خوب -متاسف- باش
خانم دکنر ازاده ازاد از کانادا: با اینکه حدس می زنم که دکترای شما باید در فاضلاب شناسی باشد ولی با همه این حتی در رشته تخصص تان یعنی فاضلاب هم حد اقل یه کورس منطق باید برداشته باشید. خانم متخضض فاضلاب: می دانید که هر گزاره ایکه شامل همه اعضا باشد نمی توانند معتبر باشند. شرط اینکه گزاره ای معتبر باشد باید عکس گزاره هم معتبر باشد. مثلا گزاره” همه زن ها فاضلاب شناس” هستند معتبر نیست و بی اعتبار است برای اینکه معکوس اش یعنی ” فاضلاب شناسان همه زن هستند ” نمی تواند معتبر باشد برای اینکه در همین پیامگیر لااقل دو فاضلاب شناس مرد یعنی اقایان کامبیز هخامنشیان و دارا حضور دارند. اما گزاره” بعضی از زنان فاضلاب شناس هستند”—نمونه اش خود سرکار—معتبر است برای اینکه معکوس اش یعنی” بعضی از فاضلاب شناسان زن هستند”هم معتبراست .
راستی من تعجب می کنم که زن هیستریکالی مانند شما که سالها ست با مرد ها دشمنی ورزیده است چرا سر از تیمارستان بر نیاورده است.؟ حتما که روان درمانگر خیلی ماهر و با تجربه ای باید داشته باشید.؟
الکی خوش نا عزیز, فقط همین :
بی ارزش هستی.
هم خودت هم فکرت هم همه همفکرانت
به زودی تحولات ایران امثال تو را ادب خواهد کرد.
تو در مورد خاندان پهلوی هر جور میخواهی بنویس. شعور امثال تو بیشتر از این نیست.
فقط توهین بلدید. اما بدان سر دودمان این سلسله در همین مملکت یکبار از روی فهم و درک درست و با شهامت و مسئولیت وطن پرستانه بی بدیل یکباراجدادت را در مسجد گوهر شاد 60 سال پیش ادب کرد. اما مردم نتوانستند آن موقع متوجه شوند؛که آن مرد چه خدمت بزرگی در راه احقاق حقوق زنان بر داشت. آخر در آن دوران تب مذهب در مردم زیاد بود.
اما این بار مردم , پس از گذشت بیش از 60 سال نتیجه مذهب را دیده اند. و مدت سی و یک سال ازآن متحمل بدبختی های فراوان شده اند.
حالا دیگر کار درست را فهمیده اند. میدانند از همین دین است که امثال تو با این طرز فکر تربیت میشوید.تو بشاشیدن مشغول باش؛ و ببین که دست مردم و روزگار چطور بر تو و امثال تو خواهند شاشید. آنقدر که کاملا شاشاب شوید-بر وزن سیراب-
ریشه فکری همفکران مانند تو دیگر پوسیده است. همین روزها ریشه کن شده هستید.دیر و زود دارد؛اما خاطرت جمع سوخت و سوز ندارد.
یکبار برای همیشه.
منتظر باش کاین هنوز از نتایج سحر است.
ناارادتمندت کامبیز هخامنشیان
الکی خوش نا عزیز, فقط همین :
بی ارزش هستی.
هم خودت هم فکرت هم همه همفکرانت
به زودی تحولات ایران امثال تو را ادب خواهد کرد.
تو در مورد خاندان پهلوی هر جور میخواهی بنویس. شعور امثال تو بیشتر از این نیست.
فقط توهین بلدید. اما بدان سر دودمان این مملکت یکبار از روی فهم و درک درست و با شهامت و مسئولیت وطن پرستانه بی بدیل یکباراجدادت را در مسجد گوهر شاد 60 سال پیش ادب کرد. اما مردم نتوانستند آن موقع متوجه شوند؛که آن مرد چه خدمت بزرگی در راه احقاق حقوق زنان بر داشت. آخر در آن دوران تب مذهب در مردم زیاد بود.
اما این بار مردم , پس از گذشت بیش از 60 سال نتیجه مذهب را دیده اند. و مدت سی و یک سال ازآن متحمل بدبختی های فراوان شده اند.
حالا دیگر کار درست را فهمیده اند. میدانند از همین دین است که امثال تو با این طرز فکر تربیت میشوید.تو بشاشیدن مشغول باش؛ و ببین که دست مردم و روزگار چطور بر تو و امثال تو خواهند شاشید. آنقدر که کاملا شاشاب شوید-بر وزن سیراب-
ریشه فکری همفکران مانند تو دیگر پوسیده است. همین روزها ریشه کن شده هستید.دیر و زود دارد؛اما خاطرت جمع سوخت و سوز ندارد.
یکبار برای همیشه.
منتظر باش کاین هنوز از نتایج سحر است.
ناارادتمند کامبیز هخامنشیان
A condescending response by Hossein Bagher-zadeh:
http://www.iranian.com/main/2010/may-2#comment-291617
My response to Hossein Bagher-zadeh
OPen Your Eyes, Hossein B.
I submit that Shadi Sadr’s NOTE should win a prize for the most effective feminist writing by an Iranian woman in recent years, and that this condescending and deceiving article by Hossein Bagher-zadeh should be considered an insult to women’s intelligence.
Shadi Sadr’s short note to Mardomak Online Magazine aims at inciting the Iranian male intellectuals and activists to look at themselves in the mirror and ask themselves about their own oppressive behaviours towards women, while they are rightfully laughing at Hojjattol-Eslam Sedighi. Shadi clearly expresses the aim of her note by saying, “this short note is written for snapping at ourselves.” Therefore, she is not aiming at giving us a comprehensive, scientific analysis of the Iranian male-female relationship.
And she has done such a great job at snapping at Iranian male intellectuals and activists. She has succeeded in pushing a certain activist, Hossein B., to confess to some of his oppressive behaviours.
However, Hossein B., like all Iranian male chauvinists of my generation, the older generation, confesses to a very few and mild oppressive behaviours in order to better attack Shadi Sadr’s excellent write-up for having rightfully said that there is not MUCH difference between Hojjattol-Eslam Sedighi and other Iranian men. He condescendingly calls it a “generalization,” because he cannot handle the truth, because his ego has been hurt. He writes a pseudo-sociological article that appears to be fair, yet it does not correspond to the social and historical realities of the male-female relationships in Iran. In this regard, Hossein B is simply showing his Bad Faith.
Another sign of Bad Faith in Hossein’s article is where he places male chauvinist men and women in the same bag. He chooses to ignore the fact that while the Iranian women have INTERNALIZED male-dominated values and will change their positions within only weeks of effective education about their rights, the Iranian men have CREATED, IMPOSED and PERPETRATED for their own real or imagined interests the pernicious male-dominated and misogynistic values and shall resist any relevant education for years. These men will eventually change, but only when women push for establishing laws that force them into abstaining from oppressing women. They will change through education only within this framework.
Do you see the difference between male chauvinist men and women, Mr. Hossein?
In fact, I submit that Iranian feminists are intelligent and knowledgeable enough about their conditions, which they have experienced with their flesh and bones. We do not need condescending male chauvinists such as Hossein to come here and teach us about our realities. It is like a White Man teaching a Black Man what his condition is. It is insulting and unacceptable.
The best you could do, Mr. Hossein, is to form a consciousness-raising group for men (something like Men Against Sexism or Men Against Misogyny,) and educate each other based on the writings of Iranian women feminists.
Lesson One: All Iranian men are male chauvinists to different degrees! Don’t be in denial! Deal with it! Transform yourselves from within!
Azadeh
کامبیز جان: اصلا بی ادب نیستم و این زبان را فقط برای کرگدن هایی مانند تو بکار می برم که ممکن است خراشی در پوست کلفت شان کرده و بیدار شوند. هر چند بجث منطقی کردن با گراز هایی مانند شما مانند خواندن سوره یاسین بگوش خر است. راستی شاشیدم به هیکل رضا شاه و مجمد رضا شاه و کوروش و داریوش کبیرت.
گیریم که از همین آدم های کامنت گذار (که بالاخره توی ایران دسترسی به اینترنت دارند و براشون مساله مهم بوده، یعنی تا حدودی فرهنگی حساب می شوند)، 10 تا زن و 10 مرد رو بیارن دور یک میز
فارغ از هر نوع محدودیت و حجاب و حیا و معذب بودن و تعارف های خانم ها مقدم هستند و شرم ایرانی و حرمت خانواده و .... اتفاقی که می افتته اینه که خرخره همدیگه رو می جوند و احتمالا هم دیگه رو می کشند.
یعنی انقدر مساله جنسی حاد شده تو این جامعه که یه بحث بدون فحش و اینا نمی شه نه؟؟
بخش دوم-
من بعد از خواندن کامنتهای الکی خوش و کامنت گذار جاعل نام خودم و نمونه های مشابه با ادبیات نامبرده بی هویت فوق؛ به این حقیقت عریان و زننده اشراف یافتم؛ که تفکرات الکی خوشانه و زیاده طلب و مرز ناشناس در فضای ادبی و مجازی ایران, دقیقا برابر با همان لباس شخصی های فرهنگی هستند.
پس بعنوان یک مرد ایرانی وظیفه خودم میدانم ؛با تمام قدرت در یافتن راه حلی برای تفکرات ناهنجار اینچنینی که لکه داغی بر فرهنگ و ادبیات محاوره ای و رایج ایران امروز من است تلاش نمایم.
این تلاش تا حد ممکن با کارفرهنگی و اطلاع رسانی است؛ و در صورت لزوم راه های بیشتر نیز در دسترس همه ملت آزاده ایران هست؛ و خواهد بود.
زنده باد ایران آزاد
زنده باد انسان ایرانی
زنده باد منیژه و بیژن های ایران عزیزم
گرامی باد یاد و خاطره ندا و سهراب و همه قهرمانان بزرگ ایران بزرگ
پاینده باشید
کامبیز هخامنشیان
به نام عشق؛بوسه؛نان و شراب
بخش اول-
با سلام خدمت سر کار خانم صدر و همه کامنت گذارارن دارای فرهنگ و شعور مفاهمه
مریم و دارای عزیزم ضمن تشکر و سپاس از کامنتهای زیبای شما, در نهایت شجاعت و شهامت به داریوش عزیزم نیز سلام میکنم. سلام کردن چیزی است که من آن را بسیار دوست دارم.
داریوش جان اگر دردها و دلواپسی هایم را با لحنی تند بیان کردم؛ از تو پوزش میخواهم. اما اینها دلواپسیهای حقیقی من بودند. و تو نیز میدانی که در سی و یک سال گذشته چه بر این جامعه رفته است. باز هم بدلیل بیان تندم در بازگویی این فجایع از تو پوزش میخواهم.
دوستان عزیزم, خوشحال هستم؛ که حقیقت توسط شما قضاوت شده است.
من در همین جا با خوشحالی اعلام میکنم؛ اگرچه از نظر دیدگاه فکری با سرکار خانم صدر تفاوت منظری کامل در مورد نوع رویکرد با معضل بزرگ و پیچیده حقوق بشری انسان ایرانی دارم؛ اما تا مادامی که تفکراتی الکی خوش و جاعل هویت دیگران و بی نام و نشان در جامعه ایرانی وجود دارند؛ که به راحتی به خود اجازه توهین به حریم زنان را میدهند؛ باید به واقعیت آنها با دقت و هوشیاری نظر کرد.
یعنی من با وجود اعتقاد راسخ به برابری حقوق انسانهای ایرانی اعم از مرد و زن؛ بدلیل وجود مردان و زنانی که الکی خوش و ناآگاه و جاهل هستند؛ وظیفه خود میدانم؛ که در سنگر حقوق زنان این جامعه با قدرت ودر کنار انسانهای آزاده جامعه ایرانی خود برعلیه جهل و نادانی و توحش فکری و فرهنگی مبارزه کنم.
مسئله اساسی برای جامعه امروز ایران ما, تعیین حقوق انسانها و ملزم نمودن لباس شخصی های فرهنگی به رعایت حقوق زنان و همچنین مردان است. شاید بسیاری از ایشان با همه تلاشهای ادبی ما حاضر به پذیرش حقوق بشری نشوند. در این صورت چاره ای جز یک رویکرد آموزشی عملی که در حداقل ممکن ,مشابه با یادداشت انتقادی سرکار خانم صدر و در حالت ایده آل, مشابه با اقدام وطن پرستانه رضاشاه کبیر میباشد ؛ اجباری و لاجرم میباشد. زیرا که متاسفانه,جماعت مشابه با این نوع تفکرات تمامیت خواه, به غیر از زبان تند به هیچ شکل نمیتوانند؛ احترام گذاشتن به تفاوت آرا انسانها را درک کنند.
دارا جان: چند روز پیش به یه سگ ولگرد و گرسنه ای به نام کامبیز هخامنشی که 24 ساعته اینجا اتراق کرده و دایما به دست قصاب خیره شده بود که بلکه تکه استخوانی به طرفش پرتاب بشه فنون شکار آهو را یاد دادم که از آن روز به این ور پیدایش نشده است. این موجود لااقل آنقدر باهوش بود که به حرف یه شکارچی با تجربه گوش کند. الان نوبت توی سگ ولگرد و بی سر و پا است که دست ار این گدایی هایت برداشته و دنبال شکار روی. مطمین باشد که اکثرا این فمینست های رادیکال از جنس همین شادی صدر حاضرند که زیر یه شیخ پشمالوی و شپشو و مرتجع و مستبد دراز به کشند به شرطی که ایشان ماشین مازاراتی زیر پایشان گذاشته و گردنبند های صد ها هزار دلاری برایش خریده و سالی یکی دو بار به چزایر قناری برای کیف و نوش روانه اش کند و البته دارای چندین ویلا در ایران و خارج باشد. حرف مفتی که اینها می زنند که مالیات ندارد.
خانم شادی صدر به قصد تصفیه حساب خانوادگی اینها رو نوشته! خیلی به دل نگیرید. فقط نمیدونم چرا بعد از این همه فعالیت حقوق بشر و از این قبیل، هنوز فرق دفترچه خاطرات و وبسایتی که کلی خواننده داره رو نمیدونه. ما منتظر عذرخواهی این خانوم به خاطر توهینی که به خیلی از مردان ایرانی کرده هستیم، مگر اینکه تو این سالهای تجربه فعالیتش از دولتمردان ایرانی بی حساب حرف زدن رو یاد گرفته باشه!!!!!
نمیتوان به خانم شادی صدر خرده گرفت. تبیعیض جنسی و ستم وارده از اینراه به زنان ، خواهران و مادران و... ما مردان کم نبوده و نیست. آغاز این مسئله چنان به عصر کهن باز میگردد و در عرصه گیتی گسترده میگردد که میتوان از آن به عنوان یک مسئله تاریخی و جهانی با ابعاد گسترده نام برد. ایشان به عنوان یک زن مسلما از این قاعده مستثنی نبوده اند. بی شک بر عهده ما همه اعم از زنان و مردان است که با این ستم نه تنها در کشور خود بلکه سطح جهانی شدیدا مبارزه کنیم. تا جائیکه ایشان به عنوان یک زن ستمدیده ایرانی مسئله زن را به عنوان یک مسئله اجتماعی طرح میکنند نمیتوان بر ایشان خرده گرفت. چون جای خرده گیری وجود ندارد. باید گوش بود. در این میان ما مردان اگر همراه با سیستم ظالمانه بوده ایم باید بر خود شرم کنیم و متحول شویم. زنان در این میان هر بیشتر سخن گویند و هر چه بیشتر از احساسات انسانی خود بروز دهند برای تساوی حقوقی مردان و زنان بسیار آموزنده است. ما مردان باید گوش کنیم و در صورت لزوم متحول شویم....
در مورد رفع تبیعض جنسی و دمکراسی اما من با شادی صدر موافق نیستم. در این جا دیگر مورد زن بودن ایشان مطرح نیست. این راه حلی که ایشان به عنوان یک فرد مطرح میکنند نادرست است. ایشان مینوسیند:”راه از میان بردن این تقسیمبندی، انکار آن نیست؛ تکرار جمله کلیشهای زن و مرد هر دو انسانند و فرقی ندارند، مشکلی را حل نمیکند. دموکراسی روزی آغاز خواهد شد که شما، بله شما آقایان یاد بگیرید نه فقط جلو آینه بلکه در منظر عموم، به جای دفاع از حقوق زنان به مثابه امری بیرونی و انتزاعی، از تجربه واقعی، درونی و زمینی «خود» به عنوان یک «مرد» سخن بگویید و نقشی که در بازتولید ساختارهای تبعیضآمیز موجود داشتهاید را به نقد بکشید.
دموکراسی و حقوق بشر، از هر یک از ما شروع میشود و نه از آدمهایی انتزاعی، که باید خودشان، نگاهشان و رفتارهایشان را اصلاح کنند تا ایران جایی بهتر برای زندگیکردن باشد.”
در نظر من رفع تبیعیض جنسی و ستم از زنان از راه دمکراسی آغاز به به برطرف شدن و از میان رفتن میکند اما دمکراسی با رفع تبیعیض آغاز نمیگردد. بلکه برعکس. از این رو در دمکراسی هنوز تبیعیض جنسی محو نشده و کماکان از راه دمکراسی باید آنراه از میان برد. چنانکه میبینید من مخالفتم با شادی صدر یر سر یک مفهوم سیاسی است ونه بر سر یک مسئله اجتماعی یعنی مسئله زنان. تکرار میکنم آغاز روند طولانی دمکراسی در ایران را به آغاز رفع ستم از زنان توسط اقدام مستقیم و فردی مردان مبدل کردن یک تصور زنانه از مسئله نیست بلکه در نظر من یک رویکرد غلط انسانی و سیاسی است. و این برداشت را شادی صدر متاسفانه ارائه میدهند. این نحوه حواله دادن تحول سیاسی و دمکراتیک بر علیه متشرعین حاکم در ایران به آغاز روند تحول فردی و انقلاب فردی در مردان میتواند به سود حاکمان سیاسی ایران تمام شود که امیدوارم شادی صدر متوجه پیامدهای سوء اجتماعی رویکرد خویش میباشند. با آرزوی موفقیت برای ایشان
فرهاد واکف
بیاد بیاور که مادر ت نیز زن است معمولا از هرکسی بپرسی عزیزترینت در دنیا کیست میگوید مادرم به حق هم راست میگوید زیرا فداکارتر از مادر در خلقت وجود ندارد ومادر همانی است که تو میخواهی دستمال را فلان کنند کسی قصد ادب کردن تو را ندارد آنکس که ناموخت از روزگار نیاموزد از دیگران به فروید پناه آورده ای که دیگران را انگی بزنی که خود درا« گرفتاری شرافت داشته باش آدرس بده در یک جمع با هم بنشینیم وبه بحث بپردازیم از هر جریانی که بیایی مهم نیست ملا باشی یا پسر عموی لنین فرقی ندارد بنهده به شما توهینی نکردم حق واختیارم بود به شما سلام نکنم ونخواهم کرد مگر آنکه زبان چهار پادرای ات را عوض کنی زیرا با این روش در زندگی دچار مشکلات بسیار خواهی بود از خانواده گرفته تا اجتماع این زبان زبان باهوشی وشهامت ودلیری ات نیست زبان گرفتاری ات است وبرای حل این گرفتاری معلوم است به کتابهای روانشناسان نیز مراجعه کرده ای وچاره ساز نبوده است بناچار خود را رها کرده ای واین رهایی یک جایی به ضررت تمام خواهد شد حال پیدا نیستی پنهانی معلوم نیست که از روبرو هم همین آدم دریده باشی وشهامت مشت ولگد خوردن را داشته باشی بنده خود میدانستم از شما عکسالعمل خواهم داشت اما مانعی در آن ندیدم از شما ناسزا بخوانم که اهمیتی ندارد زیرا هر کس نوشته هایت را بخواند تو نخواهی شنید چند ناسزا بارت خواهد کرد آدم میتواند منطقی معقول عاقلانه بحث کند نه آنکه قداره بکشد مانند آنچه در ایران شاهدیم بنده نخواستم خود را پاک ومنزه جلوه دهم اما آنگونه هم که شما فکر میکنی بدهکار نیستم همیشه همین ادب را داشته ام از کودکی تا کنون که به سن میانسالی رسیده ام اما این کامنت ها را که میخوانی متوجه میشوی بعضی به جای بحث درست انگار باید ناسزا بدهند تا قضیه گرفتاری روحشان حل شده وتخلیه شوند وموضوع بحث را هم به خیال خویش حل کرده اند آقا جان نمیتوانی منطقی بحت کنی چوب وچماق وناسزا نمیخواهد به خودت آزار نرسان اعصابت را ویران نکن ساکت باش بخوان وبگذر وبگذار دیگرانی که هم حوصله اش را دارند هم جنبه اش را بحث کنند بهخر حال این یک مشکل اجتماعی سیاسی تاریخی در میهن ماست وزمانه هم دگرگون شده است حالا هرکس خود را هم سر هم ته پیاز میداند میخواهد بداند در کجای این نظام واین سیستم واین کشور ایستاده است واجازه نمیدهد که یک نفر ویا چند نفر عهد بوقی بنشینند وبرایش راه ورسم زیستن را بیاموزند آنچعه مسلم است وآشکار زنان در جامعه ما گرفتار ترند طالب حقی به کسی بدهکار نیستی آفرین بیا واز حق دفاع کن نه اینکه مادر خودت ومرا با کلمات زشت میهمان کن دلیل بیاور وبگو که زن ایرانی به این صدها دلیل بدترین زن دنیا ومستحق زنجیر است ملاها کم گرفتاری برایشان درست کرده اند بنده هم میایم میگویم اگر بنا است بهترین زنان جهان انتخاب شوند با دلایل خودم بهترین زنان دنیا نمونه ترین آنها فداکارترین آنهایند اهمیتی هم نمیدهم که عده ای هم گرفتار نامادری ومادران نابابی بوده اند وضربه خورده اند بنده شما اگر زشت ترین ناسزاها را هم حواله کنی جوابی دیگر به شما نمیدهم وقضاوت را به عهده خواننده ها میگذارم تا هر کس با عقل وشعور وانصاف خود قضاوت کند امیدوارم اقلا به آزار روح خود نپردازی که از این پرخاشها تنها تو هستی که برای سلولهایت مشکل میسازی کسی ضرری نمیبیند
توبه این مردیکه های پفیوز و حقیر و پست و کوتوله ای که در اینجا به گه خوردم و غلط کردم افتاده است نه بخاطر صداقت و دفاع از حقوق زنان بلکه بخاطرفشار وجدانی جرم هایی است که مرتکب شده اند. من که نه از دیوار کسی بالا رفته ام و نه به زنی توهین و نحقیرش کرده ام و نه مال کسی را دزدیده ام وجدانم راحت است و این من هستم که از خدا بخاطر خلق موجودات پستی مانند شما ها طلبکارم. قروید معتقد بود که در زیر لبختد و رفتار های به ظاهر خیلی موداب و اقرار مکرر به اشتباهات خشم و نفرت عمیقی انهفته است که به دین وسیله کاتازسیز می شوند. گول ظاهر حرف های زیبا و عوام پسند این مردیکه هایئکه دستمال بدست گرفته و به مالیدن آنجای زنان می پردازند را نخورید.
با درود به دوستان با ادب به بی ادبهای فاقد تربیت هرگونه احترامی خود بی ادبی است خوصا کسانی نظیر الکی خوش که گویا زمدگی اش نیز الکی یا علکی یا آلکی است انسان وقتی به سن خاصی میرسد نمادهای خوب وبد جامعه را میشناسد تا بتواند نمودش را در حد پذیرش نماید اینجا بحتی در گرفته است وهمه کاسه وکوزه ها بر سر حانم صدر شکسته میشود من در جاهای دیگر خواندم حتا از زنان فمنیست ودوستان ایشان که به او حمله کرده اند درست است که در بین ما کسانی نظیر رضا قاسمی که اینجا کامنت گذاشته اند هم پیدا میشود اما باید بپذیریم که فرقی بین ما مردان ایرانی وآن ملایانی عقب افتاده نیست حقیقت همین است حتا پسر عمو وپسر دایی مارکس ولنین و کاسترو هم که در تهران ودر شمال شهر بدنیا آمده اند همین اند مردان با ادبی ممکن است باشند اما وقتی قضیه زن است همان هستند که یک کودک 7 ساله یتیم روستایی از پشت کوهها به حجزه وارد و20 سال بعد ملای قابل وپیشنماز فلان مسجد میشود هر دو یک عینک دارند باور کنید منهم که دارم این ادعا را مینویسم همین اکنون نیز برایم سخت است که دارم چه مینویسم از خود میپرسم آیا به حجرگه بی غیرتها داری وارد میشوی یادت باشد تو دهاتی هستی وآنجا غیرت تقریبا صد در صد است خودم را قانع میکنم که روزگاری با چماق من کسی جرات چپ نگاه کردن نداشت اما حالا که خود صاحب دخترم مانند آدم بارشان آورده ام مانند آدم هم انتظار بر خورد با آنها را دارم چماقم را به موزه ملاها سپرده ام که اگر روزی آمد که مردم همه بی غیرت شدند وزن را به چشم یک انسان مستقل وصاحب حق وحقوق برابر دیدند وخواستند در مورد تاریخ چماق وحفظ ناموس بنویسند بکار بخورد اما من آنروز را نزدیک نمیبینم زیرا همین صفحه نشان میدهد که تا کجا رسیده ایم زشت ترین کلمات بکاربرده میشود تا محق بودن خود را به نمایش بگذاریم بدون آنکه جانب انصاف را رعایت کنیم خانم صدر متاهل است واین نشان میدهد که حرف بسیاری در اینجا غلط وتنها از روی عصبانیت و گفتن اینکه فرقی بین صدیقی ومردان ایرانی نیست هست که حقیقت هم همین است فرقی نیست بنام یک مرد میگویم چون در غرب زندگی میکنم شاهد استقالل زن هستم زن ایرانی کلا زن مسلمان گرفتاری دارد وخواهد داشت تا سیاست ودین ومذهب یکی باشند آتش بیار معرکه همین صدیقی هایند که مارا در این زمینه همگام وهمراه خود میکنند وما نیز بازیچه دستشان بدون آنکه حتا متوجه شویم در دنیای غرب که زن استقلال دارد فحشا بسیار کمتر از ایران است زنان که ازاد اند واستقلال دارند نیز بدنبال فحشا نمیروند ودر صد غیر قابل ذکری نسبت به جامعه زن بدنبال این موضوع یروند که شاید مردانی نیز نقش داشته باشند جامعه آزاد است حجاب هم نیست به نسبت سالم تر از جامعه با حجاب ومقید وبا مردان با غیرت است ریشه این سلامتی همانا احترام به حق وحقوق برابر زن وپذیرفتن استقلال اوست
آقای کامبیز، فکر می کنم حالا شما بهتر از هر کس دیگری می دانید شادی راجع به چه کسانی صحبت می کند. زن و مرد جدا نمی کنم، چون در گفتمان ضد زن گاهی خود زن ها از مردها پیشی می گیرند. این جا بین این مردم هر کس توی سر زن نزند و چپ و راست همین کارهایی که شادی می گوید انجام ندهد به زن ذلیلی و (با عرض پوزش) بچه ...ونی بودن متهم می شود. من نمی خواهم اشتباه شادی را مرتکب شوم و بگویم همه، ولی وقتی من و همسرم مجبوریم جلوی این افراد نقش یک خانواده ی مرد سالار را بازی کنیم تا از متلک ها در امان باشیم، وقتی هنوز همین حالا با این حلقه ی درشتی که در انگشتم است در خیابان با پیشنهادهای وقیحانه ای رو به رو می شوم، وقتی همین مردانی که این جا شادی را و حتی و شما و شاید کمی بعد آقای موسوی را به باد فحش و ناسزا می گیرند، توی خیابان برای گوشه چشمی از دختری که می پسندند گاهی کتک هم می خورند، دیگر حرفی نمی ماند. گرچه کلی گویی شادی می رسد جوابش می شود حرفی که سیاوش می زند. ما همه چیزمان به همه چیزمان می آید. من هم مثل شما دلم برای تاریخ 5000 ساله ی این مملکت می سوزد گیرم نه منتظر بازگشت سلسله ی شاهنشاهی هستم نه استبداد چکمه. امروز تمام ایران تمام زنان و مردانش لیاقت آزادی و بهره مندی از کلیه حقوق یک انسان را دارند. این تنها دغدغه ای است که به گفتنش می ارزد.
من که 28 سالمه تا حالا هیچ متلک و حرف زشتی به هیچ زن و دختری نزدم چه برسه به اینکه بخوام آزار و اذیت فیزیکی هم بکنم. خانم صدر باید در این مورد توضیح بده که به چه حقی خشک و تر رو با هم میسوزونه. در غیر این صورت ایشون هم با مقامات جمهوری اسلامی که حرف مفت زیاد میزنن فرقی نداره.
راه از میان بردن این تقسیمبندی، انکار آن نیست؛ تکرار جمله کلیشهای زن و مرد هر دو انسانند و فرقی ندارند، مشکلی را حل نمیکند. دموکراسی روزی آغاز خواهد شد که شما، بله شما آقایان یاد بگیرید نه فقط جلو آینه بلکه در منظر عموم، به جای دفاع از حقوق زنان به مثابه امری بیرونی و انتزاعی، از تجربه واقعی، درونی و زمینی «خود» به عنوان یک «مرد» سخن بگویید و نقشی که در بازتولید ساختارهای تبعیضآمیز موجود داشتهاید را به نقد بکشید.
با این پاراگراف می فهمم که می خواهی چیزی را درست کنی. اما با این کامنت هایی که می بينم زیر مطلب می فهمم که موفق نشده ای. باز هم سعی کن. من سال های عمرم برای محقق شدن این بند از نوشته ی تو دارد تمام می شود. فعلن فقط برافروخته کرده ای. شده ای جزو خرابی های پیش از ساخت. داری ته مانده های ساختمان فاسد را با کلنگ می کنی. البته لازم است برای ساخت. اما این نقش را بگذار برای آنهایی که بهتر از تو می دانند. تو برو فرقون مصالح جدید را بیاور. این انتظاري هست که از تو می رود. نقشه و پلان جدید را بگو. دوستانت دارند خوب همه ی ساختمان کهنه را آوار می کنند.
خانم صدر شما نمی دانم چرا کمی عصبانی و احساساتی به نظر می رسید در این متن. شاید به دلیل همان سابقه ی شعر و داستان است که مورد علاقه ی شما بود.
در همان زمانه ی نا به سامان، من، نوجوان 15 ساله، خواهرم را همراهی می کردم تا با دوست پسرش در خیابان های نا امن و بی رحم شهرم با راحتی قدم بزند. توی دبیرستان به من می گفتند رضا بی غیرت. چیز کمی نبود برای فرهنگ مردسالار ما، این القاب.
سال گذشته به خواهر کوچکترم گفتم هر مهمانی و هر کجا دلت می خواهد با هر پسری برو. هر وقت گرفتنت بگو قیم من برادرم است تا بیایم وثیقه بگذارم.
این ها تنها کارهایی هست که من برای کسانی که دوستشان دارم انجام می دهم. راه دیگری برای مبارزه کردن نمی دانم و حقیقتش دلم برای زن های ایرانی هم نسوخته. خواهرانم را دوست دارم.
یادم نمی آید به کسی متلک گفته باشم. اما دور از نظر نداشته باش شادی عزیز وقتی تمام راه های ارتباط و دیالوگ را به روی نوجوانان می بندند، سر از سوراخی باز خواهد کرد. تو بگو متلک. اتفاقن متلک پهلویی هم به ادبیات می زند! چیزهای دیگری هست برای ناراحت تر شدن. ضمن اینکه یقین بدان پسربچه ها هم دور از این آزارهای جسمی و روحی نیستند. خاطرات زیادی دارم برایت بگویم. از خودم و نسل خودم. از تهدید های جنسی و آزار های جنسی از نزدیک ترین آشنایان تا مردان کوچه.
نوجوان ها و پسرهای جوان را مقایسه کرده ای با یک پیرمرد دنیا دیده ی 100 ساله.
می خواهم به خاطر آدم هایی مثل من که تنها به خاطر داشتن عضو جنسی متفاوت از شما این همه بهشان تاختی مطلب دیگری بنویسی. می خواهم این مطلب را کامل کنی.
الکی خوش خالا یک مالاندنی بهت نشان بدم که تا عمر داری یادت بماند.
کامبیز هخامنشیان
اقای کامبیز هخامنشی: هی بمال که خانم شادی صدر ممکن است که بجای قر دادن و عشوه رفتن برایتان بگوزند. گوزش را به بطری کنم و بجای ادکلین ازش استفاده کن. گوز این موجودات کمیاب خیلی گران است.
دوستی که نا نام ” جواب به کامبیز هخامنشیان” پیام درج کرده اید دست مریزاد که خوب ریده اید به هیکل این مردیکه پفیوز و بی عرضه. این احمق فکر می کنند که اگردستمال به دست بگیرند و آنجای خانم ها را تمیز کنند حتما چیزیکی نصیبب ا ش خواهد شد. بد بخت و بیچاره و درومانه بجای اینکه مانند آن سگ های گرسته و بی خانمان و آواره که هی به دست قصاب نگاه می کنند که بلکه تکه استوانی نصیب اش بشه مانند شیر و پلنگ شکار خود را بکن. تو معلوم است که شناخت چندانی از فمینست های رادیکال نداری.
خوب اونایی که متلک گفتن و ... لابد از این کارشون نتیجه لازم رو گرفتند که ادامه می دن.
اگه دوس ندارید متلک بشنوید باید نرخ موفقیت متلک پایین باشه. اگه از هر 100 تا یکی هم جواب نگیره خسته می شه. ولی خوب من نمی دونم ولی شاید 2 تا 1 یی جواب می گیره که این کارو می کنه
یه نکته ای که به نظرم کم گفته شده تو این نظرات.
مورد توجه همه کامنت گذاران محترم؛
فردی با جعل نام من در این لینک کامنتهای ضد اخلاقی مینویسد.
این کامنت جهت اطلاع رسانی به عموم کامنت گذاران محترم در لینک قرار میگیرد.
مشخصات کامنت گذار جعلی و نوع ادبیات او:
” جواب به کامبیز هخامنشیان
۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۸:۱۹
زن ایرانی به گوزی نمی ارزد”
مضافا:” کامبیز هخامنشیان
۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۸:۲۸
من هم کاملا موافقم که زن ایرانی به گوزی نمی ارزد. اما از زنم مثل سگ می ترسم و پیش اون از گل کمتر به زنها نمی گم. آخه زن من خیلی دریده و شروره. درست مثل این شادی صدره از شرافت بویی نبرده.”
کامبیز هخامنشیان
من 22 سالمه و هنوز به دختری یا زنی متلک نگفتم شایدم هنوز بزرگ نشدم
کاملآ با خانم صدر موافقم
وای وای من هنو مرد نشدم ! یه دختر بیارین بهش متلک بگم بی زحمت ! وای وای
http://www.amatorr.blogfa.com/
خاک تو سرت شادی
شرافت که نباشد. بی اصالتی و بیشرمی وچود دارد.
بی نام و نشان, اگر شرف داری چرا بدون اسم و رسم, و یا با نام من کامنت میگذاری؟
شخصیت و شرافت تو از کامنت و جعل سازی اسم من مشخص و آشکار است؛ که تا چه حد است.
تو اگر وقت نداری توی لینکها وقت بگذاری غلط میکنی که اینجا هم کامنت بگذاری. یا از قول من کامنت دروغین بنویسی.
بدبخت ؛مردان ایرانی که امثال تو هستند؛ دقیقا مانند همان بهایمی هستند؛ که خانم صدر در یادداشتش ذکر کرده است.
مردک بی اصالت, تاریخ من مایه افتخار و سربلندی من و هر ایرانی واقعی و شرافتمندی است. امثال تو بیغیرت که تاریخ ندارید و نمیدانید از کجا بوچود آمده اید. اما بی هویت بیچاره بدان که تاریخ این مملکت نه تنها 2500 ساله است؛ بلکه 5000 ساله است.
شماها این تاریخ برایتان بی ارزش است. چون از دست درازی اعراب ویا مغول ننسلتان پدیدارشده است.
مردک نادان اگر یکبار دیگر از غول من مزخرف بنویسی هر چه که دیدی از چشم خودت دیدی. جوابت را دست حوادث نزدیک روزگار در خیابانهای شهرهای کشور ایران با پس گردنی به تو خواهد فهماند. تا یاد بگیری که به زن احترام بگذاری.
سمیرا شکر قهوه ای خوردن شایسته و بایسته امثال تو هست. که از ابتدای عمرتان مشغول نوش جانش بوده ای.
زنده باد ایران و ایرانی
زنده باد زنان و مردان آزاده ایران زمین
Man fekr mikonam Khanom Shadi SAdr Lesbian hastand.
بخوانید:
http://bit.ly/9a9Q8U
بخوانید:
http://bit.ly/azszDA
بخوانید:
http://www.gordab.com/content/archives/2593
dastet darad nakoneh madar khob zadey ba khal azizam . ...hamsareh yek roshan fakreh mard salar na Tarik fakr
بخوانید:
http://aghaejaze.wordpress.com/2010/04/29/shadi-sadr-2/
دستتون درد نکنه خانوم صدر. شما هم مثل خیلی های دیگه آب پاکی رو ریختی رو دستمون. وقتی شما اینطور فکر کنی وای به حال دیگران و جامعه روشن فکری ایرانی. به قول یکی از نظر دهنده های بالا خیلی فرق نیست بین شما و احمدی نژاد .
خانمهای عزیز،
هر وقت خودتان در حد خانمهای خارج از کشور شایستگی داشتید، همان موقع از مردهای ایران انتظار رفتاری مانند مردهای خارجی را داشته باشید. من که تا به حال زنی کوته فکرتر و سؤاستفاده کننده تر از زن ایرانی ندیده ام. به سبک خانم صدر از شما زنان ایرانی می پرسم: “به آیینه نگاه کنید و صادقانه از خود بپرسید که در روز چند مرتبه از مرد بدبخت بیگاری می کشید؟ چند دفعه او را بازی داده اید؟ چند بار وقتش را تلف کرده اید؟ دختری بالغ نمی شود مگر اینکه از هزار مرد سؤاستفاده کند.”
انگلیسیها ضرب المثلی دارند که در اینجا مصداق دارد: “کسانی که در خانه های شیشه ای زندگی می کنند نباید سنگ پرتاب کنند.” به عبارت دیگر “دیگ به دیگ میگه روت سیاه!”
تا روزی که مرد و زن جدا از هم بزرگ می شوند، متلک گویی ادامه پیدا خواهد کرد، تا روزی که از مدرسه تا دانشگاه پسر و دختر جدا از هم هستند، زنان به مردان به چشم وسیله نگاه خواهند کرد. باسد که رستگار شوید.