نسخه آرشیو شده
حاشیه‌های یک متن
صفحه ویژه:
حاشیه‌های یک متن

چه فرقی است بین امام‌جمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟
شادی صدر - حقوقدان و فعال حقوق زنان
از میان متن

  • نگویید که می‌توان در ایران پسری تازه به سن بلوغ رسیده بود و بزرگ و بالغ شد، بی آنکه به زنان متلک گفت؛ بی‌اغراق، این بخشی از روند بزرگ‌شدن برای مردان در ایران است. تجربه‌ای که بدون آن، مرد ایرانی، مرد نمی‌شود.
شادی صدر
دوشنبه ۰۶ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۸:۲۱ | کد خبر: 51920

شادی صدر، حقوقدان و فعال حقوق زنان، در یادداشتی که برای مردمک نوشته است، می‌گوید: چندان فرقی بین حجت الاسلام صدیقی با هر یک پسران تازه بالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمی بینم؛ غیر از اینکه او اقلا در آنچه هست و آنچه می گوید، یک روتر است.

شادی صدر، حقوقدان و فعال حقوق زنان، در یادداشتی که برای مردمک نوشته است، می‌گوید: چندان فرقی بین حجت‌الاسلام صدیقی با هر یک از پسران تازه‌بالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمی‌بینم؛ غیر از اینکه او دست‌کم در آنچه هست و آنچه می‌گوید، یک‌رو تر است.

داستان‌های امام جمعه تهران و رابطه بین حجاب و زنا و زلزله هنوز ادامه دارد. در آن سر دنیا دختری دانشجو، کمپین «ممه‌لرزه» (Boobquake) راه می‌اندازد و ایرانیان سراسر دنیا، در شبکه‌های خبری مختلف می‌ببینند که حرف‌های امام جمعه تهران که هیچگونه ریشه منطقی و علمی ندارد، اسباب خنده مجریان و گزارشگران‌شان شده است.

«اهریمن‌انگاری» زنان و نسبت‌دادن تمامی بلایای آسمانی و زمینی، از زلزله و سیل گرفته تا جنگ و قحطی، نه تنها موضوع تازه‌ای نیست بلکه تاریخ درازی هم دارد. در همین سال‌های اخیر، بنیادگرایان مذهبی در استان آچه اندونزی، زنان را مسبب سونامی دانستند، و واعظان الجرایزی هم هر بار که زلزله‌ای می‌آید آن را به رفتارهای نامناسب زنان ربط می‌دهند. در دنیای مسیحیان و یهودیان و هندوهای بنیادگرا هم اوضاع به همین منوال است.

اما این یادداشت کوتاه نه درباره فرهنگ اهریمن‌انگاری زنان و نه رویکرد بنیادگرایان مذهبی به زن و بدن و ذهن زن است. این یادداشت کوتاه فقط برای تلنگر زدن به خودمان نوشته شده است؛ به مصداق سوزنی که باید به خودمان بزنیم در مقابل جوال دوزی که مثلا به حجت‌الاسلام صدیقی می‌زنیم.

ارتباطی که امام جمعه تهران بین حجاب و رفتار زنان با زلزله برقرار کرده، با هیچ توجیه منطقی و علمی هم‌خوانی ندارد اما بسیاری سیاستمداران، حتی بسیاری از روشنفکران و به تبع آنان آدم‌های عادی، بارها نسبت‌هایی به همین اندازه ضد زن، میان حجاب و رفتار زنان با ناهنجاری‌های عمومی برقرار کرده‌اند و هیچگاه این چنین از سوی جامعه مورد سرزنش یا تمسخر قرار نگرفته‌اند.

منظور من در اینجا مسئولان دولت احمدی‌نژاد نیست که ارسال اس‌ام‌اس‌های مستجهن از سوی زنان به همکاران مردانشان را از علل افزایش طلاق می‌دانند، یا روحانیون تندرویی که از روبنده، برای پاک‌کردن صورت مساله‌ای به نام زن دفاع می‌کنند.

منظور من خود شما هستید، بله، خود شما، آقایان! همه کسانی که اظهارات امام جمعه تهران را خلاف قواعد علمی ثابت‌شده در مورد علل وقوع زلزله دانسته‌اید و در یک بعد از ظهر مطبوع بهاری، چای را که مادراتان، زنتان، خواهرتان یا حتی دوست‌دخترتان جلویتان گذاشته، هورت کشیده‌اید و مفرح‌شده از صحبت‌های امام جمعه، زندگی و کارتان را ادامه داده‌اید بی آنکه حتی یک لحظه فکر کنید شما، خود شما نیز عضو همان باشگاهی هستید که امام‌جمعه تهران از بلندپایگان آن است. تعجب می‌کنید؟ می‌پرسید چرا؟!

همه ما زنان ایرانی، از همان سال‌های اول زندگی‌مان، حداقل در راه مدرسه، اگر نه در خانه، آزار جنسی را که با متلک‌های ظاهرا ساده شروع می‌شد و تا تعقیب و گریز، دستمالی و تهدید به تجاوز در کوچه‌های خلوت یا مکان‌های خیلی شلوغ بالا می‌گرفت، تجربه کرده‌ایم.

ترس از مردان، از نگاه‌شان و از این‌که دنبالت راه بیفتند، همواره فضای کوچه و خیابان را برای ما ناامن کرده است. و عاملان این آزار جنسی مدام، چه کسانی بودند؟ شما! بله، خود شما! به من نگویید که می‌توان در ایران پسری تازه به سن بلوغ رسیده بود و بزرگ و بالغ شد، بی آنکه به زنان متلک گفت؛ بی‌اغراق، این بخشی از روند بزرگ‌شدن برای مردان در ایران است. تجربه‌ای که بدون آن، مرد ایرانی، مرد نمی‌شود.

در عوض، در آن سوی دیگر، تذکرها و فشار مداوم خانوادگی، اجتماعی و سیاسی برای پوشاندن خود، و بیشتر پوشاندن خود، بدن خود، خنده‌های خود، شادابی و زیبایی کودکی و نوجوانی و جوانی خود و ذهن و تمایلات و خواسته‌های خود، بخشی از روند بزرگ‌شدن برای زنان در ایران است. روندی که اتفاقا شما آقایان، بله همین شما، حتی در آن هم سهیم هستید؛ حتی اگر نوجوانی بیش نباشید.

لطفا یک بار هم که شده جلو آینه بایستید و از خود بپرسید: اولین باری که به دختری متلک گفتم کی بود؟ اولین باری که به خواهرم، یا حتی به مادرم، یا دخترخاله‌ام یا دوست‌دخترم گفتم روسری‌ات را بکش جلو یا آرایش نکن جلوی هر مرد و نامرد غریبه، کی بود؟

می‌بینید؟! شوخی بامزه‌ای نیست: شما همان مرد و نامرد غریبه‌اید که خیابان را برای خواهر و مادر و دختر دیگران ناامن می‌کنید و در عین حال، همان مرد محرمی هستید که زن و خواهر و مادرتان را بیشتر و بیشتر می‌پوشانید تا از مرد و نامرد غریبه محفوظ بمانند و این عین همان کاری است که همان مرد و نامرد غریبه با زن و خواهر و مادر شما و زن و مادر و خواهر خودش به طور همزمان می‌کند. برایش هم توجیه دارید: مردها اینطوری‌اند! اصلا اینطوری به دنیا آمده‌اند! چشمشان دنبال زن‌هاست! هیزند! و اغلب، با وجود وجه منفی که این صفت دارد، وقتی به مردان نسبت داده می‌شود، با تسامح عمومی مواجه می‌شود. و از آن طرف هم لابد مردها ناموس‌پرستند و اسلام گفته که خودت را بپوشان. و باز هم سرکوب زنان در خانه، جنبه‌ای مثبت می‌یابد. و اگر روشنفکرتر باشی: من حال گشت ارشاد و آژان و آژان‌کشی ندارم! یا حوصله حرف مردم را ندارم!

خب امام‌جمعه «فلک‌زده» تهران هم که چیزی غیر از این نگفته که شما گفته‌اید و می‌گویید: گفته زن‌ها با بی‌حجابی‌شان فساد می‌آورند، چون باعث می‌شوند مردها تحریک شوند. و فساد، زلزله می‌آورد. گیرم دومین جمله را شما این‌طوری نمی‌گویید اما مثلا می‌گویید فساد چیز بدی است چون بی‌بندوباری می‌آورد و طلاق را زیاد می‌کند و انواع بلایای اجتماعی را دامن‌گیرمان می کند که کم از زلزله ندارد. و اگر نبود این توجیهات، چگونه دایره معیوب آزار جنسی روزانه زنان توسط مردان و افزایش فشار بر زنان برای رعایت حجاب و عفاف، در ظاهرا برای کم‌کردن آزار جنسی روزمره تداوم می‌یافت، بی آنکه اصل داستان دیده شود؟

چگونه می‌توانیم به گشت ارشاد، به طرح گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، به سخنان امام جمعه تهران که برای گشت‌های ارشاد پشتوانه ایدئولوژیک می‌سازد و این قبیل نقد داشته باشیم، بی آنکه از خودمان بپرسیم چند بار نقش گشت ارشاد را در کنترل ذهن و بدن زنان زندگی‌مان بازی کرده‌ایم؟ چند بار با آزار جنسی زنان، با ساده‌پنداشتن عمل متداول متلک‌گویی، به بازتولید این تفکر که زن، یک سوژه جنسی است که اگر چون مرواریدی در صدف حفظ نشود، به یغما خواهد رفت کمک کرده‌ایم؟

می‌بینید؟ این ما فمینیست‌ها نیستیم که دنیا را به زن و مرد تقسیم می‌کنیم: دنیای ما کاملا و از قبل از این‌که به دنیا بیاییم، تقسیم شده است: شما متلک می‌گویید، ما متلک می‌شنویم؛ شما ما را در حجاب می‌کنید، ما در حجاب می‌رویم.

راه از میان بردن این تقسیم‌بندی، انکار آن نیست؛ تکرار جمله کلیشه‌ای زن و مرد هر دو انسانند و فرقی ندارند، مشکلی را حل نمی‌کند. دموکراسی روزی آغاز خواهد شد که شما، بله شما آقایان یاد بگیرید نه فقط جلو آینه بلکه در منظر عموم، به جای دفاع از حقوق زنان به مثابه امری بیرونی و انتزاعی، از تجربه واقعی، درونی و زمینی «خود» به عنوان یک «مرد» سخن بگویید و نقشی که در بازتولید ساختارهای تبعیض‌آمیز موجود داشته‌اید را به نقد بکشید.

دموکراسی و حقوق بشر، از هر یک از ما شروع می‌شود و نه از آدم‌هایی انتزاعی، که باید خودشان، نگاهشان و رفتارهایشان را اصلاح کنند تا ایران جایی بهتر برای زندگی‌کردن باشد.

تا آن زمان که امیدوارم چندان دور نباشد، راستش من چندان فرقی بین حجت‌الاسلام صدیقی با هر یک از پسران تازه‌بالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمی‌بینم؛ غیر از اینکه او دست‌کم در آنچه هست و آنچه می‌گوید، یک‌رو تر است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

الکی خوش

سانسورچی بی شرف و پست: به چه دلیلی پیام مرا حذف کرده اید.؟ مگه فمه- نازی خواندن  عقده ای هایی مانند شادی صدر توهین است.؟  نمکه مننوشته بودن که ایشان یه زن ضد مرد هیستری هستند.

الکی خوش | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۴:۵۱
شعله

شادی از یک معضل اجتماعی که گریبانگیر مادر، خواهر، خانوم و دخترتون هست صحبت می‌کند و شما تمام انرژی و وقتتون رو گذاشتید که چرا گفتی‌ همهٔ مردان...!!! خوب همین کامنتها تون ثابت کرد که همگی‌ نسبت به اصل مطلب بی‌تفاوت هستید والّا اگر از قبل نمیدانستید، الان باید خود را از پشت بام خانه پرت میکردید پایین که چنین ظلمی در حق زنانتان میشده و شما بی‌ خبر بودید...

شعله | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۴:۱۷
Mina Momeni

I read some of comments about this article and actually we don’t need any special research about your topic. You are right even most of them say that not
Be brave Shadi aziz and run. True is true even we don’t like to see that, it is still there.

Mina Momeni | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۴
احمدرضا

خانوم صدر، واقعا براتون متاسفم. شما هیچ فرقی با امثال فاطمه رجبی ندارید. واقعا براتون متاسفم

احمدرضا | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۲:۵۱
ایمان

دوربانِ دو را از کامنتِ قبلیِ من خط بزنید!
اشتباهِ تاریخی بود! چون در دوربانِ دو انکارِ هولوکاست در نهایت از متنِ سخنرانیِ احمدی‌نژاد حذف شد.
به هر حال، احمدی‌نژاد بارها در جاهایِ دیگر هولوکاست را انکار کرده است.

ایمان | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۲:۱۶
شاهین نامدار

مبارکه!
سرکار خانم سیمون دوبووار ثانی

شاهین نامدار | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۲:۱۰
انسان سکولار

دستت درد نکنه خانم صدر ممنون از شما
این تشکر مربوط میشه به اینکه مدتی است که میخواستم مشکل فمنیستها را در چهار چوب جمجمه ی خودم بیان کنم ولی با وجود اینکه شخصیت مجازی و حقیقی ام ایزوله است ولی از ترس کج فهمی مخاطب و یا ناتوانی خودم در رساندن منظور جرات ورود به موضوع را نداشتم !
اما الان شما خیلی کارم را راحت کردی واقعن ممنون! اگر دوست داشتی بیا ئید و ببینید و دفاع کنید اگر لازم دانستید البته چون مطلب در حال تحقیق زیاد دارم زمان میبرد
dar4chobejomjome.blogspot.com

اما بخش دیگرش بر می گرده به نقد کسی است که همه ی مردها را با پدر و برادر و پسر عمو و پسر خاله های خودش یکی می کند!!! (شما که مرهای منتسب به خودتان را از تمام مردهای دیگر ایرانی مستثنی نمیدانید؟)
این رو به عنوان جوانی میگم که حتی تا امروز هم متلک که سهله دست دراز تمنای زنانی (مثل شما که نه البته) دارای احساس و تمایلات عادی را جرات نمیکردم بگیرم و وقتی به تین ایجری خودم فکر میکنم و یادم میاید در مقابل عشوه ی خانمهای سی چهل ساله که به محجوب بودن من می خندیدند و با عشوه گری با من تفریح می کردند چطور تا بنا گوش سرخ میشدم خودم  را موظف میدانم از مردهای این مملکت که بی تردید در عین تعصب و خشک مغزی اما نجیب و حرمت شناس هستند دفاع کنم.

(البته خانم صدر سندرم بزور مطلب نوشتن و یا لحظه ای احساساتی شدن را درک میکنم و به سهم خود یک هفته ای جهت شنیدن عذر خواهی شما به انتظار خواهم نشست)

  حاوی اتهام، حمله شخصی، بی‌حرمتی، توهین و الفاظ خلاف اخلاق نبود که؟

انسان سکولار | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۰
Shahrzad

Khanoome Sadr, mamnoon az maghaleye shoja’aneh va janjaali’ee ke neveshti. omidvaram ke aghayoon (va albatte khode maa khanoomhaa) yek kami manteghi tar be mozoo fekr konim. movaffagh bashi.

Shahrzad | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۰:۴۴
reza

این نظرها را که میبینم مطمئن میشوم که درست زده ای به هدف... دست مریزاد smile

reza | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۰:۱۸
فرخ سار

من موافق حقوق برابری زن و مرد  در همه جا هستم و مخالف جنبش های فمینیستی که ما رو بجایی نمی رسونه.جز اینکه تنش ایجاد کنه.فمینیسها مانند کمونیستها که تنها یک فشر از جامعه رو در بر میگیره بعد از سالها رنج و مشقت میخواهند دیکتاتوری و هژمونی کمونیستی و پیاده کنند  آگاه ویا نا آگاه(  ویا بقول اهریمن: جامعه مستضعفین باید قدرت داشته باشند).چقدر خوب بود که خانم صدر هم مدافع حقوق بشر (زن ومرد) بو د. تا تنها مدافع حقوق زنان.

فرخ سار | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۱
ایمان

خانمِ صدر!
کاري که شما کردید شبیه کاري بود که احمدی‌نژاد در کنفرانسِ دوربانِ دو کرد. او در آن‌جا ادعايي اساساً بی‌پشتوانه، نادرست و برخاسته از نفرت و کين‌توزی پيش کشيد (يعنی انکارِ هولوکاست) که اسرائيلِ جنايت‌کار را در جای‌گاهِ مظلوميت نشاند و بخشِ بزرگي از دنيا را به دفاع از اسرائيل وادار کرد. شما نيز اتهامي را متوجهِ مردان و پسرانِ ايران کرديد که در موردِ بخشِ دستِ‌کم قابلِ توجهي از آنان کاملاً بی‌ربط و نادرست بود، و به آنان ياری رسانديد که به جایِ نقدِ زن‌ستيزیِ درونی‌ترِشان (که مشترکِ تقريباً همه‌یِ ما، از جمله «شما فمينيست‌ها» ست) به دفاعِ درست از خود بپردازند. شما همچنين موفق شديد مردان و زنانِ آزاده‌یِ اين سرزمين را، که اکنون بيش از هر زمانِ ديگر به ياریِ يک‌ديگر برایِ ساختنِ ايرانِ آزاد نيازمند اند، به جانِ هم بياندازيد.
به شما برایِ دست‌يابی به اين موفقيت‌ها تبريک می‌گويم.

ایمان | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۹:۵۵
hamid

خانم صدر. هیچ کس نمی تونست چنین ضربه ی محکمی به جنبش برابری خواهی زنان ایران بزنه که شما زدید. سوای از اینکه حرفهای شما درسته، نادرسته، یا چقدر درسته اگر یه کم توجه کنید می بینید که چگونه پشتیبانی گروه بسیار بزرگی از مردم ایران را از دست دادید. واقعا شما که روشنفکر هستید چطور نتونستید پیشبینی کنید که مقاله غیر خردمندانه ی شما چگونه باعث می شه که قسمت بزرگی از کسانی که پشت سر شما مبارزه می کردند را از شما دور کنه و مقابل شما قرار بده.
خانم صدر، فهمیدن این مساله خیلی مشکل نیست و احتیاج به مدرک دکترا هم نداره. من شخصا از فمینست ها به شدت می ترسیدم و گریزان بودم ولی مخصوصا از پارسال تا حالا داشتم سعی می کردم فکر کنم که همه ی فمنیستها اونجور که من تجربه کرده ام نیستند. چون اگر بخوام تجربه هام را براتون بگم احتمالا شما هم به حال کسی مثل من گریه می کنید.
ولی متاسفانه تفکر شما که از بزرگان جنبش فمنیستی ایران هستید و سرمشق همسر من، دختر من، خواهر من و اکثر زنان ایران هستید بقدری وحشتناکه که من از آینده ی زندگی مشترک خیلی از مردم ایران می ترسم. نه به خاطر اینکه مردها زیر بار این حرفهای شما نمی رن. باور کنید اینطور نیست. از این می ترسم که با این طرز تفکر شما به عنوان الگو، موجی راه می افته که خرابی های جبران ناپذیری به بار میاره.

hamid | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۹:۲۵
amir bahmani

من یک روز دوست دخترم را مقابل یک انتخاب گذاشتم . یا سیگار کشیدن را کنار میگذاری و یا ما باید راهمان را از هم جدا کنیم . آیا من به او زور گفتم و خواستم نظرم را به او تحمیل کنم ؟ یا خانوم صدر برای این مسأله پیشنهاد بهتری داران ؟

امیر

amir bahmani | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۹:۲۴
ذهن ِ آشفته

http://zehneashofte.blogspot.com/2010/04/blog-post_5330.html

برای این‌که غیبت نکرده باشم

ذهن ِ آشفته | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۹:۱۶
arash

در ضمن متلک گویی تا جایی که فحاشی نباشد آزادی بیان شاملش می شود

arash | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۸:۳۲
arash

به شخصه در جامعه ما  به چیزی که مرا آزار می دهد  در مورد خانو مها  زود برچسب  بی عفتی زدن به یک  زن  است که بیشتر  از هم جنسان خودشون هم  روا داشته می شود  کافی  است یک زن کمی اجتماعی و فهمیده باشه و با روی باز با مردها برخورد کنه فوری براش حرف در می آرند
حتما زن نجیب باید رو ترش کنه و لنگه کفششم حاضر و مهیا باشه تا نجیب باشه.!!! وگرنه متلک به تنهایی  مشکله حادی نیست

arash | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۷:۵۸
SAHAND

dustane aziz biyaid hemegi ba ham sedayeman ra yeki kardeh va neda dar dahim :

DOLATE KUDETA ESTEFA ESTEFA
VALIE POSHTIBANE KUDETA ESTEGHFAR ESTEGHFAR
EY MELLAT ETERAZ ETERAZ
EY MARDOM ETESAB ETESAB

SAHAND | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۷:۵۷
علی

مراقب باش از اونور پشت بوم نیافتی شادی خانوم.
اولین متلک عمرمون قسمت شما بود انگار

علی | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۶:۳۹
siamak

در جواب به سیمین خانوم و در تکمیل کردن کامنت قبلیم بگم که خانم صدر و هواداران
این مقاله هیچ توجهی به یک مساله مهم نمیکنند و آن اینکه تاثیر حکومتها و سیاستهای
حکم بر ایران بر شکل گیری شخصیت مردان ایرانی  را کاملا نادیده گرفته اند!
بدین ترتیب که مردان ایرانی کنونی که خانم صدر آنها را بیمار نامیده چگونه اینطور
شده اند؟ یعنی ژن متلک گویی با مردان ایرانی متولد میشود؟ اگر نه پس این فرهنگ
بد مردان ایرانی از کجا بر این مردان نفوذ میکند و آنها را وادار به مثلا دست درازی 
کردن میکند؟! در ضمن این خانم تاثیر تربیت خانوادگی را بر این حرکات ناهنجار
مردان هم فراموش کرده اند!
راستش من فکر نمیکنم که مثلا نیما یوشیج ، سیاوش کسرایی ، سهراب سپهری ، حافظ ،
خسرو گلسرخی ، صمد بهرنگی ، قهرمان ملی ایران دکتر مصدق ، غلامرضا تختی،
من ، دوست خوبم حامد و تمام زندانیان سیاسی سالهای ۶۰ و ۶۱ و بسیاری از مردان
خوب ، رشید ایرانی که خانم صدر روحش هم از وجود آنها بی خبر است ، در تمام
طول عمرشان حتی یک بار هم به خود اجازه داده باشند که به  زن یا دختری در خیابان
دست درازی یا اهانت کند!
فمینیست مانند فاشیسم رد است!!

siamak | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۵:۵۱
57 ساله ی 57ی

The Choice Is Ours To Make

Human behavior is subject to the same laws as any other natural phenomenon. Our customs, behaviors, and values are byproducts of our culture. No one is born with greed, prejudice, bigotry, patriotism and hatred; these are all learned behavior patterns. If the environment is unaltered, similar behavior will reoccur.

Today, much of the technology needed to bring about a global Resource-Based Economy exists. If we choose to conform to the limitations of our present monetary-based economy, then it is likely that we will continue to live with its inevitable results: war, poverty, hunger, deprivation, crime, ignorance, stress, fear, and inequity. On the other hand, if we embrace the concept of a global resource-based economy , learn more about it, and share our understanding with our friends, this will help humanity evolve out of its present state.
http://thevenusproject.com

57 ساله ی 57ی | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۴:۵۳
مهیار

شادی صدر با این همه ادعا این بود؟ قدرت درک و تجزیه و تحلیلش این بود؟ بابا ای ول !!!! تو که قدرت تحلیلت از اون مموتی پرزیدنت منتخب ( !!!!! )  هم کمتره ! خداییش شرمم اومد که تا الان فکر می کردم شادی صدر چقدر فهمیده و با درک و شعور بالاست! خانم اول متن مقالت رو تو یه جمع فیمینیستی های 2 آتیشه می خوندی بعد اگر آمار موافقین بالای 20% بود منتشرش می کردی!

مهیار | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۴:۰۰
sahar mofidi

(نگویید که می‌توان در ایران پسری تازه به سن بلوغ رسیده بود و بزرگ و بالغ شد، بی آنکه به زنان متلک گفت؛ بی‌اغراق، این بخشی از روند بزرگ‌شدن برای مردان در ایران است. تجربه‌ای که بدون آن، مرد ایرانی، مرد نمی‌شود.)

خانم صدر، مقاله ی شما را ۲ بار خواندم. من به عنوان یک زن، یک فمینیست، یک مدافع و فعال حقوق زنان، و نیز به عنوان کسی‌ که از تمامی‌ این معضلات اجتماعی که نام بردید (مثل هر زن دیگری) رنج کشیده است، از مقاله ی شما بسیار متعجب و شرمنده شدم.

اگر دفاع از حقوق زنان، مساوی با بستن چشم‌ها و تهمت زدن بدون منطق به “همه”ی مرد‌های ایرانی‌، و بسط دادن یک مشکل عمیق فرهنگی‌، تاریخی‌، اجتماعی به “نیمی از” افراد جامعه است، پس تعجبی نیست اگر “زنان” و مردان زیادی از فمینیست بودن فراری هستند و گاه حتا از این کلمه وحشت دارند.

شما به عنوان یک حقوقدان باید بدانید‌ که چنین ادعای بزرگی‌، در مورد نیمی از افراد یک کشور، نیاز به شواهد و مدارکی دارد که به طور قطع شما از آنها بی‌ بهره اید. چطور شما از ادعایتان تا این حد مطمئن هستید؟ و اصولاً این ادعای بی‌ پایه چه مشکلی‌ از چه کسی‌ قرار است حل کند؟! آیا نتیجه‌ای جز عصبانی‌ کردن آدم‌ها هم دارد؟

خانم صدر، لطفا دقت کنید: فقط شخص من یک نفر، دوستان زیادی دارم که فمینیست هستند، مدافع حقوق زنان هستند، بارها برای همین موضوع تنبیه شده اند و برخی‌ از آنها به زندان رفته اند، به یقین میدانم که در تمام عمرشان به هیچ زن یا مرد یا بچه‌ای متلک نگفته اند... ولی‌ در عین حال، و بر خلاف ادعای عجیب و غریب شما، مرد زاده شده اند و شناسنامه ی ایرانی‌ هم دارند! آخر این چه تهمت نا‌ بجایی است؟!! آخر شما چرا؟!! آیا کیهان و امام جمعه‌ها برای فحاشی به مردم و ایجاد نفرت کفایت نمیکنند؟

sahar mofidi | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۲:۳۵
حافظه ی تاریخی

سلام، حرف خانم صدر که از دل بر آمده، بر دل نشیند. این لطیفه ی مشهور هم تفاوت ها را نشان می دهد:

یک زن با هزار آرزو به دنبال یک مرد است، اما یک مرد با یک آرزو به دنبال هزار زن است

حافظه ی تاریخی | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۲:۲۰
فرخ سار

خانم ندا آزادی: شما فکر کنم دکتراتون از اون دکترای احمدی نژادی هاست: مقاله ای که فقط احساسات شخصی و نه آمار و منطق درش بکار رفته وبدون شک از همون طرفداران جدایی زن ومرد در اتوبوس هاست.ازش دفاع میکنید؟. دوم اینکه این پدر یاهمسر تون چه هیزم تری بشما فروختند؟ که اونهارو  به گوسفند تشبیه میکنید.؟ سوم اینکه  در هر جامعه ایی یه سری کد های اجتماعی است که باید اونها رو شناخت. همانطوری که از طرز سلام کردن ونگاه کردن یک زن  ویا مردایرانی میفهمیم که پیامش چیست. در اروپا هم بهمین شکله. فقط باید باهاشون ارتباط داشت تا متوجه بشی. بدونشک رفتارشما استاندارد اروپا نیست . بهمین جهت نه کدهای اجتمایی اونها رو متوجه میشی و نه اونها کدهای شما رو درک میکنند . در نتیجه کسی را با شما کاری نیست.
وگر نه توی اروپا همه میدونند که ایتالیاییها توی دختر بازی و زبون بازی و متلک گویی همتا ندارند. زنده باد ایران آزاد

فرخ سار | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۱:۴۳
فرح

من با بخشی از نظرات خانم صدر موافقم ولی همیشه از تعمیم دادن یک چیز به همه پرهیز می کنم. با نظرات آرین، بهرام، سعید اصغری، ساسان، جمشید، سحر، مسعود خ و بخشی از نظر محمد موافقم و تقریبا نیمی از نظرات را خواندم.
دوستان مشکل ما، مشکل فرهنگی جامعه ی مردسالار و پدرسالارمان است. نه مرد مقصر است و نه زن. من هم از زمان نوجوانی (قبل از انقلاب) متلک شنیده ام. همیشه از حضور در جاهای شلوغ می ترسیدم و باید مواظب بودم. بعضی از آقایان کامنت گذار آنهایی را که متلک شنیده اند و دستمالی شده اند تقصیر زنان و نحوه رفتار و پوشش شان می دانند. ولی باور کنید من بدون اینکه آدم مذهبی باشم همیشه پوشش مناسبی داشتم ولی باز هم این مسائل برایم پیش آمده. ولی من هم خود و هم کسی که به من دست زده را قربانی یک فرهنگ و جامعه ی غیردمکرات می بینم. برگردیم به این سی و یک سال بعد از انقلاب، جز توصیه های آبکی اخلاقی، چه فرهنگسازی صورت گرفته. رسانه ی به اصطلاح ملی ما که با پول مردم اداره می شود، چه فرهنگسازی دارد. به سریال هایش نگاه کنید به سایر برنامه هایش و حتی به برنامه کودک، به نحوه ی رفتار بین دختر و پسر، ما به انقلاب فرهنگی احتیاج داریم نه از آن گونه که برایمان پیاده کردند و سه سال دانشگاه ها را بستند تا بگیرند و ببرند و بکشند. ما به قانونی دمکرات نیاز داریم. قانون خود فرهنگ ساز است. بیایید از همین مناسبت ها مثل همین مقاله استفاده کنیم برای تمرین مدارا، پذیرش فرهنگ نقد، ایجاد دیالوگ انسانی. چرا با یک نوشته ی  خانم صدر  درست یا غلط، بعضی ها چه مرد و چه زن از روی عصبانیت به جای بحث سازنده توهین می کنند و برچسب می زنند : عقده ای، لزبین، شوهرنکرده، بدترکیب... آنها که چنین نوشته اند، برگردند و نوشته شان را مرور کنند، و ببینند چه چیزی به این فرهنگ ناقص افزوده اند.
من 13 سال است که در کانادا زندگی می کنم و هنوز ندیدم پسری به دختری متلک بگوید. اینجا متلک گفتن طبق قانون جرم است. آیا در کشور ما چنین جرمی به رسمیت شناخته می شود؟ وقتی که زندان ها را نیاز دارند تا از مخالفانشان پر کنند، دیگر جایی برای جوان بخت برگشته ای نمی ماند که در فرهنگش متلک گفتن تفریح است و وقتی تفریح شد، حتما شنیدن آن هم تفریح می شود. باید به حال جامعه ای که در آن آزار زبانی و بدنی تفریح قلمداد می شود، گریست و برای ترمیمش کاری کرد. کاری که این رژیم در این 31 سال با فرهنگ و اخلاق مردم کرده، فاجعه است و من همیشه در این فکرم که اگر بخواهیم آن را اصلاح کنیم چقدر زمان نیاز است. بیایید علت ها را بیابیم، معلول ها (به قول زنده یاد گلسرخی) ما را وادار به گلایه می کنند.

فرح | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۱:۱۶
ensieh

بابا این بنده خدا حرف بدی نمیزنه که ! چرا اینقد شلوغش کردین ؟ میگه به من متلک نگین ! همین ... خب بهش متلک نگین دیگه ...عجب آدمایی هستین به خدا !

ensieh | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۰:۵۱
علی

من شجاعت خانم صدر را در دفاع از حقوق زنان تحسین می کنم ولی با این دیدگاه ایشان در مورد عموم مردان موافق نیستم. این نوع قضاوت روی دیگر سکه ای است که زنان را عامل تمام مشکلات مردان می دانند یا آنها را دارای تواناییهای کمتر فکری و شخصیت متزلزل می دانند.  از کسی مانند صدیقی انتظاری بیش از این نیست ولی خواندن مطلبی شبیه به این از یک حقوقدان مایه تاسف است. در اینکه در جامعه ایرانی به پسران و دختران هیچ نوع آموزش درستی داده نمی شود که چطور با همدیگر برخورد کنند و تمایلات خود را به شکلی منطقی و انسانی بیان کنند و در حالی که دختران تنها بر پایه حدس و گمان ممکن است تنبیه شوند ولی رفتارهای نامناسب پسران نادیده گرفته شده و یا طبیعی در نظر گرفته می شوند هیچ شکی نیست. بنابراین ما نیاز به یک برنامه آموزشی مناسب داریم که با وجود دیدگاههای رسمی فعلی تدوین و تحقق آن غیر ممکن به نظر می رسد.

علی | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۰۰:۲۵
سياوش

خانم صدر: طرفداري از حقوق زنان كار بسيار مهم و پسنديده ايست. اما شايد بايد به خود يادآوري كنيد كه افراطي‌گري در هر مورد همواره ناپسند و زشت است.  خصوصاً اينكه بخواهيد نظرات افراطي خود را در قالب مقاله منتشر كنيد. موضوع مقاله شما را اينطور پاسخ ميدهم: چه فرقي بين شما و افراطيون كيهان هست؟

سياوش | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۲۳:۳۰
قلی

من فکر می کنم شما بیشتر تحت تاثیر مردهایی که بیشتر در طی زندگیتون باهاشون برخورد کردین این مطلب رو نوشتین وگرنه این گونه افراد زیر 5 درصد جامعه هستن. در برابر خیلی از این مردها که شما اسم می برین من می تونم خیلی زنهایی رو هم مثال بیارم که بسیار کثیف هستن ولی خوشبختانه عموم مردان ایرانی اینقدر فهیم و با شعور هستن که این رو به همه زنها بست ندن البته و صد البته عموم زنهای ایرانی هم بر خلاف شما بسیار با شعور و فهم هستن که خوب و بد رو تشخیص بدن و با چنین مطالبی باعث ایجاد درگیرهای بی خود نشن.

واقعا برای جامعه زنهای ایران متاسفم شدم که فردی مثل شما تلاش داره خودش رو نماینده اونها معرفی کنه.

قلی | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۲۳:۰۶
vahid

من نمیدونم که این خانمهایی که اینقدر از متلک شنیدن و ناراحتی بدل راه میدن دنیای جوونای امروز ایران رو ندیدن که نه تنها پسرا به دخترا متلک میگن بلکه دخترا هم دسته کمی از پسرا در متلک گفتن ندارن. تازه اکثر خانومهای که اینجا نظر میدان دوران نوجوونیشونو تو خارج از کشور نبودن. اونا باید بدونند که اینجا هم همون اشه و همون کاسه. فقط اینجا جوونا میتونن راحت تر به هم متلک بگن بدونه اینکه بترسان. البته وقتی سنشون بالاتر میره اینکارو نمیکنن فقط و فقط به خاطره اینکه قانون جلوشونو میگیره و پدرشونو در میاره. پس بیخود حرف ایران و کشورهای غربی رو نکنین من هر دوجا زندگی کردم، همه جا مثل هم. فقط یجا قانون جلوی ی کاری رو میگیره که اینو توی ایران نداریم. من کلان آدمهای رادیکال رو زیاد جدی نمیگیرم، چون ..... لازم به توضیح نیست فقط همون مطالب خانوم شادی رو بخونید ببینید چطور آسمونو به ریسمون رابط میده. یکی مثل امام جمعا میگه همه چیز به تقصیر خانوماست یکی هم مثل خانوم شادی میگه همه چیز تقصیر آقایونه . هر دو رادیکال و هر دو نفر افکارشون مردم ایران یا هرجای دیگیه دنیا رو بدبخت میکنن.

vahid | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۲۲:۳۳
علی دهقانی

اگر فمینست های ایران خواهان برابری حقوقی با مرد ها هستند ( فمینیست های لیبرال) ما مرد ها باید جانانه  ازاین  حق مدنی شان دفاع کنیم. اما من معتقد هستم که این فمینیست های رادیکال ایران که به فمو-نازی ها مشهورند خواهان برابری مطلق با مرد ها هستند که آنوقت باید به جراحان مراجعه کرده و با عمل جراحی موسوم به Add-a Dick- to Me بر وزن Vasectomy or Mastectomy برابری  مطلق با مرد ها را بدست آورند. راستی تا بحال متوچه شده اید که چرا اکثر فمینیست های لیبرال  به شغل هایی مانند  پزشکی و جراحی و مهندسی  و اختر شناسی می پردازند و  در بین شان چندین  دانشمند و  فیریکدان و ریاضی دان برجسته وجود دارد و کلا افراد موفق و سالم  اند و  از  سلامتی روح وروان بر خوردارند اما  فمینیست های رادیکال( فمو- نازی ها)  به  شغل های مانند روزنامه نگاری و استریپ تیزی و فیلم سازی و  غیره مشغولند و اکثرا ناهنجاری های های روحی و روانی  دارند.

علی دهقانی | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۲۱:۵۰
علی سلحشور

-نماد کامل  فیماشیست...فیمنیست + فاشیست (البته جنسی)... شما یا مورد تعرض و تبعیض قرار گرفته اید ، یا پیرامونتان پُر بوده از انسانهای متعرض ( آخوندی ، بازاری یا لمپنانی از این دست)...این نوع قضاوت کلی نمودن و همه را یکسان دیدن ، همان بینشی است که از نگرشهای تند و سنتی مانند نگرش حاکم درجوامعی مانند ایران و افغانستان دیده میشود (طرف مقابل حتما مقصر است ، حتی اگر عکسش ثابت شود!!!)...سالانه هزاران فیلم پورنوگرافی که در دنیا ساخته و پخش میشود ، در جوامعی مترقی و با احترام کاملی که برای حقوق زن قائلند ، ساخته میشود.اما هیچ انسان منصفی نمیگوید که تمام مردان فرانسوی یا ایتالیایی یا ...هرزه یا هوسرانند و یا تمام زنان اروپایی پلید یا خوشگذران!!!...خلاصه تمام مزخرفاتی که خواندم و نوشته ام در جمله ای خلاصه میشود که “خانم صدر ؛ بر آتش عدم اعتماد مردم در جامعه ایران ، نَدَمید.

علی سلحشور | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۹:۲۸
حمیدرضا د

خانم صدر با سلام
مطلب شما را بیشتر به عنوان مطایبه با آقایان فرض کردم تا یک صحبت جدی. خاطره هایی که من از رابطه آقایان و خانم ها به خاطر می آورم خاطره آن پسر جوانی است که در روز 16 آذر زیر باطوم گاردی ها له می شد برای آنکه یکی از دختران تظاهر کننده را فراری داده بود. یا خاطره آن خانم 60 ساله در روز عاشورا که برای آنکه از یک پسر جوان حمایت می کرد یکی از گاردی ها با پوتین در سینه اش لگد کوبید.
اگر تمام چیزی که شما از مرد در ذهن خود دارید خاطره دستمالی کردن و دستمالی شدن است باید بگویم حقیقتاً متاسفم.

حمیدرضا د | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۸:۵۳
اختر تابناك

خواهشا دست از اين فمنيست بازيها برداريد...بانوان گرامي با همه شما هستم.... خانه ما از پاي سبت ويران است.... يك فكري همگي اول به اين خانه بدبخت بكنيم..يك سقف حسابي براش بسازيم بعدا دعوا سر اين مسايل بكنيم... راستي... شما كه فمينيستها كه مدعي برابري حقوق مرد و زن هستيد آيا خدا وكيلي اغلبتون با مردهاتون مثل برده برخورد نميكنيد...من اكثر زنهاي مدعي روشنفكري از نوع فمينيستي را كه ميشناسم بيشتر به دنبال كشتن عقده هاي خود از طريق آزار جسمي، روحي، كلامي و بي اغراق جنسي....شوهرانشان هستند.. يك سوزن به خودتون بزنيد بعدا يك سيخ داغ كباب به ما مردهاي بدبخت كه همه توي سرشون ميزنند

اختر تابناك | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۸:۲۸
karoun

شادی خانم ،از اینکه به قول  دوستان افغانی جنجال به  پا کردی،ابی به سوراخ مورچها ریختی ما هم کلی خندیم و کلی وقت گذاشتیم به  کامنتهای دوستان  از هر گونه اش .ولی دوست عزیز ،اگر این واکنش توفانی را دیدی به  دل نگیر .و تو ذوقت هم نخوره آخه این مردهای که برات کامنت گذاشتن ،درست عین شیرهای هستند ،که از یال کوپالشون  چیزی نمونده،دندانها شون کسیدن ،بجاش پنبه گذشتن ،پنجهاشون رو هم کشیدن ،روش لاک زدن ،تازه با توجه به این کارها ،تو قفس هم نگرشون داشتند .شاد  باشی شادی

karoun | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۷:۵۰
کامبیز هخامنشیان

درس معلم گر بود زمزمه محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را
امروز همه با هم فقط و فقط : آزادی ایران
این بحث را برای خودم همینجا خاتمه یافته تلقی میکنم.
زنده باد انسان ایرانی زنده باد عشق
زنده باد عشق بازی با معشوقگان زیبای ایران عزیزم
زنده باد بوسیدن
زنده باد عاشقانه دنبال معشوقه دویدن
زنده باد شبها برای معشوقه گریه کردن تاصبح
زنده باد با سر تراشیده و نظر به پرچم ارتش به فکر دوست دختر عزیزت بودن
زنده باد زندگی
زنده باد زنده اندیشی
زنده باد بیژن و منیژه ایران زمین

کامبیز هخامنشیان | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۶:۵۹
کامبیز هخامنشیان

در شجاعت سرکار خانم صدر در ابراز قسمت کوچکی از یک معضل خانمانسوز جای تردیدی وجود ندارد.
آنچه که من و بسیاری از مردان و زنان ایرانی از ایشان و هم نحله های فکری افراط گرای ایشان سوال کرده ایم بطور واضح و معین این است: ” آیا تنها با بیان تعدادی ازمعلولهای یک معضل پیچیده -که بدلیل سد و مانع دینی و سنتهای کهن در طی چندین هزار سال شکل گرفته است- و ایجاد تفرق در بین ایرانیان خواهان تغییر در جامعه ایران ؛ لطفا برایمان روشن کنید که چه راه حل عملی را توصیه میکنید؟”
در ضمن سرکار خانم صدر خودشان آدم زنده و خدا را شکر بسیار صریح هستند. و لزومی به وکیل و وصی ندارند. چقدر خوب است که هرکس نوع تفکر شخصی خود را بیان کند.
همچنین لطفا این سطور از یک خانم کامنت گذار را لطفا مرور کنید:” رفتار مردهای غیر ایرانی با زنان همیشه توام با احترام است و تا زنی خود نخواهد هرگز مورد خطاب یا دوستی قرار نمی گیرد. در حالیکه در ایران ممکن نبود از خانه بیرون بروی و تا برمی گردی چند تا متلک نشنوی یا مردی مثل گوسفند که دنبال چوپان میرود تا خانه تعقیبت نکند!”
مردان خارجی - غیر ایرانی - با زنان همیشه همراه با احترام است؟!- افغانها؟ روسها؟! آمریکای لاتینی ها؟! چینیها؟! کره ایها؟! ژاپنیها؟! مالزیایها؟!- اینها مرد کجایی هستند؟ ایرانی؟!  درضمن از بندهای تجارت زن در ایتالیا و فرانسه و آمریکا و بقیه فقط با ذکر اسم میگذرم. بابا انصاف هم خوب چیزی است. نیست؟!  راستی آن سربازان آمریکایی و انگلیسی که روکش به سر زندانیان کردند و با سگهای نظامیشان به آنها تجاوز کردند؛ را نباید فراموش کرد.  بله در زندانهای مخوف ما هم همین نوع کثافت کاریها شده است؛اما آیا مشتی جنایتکار بالفطره سمبل همه مردان ایران هستند؟ در ثانی آیا تعداد زیادی از آنها از همین کشورهای دوریالی مثل لبنان و روسیه و چین و . . .  نیستند؟
در تمام ممالک دنیا پسران دنبال دختران میافتند و آنها را لمس میکنند تا با آنها دوست شوند اگر شما را کسی تا الان نپسندیده این امری علیحده است.
اصولا انسانها پستاندار هستند همانطور که گوسفندها پستاندارند. تازه بعضی از پستانداران شرافتشان و ارزش موجودیشان از بسیاری از به ظاهر هوموساپین نماها بیشتر است. چون حداقل خودشان میدانند چه زمان بیولوژیکی به چه خواسته ای نیاز دارند. و هروقت و هر جا هر کلام و هر سخنی را به زبان نمیاورند. یعنی هم معنای کار دسته جمعی را میفهمند هم تشریک مساعی گروهی را. اما بعضی از به ظاهر هوموساپین نماها هر وقت دلشان میخواهد هر ترهاتی را بهم میبافند. و تازه دلشان میخواهد به زور نظارت جنون آمیز خود را به درون مغز همه وارد کنند. بابا جان خب بقیه هم مغز دارند. کسانی هم که خیلی از این نابرابری جنسی عصبانی و خشمگین هستند؛؛ شاید اگر فیلم:“Down With Love ” با بازی :“Rene Zellweger” را ببینند کمی آمپرشان پایین بیاید. آنوقت دوباره بروند کامنتهایشان را دوباره بخوانند و ببینند چند درصد آن درست است. همچنین توصیه میکنم بروند و فیلم:“TAKEN ” را هم ببینند.

کامبیز هخامنشیان | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۶:۴۹
leila borya

با تشکر از نوشته قشنگتون. اين تجربه های هر روز ميليونها زن ايرانی هست که اينجا نوشتيد.
شايد حکم دادن درباره همه آقايون ايرانی درست نباشه اما از نظر من نيازی به آمار دقيق نيستکه چند نفر از آقايون ايرانی متلک گفتند يا خوانمها رو به هر شکلی مورد ظلم قرار ميدهند.
هميشه در همه جا مورد نقض پيدا ميشه! اما نوشتن چنين مطلبی و پيش آوردن چنين بحثهايی اگر چه بدون آمار دقيق! اما عاقلانه هست. از اين جهت که شايد کسانی رو به فکر فرو ببره. حتی اونها رو که مخالف هستند!

leila borya | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۶:۴۱
golnaz

واقعیت اینه که اونهایی که متلک شنیدن  مداوم، نگاه  هیز، آزار جنسی‌، احساس  ناامنی ...  رو تجربه نکردن، حتا با وجود  حسن نیت ، نمی‌تونن فرسودگی و چندش  زنان رو از این موضوع درک کنن. شاید به همین خاطر خیلی‌‌ها فکر می‌کنن که این یک موضوع  پیش و پا افتاده است!

golnaz | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۶:۳۱
حامد

دخترم، دوستم، دختر ایرانم،
حرفت درسته، ولی بد بیان کردی.

حامد | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۵:۴۵
آرش

راه پیمایی بزرگ در وطن و به سمت وطن

خوشبختانه به میمنت جنبش سبز بسیاری از مسائل ساده و ابتدایی که در ذهن ما ایرانیان برای سال ها پیچیده و بغرنج شده بود، روشن شد:

- همه گروه ها و جریانات فکری دارند به این نتیجه می رسند که چقدر تا حالا قمپز در می کرده اند و آروزهای شیک را که ممکن است تا ۵۰ سال دیگه هم نتوان به آن رسید، هزاران بار بیانیه کرده اند.

- نویسندگان و متفکران و فلاسفه ما هم در این سی سال مطلبی بیشتر از اعلامیه جهانی حقوق بشر عرضه نکرده اند.

- اصلاح طلبان و از جمله آقایان موسوی و کروبی و خاتمی دریافتند که چقدر با خودی و ناخودی کردن های سی ساله به این ملک و ملت ضربه زده شده است.

- «تغییر» با رفتن این و آمدن آن حاصل نمی شود. فکر می خواهد و برنامه… هزینه و درد دارد. برای «هزینه کمتر» از همین قانون اساسی «شروع کنیم» و چون یک ملت بالغ تازه کنار هم بشینیم و با هم حرف بزنیم تا بتوانیم همفکری و برنامه ریزی کنیم و در جهت تامین حقوق شهروندان به سمت پیاده کردن اعلامیه جهانی حقوق بشر گام برداریم.

- معیارها و استانداردهای جهانی «انتخابات آزاد» کاملن مشخصه. منتظر اجازه یک نفر نشیم. همزمان با یک راه پیمایی بزرگ چند روزه در ایران، هموطنان خارج کشور همه با هم به سمت مرز ترکیه حرکت کنیم و وارد خاک وطن بشیم. انتخابات مجلس شورا را آزاد برگزار کنیم و مجلس فعلی را منحل کنیم.

آرش | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۵:۳۴
مهدی

با این حرف ها خُب پس فرق شما خانوم شادی صدر با آقای احمدی نژاد و آیت الله صدیقی و خانوم فاطمه رجبی چیه؟؟؟
اون ها هم عین شما بدون حساب و کتاب و بدون مراجعه به دو تا داده علمی و آماری و حتی تجربی دقیقا عین شما نظرات انقلابی از خودشون انتشار می دن و برای جامعه به خیال خودشون عباهای برآزنده هم می دوزن بدون اینکه قبلا اندازه ای برداشته باشن.
شما هم هیچ فرقی با اون ها نداری. چطور به خودت اجازه می دی از حقوق زن ها دفاع کنی در حالی که پافشاری آیت الله صدیقی و امثالهم رو بر روی حماقتشون تحسین می کنی!؟!

مهدی | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۵:۲۹
امید فرهاد

خانم صدر عزیز
شما فمینیست هستید !؟
به دنبال تساوی حق زن و مرد !؟
ظلمی که شما توصیف کردید مساویست !
و اما زن و مردی که شما خواندید مساوی نباشند به !

انگشت اتهامتان را به اشتباه نشانه رفته اید !
من به شخصه از وجدان خویش شرمسارم که در نوجوانی تنه ای را به ترقیب همسالانم به دختری نثار کردم و همیشه نیز خجل از گفتن جمله ” اسلام به ف...ک رفت smile ” به همسرم به خاطر اینکه متوجه افتادن روسری اش شود .
اتهامتان اشتباه است و انگشتتان زیادی پهن ! که مرا و صدیقی را مشابه خواندید، انگار که حال و هوای فرنگ در دیدگاه شما متاثر گشته، ما هر روز در این مملکت مذهب زده با هزار جور تبعیض روبروییم الا در توهین و محدودیت که البته به لطف شما از آن سوی دنیا این نیز میسر گشت، ای کاش مشکل جامعه ما این بود !

شما که حقوقدانید ! خوب از آمار زندانیان و استثمار شدگان مهریه ای که خودتان خوب میدانید چگونه حق مسلم زن می پندارندش با خبرید که اگر پرداخت نشود ظلم است و اگر بشود ظلمی دیگر، حال ظالم کیست ؟ مشکل کجاست ؟ آیا باز هم من و صدیقی به هم شبیه هستیم ؟  جواب با خودتان .

امید فرهاد | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۵:۱۳
احسان

به نظر من اکثر آقایان اینجا از منطق بیشتری در اظهار نظر برخوردارند تا فعال حقوق زنان! کم نیستند مردهایی که اصلا متلک نگفتند. خود نگارنده این نوشته، روز ۱۳ بدر -بعد از ۲۵ سال نوروزی دوباره در ایران- با چشم خود شاهد بودم که مشتی پسر بادی بیلدینگ کار بیرون ساندویچی به دختران یا خانمها نگاه میکردند و ...  -رفتار همین دخترها که شما علت تمام بدبختیهاشون را مردان هم فاز با آخوند صدیقی می‌دانید- از متلکی که دخترها هنگام رّد شدن با ماشین از کنار پسران بار آنها میکردن جای تعجب داشت. به درست آقای ساسان میگن: شما مخاطبانتان اینجا نیستند. در مجلس شورای اسلامی و در مساجد و رئیس ادارات دولتی هستند! وقتی‌ نماینده مجلس که یک زن می‌باشد از ۱۰۰ تا مرد بیشتر سگ‌ دو میزند تا قانون تعدد زوجها به تصویب برسد، در این مقاله دنبال کدام حق و حقوق برای هم نوع‌های خود هستید؟ شما که در ایران هستید به مجله‌های هفتگی خانوادگی مملکتتون سر بزنید که بنده افتخار خواندان مطالبش را داشتم. دختر مملکت از حجت الاسلام میپرسد: “یک ساله با نامزدم هستم. نامزدم درباره گذشته‌ام از من سوال کرده و از من خواسته به قرآن قسم بخورم. من هم این کار را کرده ام. تکلیفم چیست؟” حجت الاسلام در پاسخ، ضمن اینکه میگوید این کار زشت است، ادامه میدهد: “خدا بخشنده است و مهربان. از خدا طلب بخشش کنید. خدا شما را خواهد بخشید.” خانم صدر متاسفانه مطلب را الان جلوم ندارم، و از اینکه کلمات ۱۰۰ درصد نقل نشده اند پوزش می‌خوام، ولی‌ در کلّ همین بود که گفتم. این دختر چه الگویی برای جامعه میشود؟ اگر بچه‌اش پسر باشد، همان متلک گویی که شما به همهٔ مردها نسبت می‌دهید میشود. اگر  دختر شود که خدا بخشنده است. هر کاری دلت خواست بکن، بعد هم از خدا طلب بخشش کن... این واقعیت جامعه ایست که درش انسانیت، فرهنگ، شخصیت، راست گویی وجود ندارد. نگارنده این قسمت نه از خانم زیبا بدش میاد نه با سنتی که شما ازش حرف میزنید درگیره. اگر هم بانویی زیبا ببینم، از اینکه خداوند این همه زیبایی‌ به این بشر داده لذت میبرم. ولی‌ جامعه ما کارش از بیخ خرابه... همه دنبال حال گیری از اون یکی‌ هستند. دختره بابای پسره را در آورده، یکی‌ یه روز حالش رو گرفته، امروز به قول خودشون ۱۰ تا دوست پسر داره (به مجله‌های خانوادگی رجوع کنید!). با یکی‌ میره توچال، با اون یکی‌ سینما، اون یکی‌ براش خرج میکنه... پسره قول الکی‌ داده، ۱۹۸۰ سکّه به بابای دختره که “چوب حراج عشق”  روی دخترش زده و قیمت را سال تولد دخترش تعیین کرده (اون هم میلادی!) تا عدالت در مورد هر ۳ دخترش اجرا بشه، امروز افتاده گوشه زندان، چون فرداش که دختر خانم مهریه را طلب کرده پول یه سکّه را هم نداشته... مشکل ما مردم اینه که مثل دایی جان ناپلئون توهمی هستیم. کوره خودمونیم، بینای دیگران. به جای اینکه همهٔ مردها را از کیش آخوند بدانید‌، از خود بپرسید که به پسر یا دختر خودتون چه درس زندگی‌ را برای بقا در جامعه آموخته اید؟ آیا به پسر خودتان آموخته اید که فردا در کار خانه به همسرش کمک کند یا قنداق بچه عوض کند؟ آیا به دختر خود یاد داده اید که زندگی‌ فقط تلفن موبایل ۳ میلیون تومنی یا پژو ۲۰۰۶ نیست، بلکه ارزش‌های معنوی دیگری هم هست که در جامعه ما جایی‌ ندارند؟

احسان | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۵:۰۷
جان

بگو ببینم خانم گنده گو (ز)

چه فرقی بین تو، بله شخص تو و عایشه و هند جگرخار وجود داره. اونها این قدر جسارت دارند که می رن انتقام خودشون رو از کسی که ازش نفرت دارن می گیرن. ولی تو چون عرضه این کارو نداری با خشم تمام جمع می بندی. اگه کسی سر به سرت گذاشته برو به بابات بگو بچه سوسول/

جان | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۵
دکتر ندا آزادی

خانم صدر زنی تحصیلکرده ، بسیار شجاع و مایه افتخار همه زنان ایرانی است. حرف دل تمام زنان ایرانی را میزند و نوشته هایش تاریخساز خواهد شد. من خود زنی ایرانی هستم که سی سال از عمر خویش را در ایران و ده سال را در خارج از ایران به تحصیل گذرانده ام و در رشته تخصصی خود موفق به اخذ درجه دکتری شده ام. در خارج از ایران هرگز مردی مزاحمم نشده ، هزگز متلک نشنیده ام، هرگز توسط کسی مجبور به پوشیدن لباس خاصی نشده ام، هرگز در هیچ ساعتی از شب یا روز در تنهایی احساس عدم امنیت نکرده ام. رفتار مردهای غیر ایرانی با زنان همیشه توام با احترام است و تا زنی خود نخواهد هرگز مورد خطاب یا دوستی قرار نمی گیرد. در حالیکه در ایران ممکن نبود از خانه بیرون بروی و تا برمی گردی چند تا متلک نشنوی یا مردی مثل گوسفند که دنبال چوپان میرود تا خانه تعقیبت نکند!

دکتر ندا آزادی | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۴:۳۷
کامبیز هخامنشیان

بخش سوم-
اینکه در ایران و بدلیل سی و یک سال اختناق جنسی؛ بخش قابل ملاحظه ای از مردم به اشکال مختلف از نظر روانی غیر عادی و شکستنی هستند؛ واقعیت است. نمود آن در خارج بروز آشکار میکند. برخی مردان در اینجا در آسانسور د انشگاه ها به زنان تجاوز زوری میکنند. و بعد هم علتش را پای حساب ایران مینویسند. و برخی زنان هم با ساطور فرهنگی راه میافتند تا آنجای مردان را ساطوری کنند!  راستی اگر واقعا میتوانستند آنجای مردان را ساطوری نمیکردند؟
  در  پایان؛ اعتقاد دارم با این شقه شقه شدن روشنفکران کشورمان در چندین جناح مختلف حتی بعد از تغییر حکومت در ایران که  امری محتوم هست. راه دراز و سختی برای مقابله با فلسفه های علمی جهل پرور در پیش رو خواهیم داشت. راهی که سبب خواهد شد حصول به یک ایران متمدن حداقل برای مدت 100 سال آینده در پرده ای از ابهام قرار گیرد.  زیرا مهمتر از تغییر حکومتها تغییر فکر مردان و زنان ایرانی و نسلهای بعدی آنها اهمیت دارد. یعنی اعتقاد یافتن آگاهانه به این کهزن و مرد میتوانند در کنار هم و با احترام و امنیت کامل بدون نیاز به هیچ سد و پوشش و باز دارنده ای زندگی کنند. و افکار متفاوت نسبت به همدیگر داشته باشند. و اگر در جایی سخنانشان باعث رنجش دیگران شد؛ با شهامت علت حرف خود را بیان کنند. و یا در صورتی که حرفی را از روی عصبانیت زده اند؛ ضمن اعلام علت عصبانیت خود  اعلام کنند که قصد شان کار فرهنگی تمرکز گرا  بوده است.  راستی چرا زنان ایرانی خواهان برابری جنسی هستند؛ اما حقوقشان را فقط برای خود میخواهند. حق طلاق را فقط برای خود میخواهند. حق حضانت فرزند را نیز فقط خودشان میخواهند. و مهریه را هم صد در صد عند المطالبه میخواهند؟ اگر اسلام بد است- که هست- پس مهریه دیگر چه صیغه ای است؟.
مستدام باشید
کامبیز

کامبیز هخامنشیان | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۲:۳۳
کامبیز هخامنشیان

اگر از این منظر بنگریم؛ خواهیم دید که؛ این یک مسئله بسیار حساس و پیچیده است. زیرا آنها که سنشان قد میدهد ؛ بخوبی به یاد میاورند که سی و یک سال پیش و در اولین روزهای بعد از انقلاب نیز دقیقا به بهانه همین مسئله گشتهای ثار الله و جندالله و گوز الله تشکیل شدند. و بعد هم ؛ کمیته شکل گرفت. و بعد هم هرزه ترین و فاسدترین مردان و تمام زنهایی که تا شب قبل از انقلاب در شهر نو به ارائه سرویسهای لهو و لعب به مردان میپرداختند؛ تبدیل به اعضای فعال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شدند. و افتادند به جان دانش آموزان خرد سال- هم نسلهای من- و زنان و مردان دیگر . 
  حالا چیزی که من نمیفهمم - چون بخارات مغزی طرفداران سرکار خانم صدر فعلا واقعا بالا زده. و آنها حتی حاضر به پاسخ دادن به انتقادات ما نیستند.- این است که آیا سرکار خانم صدر تمایل به ایجاد یک پلیس مردمی دیگر ؛ منحصرا برای برخورد با مردان ایرانی هستند؟ یعنی آیا طرفداران فکری  ایشان و خودشان معتقد هستند کشتارهای انجام شده تا الان کم بوده است؟ شلاقهایی که عاشقان واقعی دختران به جرم عشق ورزی خورده اند بدون اهمیت بوده است؟! 27 سال بعد از آن وحشی گریها؛ مجید توکلی هم حقش بوده شکنجه شود؟! سهراب اعرابی تاوان مرد بودنش را پس داده؟! و تازه همه اینها کم بوده و در جامعه فردای ایران باید گشت کمیته به گشت احقاق حقوق از کف رفته جنسی زنان تبدیل شود. و اقدام به دستگیری مردان بنماید؟!
  آخر کمی به پیامد تفکر خودتان بنگرید.این برداشت ذهنی من از فضای فکری شماست. بدبختانه مردان فراوانی آمده اند و در اینجا به خاطر کار نکرده حتی عذر خواهی کرده اند. اما طرفداران خانم صدر حتی حاضر به روشن نمودن شفاف دیدگاه خود نیستند. به اعتقاد من آنها الان دارند با خواندن این کامنتها خنده های فتح و پیروزی از این نوع افاضه کلام را سر میدهند.

کامبیز هخامنشیان | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۲:۳۲
آرش

The greatest revolution of our generation is that of human beings, who by changing the inner attitudes of their minds, can change the outer aspects of their lives.
~Marilyn Ferguson

آرش | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۲:۳۲
کامبیز هخامنشیان

بخش اول-
از دیشب که این لینک را بطور مرتب دارم پیگیری میکنم؛ مسایل بسیار جالبی برایم روشن شده است.  طرفداران فکری توهین به مردان به بهانه دفاع از فمینیسم - منظورم افرادی که نظرات ضد مرد دارند؛ است. از ابراز همدلی سایر خانم ها با مقوله مردان سپاسگزارم.- اصلا حاضر به بازنگری نوشته های توهین آمیز خود نیستند.
  در حقیقت برایم قطعی شده است. که این هموطنان اصولا در پی توجه نمودن به اذهان مردان نیستند. آنها در وادیهای فکری خود در جستجوی جامعه بسیار عالی بدون مردان, و یا مردان قرار گرفته در جایگاه زنان  هستند. متاسفانه پاره ای از آنان حتی هم آغوشی از روی اجبار با سربازان آمریکایی را- در صورت حمله آمریکا به ایران؛ برای دفاع از حقوق بشر؟!- از مورد تجاوز قرار گرفتن توسط مردان ایرانی شرافتمندانه تر میدانند( اگر فکر میکنید دروغ میگویم فقط کافی است به کامنتهای مرتبط با لینک اخراج زنان و مردان از کارخانه ایران خودرو دیزل نگاهی بیاندازید.).
  بنابراین در چنین شرایطی هیچ نوع همکاری در جهت ایجاد بهبودی شرایط فکری جامعه ایرانی امکانپذیر نیست.  فکر میکنم؛ الان موقعی هست که به اصطلاح آمپر فکری طرفداران خانم صدر چسبانده است. باید گذاشت تا بخارات مغزی آنها تخلیه شود. و به حالت طبیعی پروسه تفکر برگردند. تا امکان تفکر منطقی برایشان فراهم گردد. البته شاید تا حدی بعنوان قربانی قابل تعمق باشند. تجاوز عملی غیر انسانی و بیشرمانه هست. و طبعا خشم بسیار زیادی در فرد مفعول پدید میاورد. اما برای کار فرهنگی تفکر در همراهی با خونسردی کمک کننده خواهد بود. پس اجازه بدهید مسئله را از منظر احتمالی سرکار خانم صدر و طرفدارانشان بررسی کنیم..
  پس بررسی را با این شکل آغاز میکنم:ابتدا از مردان بیگناهی که حرکات مورد نظر سرکار خانم صدر را انجام نداده اند میخواهم به جای تلاش برای اثبات بیگناهی خود؛ تمام تلاششان را به کار گیرند؛ تا مردانی را که در ایران و خارج مانند ماشین سکسی فکر میکنند به نوعی کنترل کنند.  عجیب است اما تنها راه حل در مملکتی که پلیس شرافتمند و حامی حقوق بشر ندارد؛ این است که خود شهروندان مرد, جلوی امثال مردان متعدی و تجاوز گر به ناموس زنان را بگیرند.- ضمن اینکه حقوق خانم بازی متمدنانه مردان مقوله ای کاملا قانونی و محترم است. و بایدهمیشه به قوت خود باقی بماند.-  اما این صرفا بررسی منظر طرفداران سرکار خانم صدر است. پس  اگر به یک مرد بی میل است و یا زنی واپس خورده جنسی است  ؛ ما حق داریم جلوی تعدی را بگیریم..
پس اکنون باید پلیس باشیم؟!

کامبیز هخامنشیان | ۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۲:۳۰
صفحه 5 از 13 صفحه ‹ First  < 3 4 5 6 7 >  Last ›
آگهی